اختلالات روان و آمارهای گوناگون
علی فیروزآبادی ـ روانپزشک
هرازگاه از گوشه و کنار به شکل رسمی یا غیررسمی، از طریق مصاحبه یا نوشته و از سوی مقامی مسئول یا غیرمسئول، آماری کلی درباره شیوع اختلالات روان در جامعه بیان میشود. بیآنکه بهطور واضح توضیح داده شود که منظور از اختلال روانی چیست؟ و برای بررسی در اینباره از چه ابزار و روشی آن هم در چه گسترهای استفاده شده است؟ واقعیت این است که مفهوم اختلال روانی را باید در طول یک طیف دید، چراکه برخی از این اختلالات حتی بدون درمان نیز پس از مدتی فروکش میکنند، اما بعضی دیگر نیاز به درمان روانپزشکی دارند. بنابراین زمانی که درصدی بهعنوان میزان اختلال روان بیان میشود در حقیقت از این گستره وسیع سخن گفته شده است. در واقع زمانی از اختلال سخن میگوییم که شدت و تداوم علائم اختلال روان مانند اضطراب، ترس، غم، افکار مزاحم و... به حدی برسد که در عملکرد معمول فرد مزاحمت ایجاد کند یا فرد به جایی برسد که برای رهایی از آنها حس کند نیاز به یاری فردی دیگر دارد. این علائم تا وقتی به درجه اختلال نرسند، جزئی از زندگی روزمره هر انسانی هستند.
نکته دیگر آنکه محققان برای سنجش میزان اختلال به ابزارهای متفاوتی متوسل میشوند که دقت و قابلیت اعتماد یکسانی ندارند. گاه برپایه تماس تلفنی با بخشی از جمعیت چنین تخمینی زده میشود، گاه از طریق توزیع پرسشنامه و زمانی نیز به وسیله مصاحبه رودرروی روانپزشکی صورت میگیرد. به هر روی بهنظر میرسد در کنار اعلام چنین آمارهایی لازم است گویندگان به این دقایق و ظرایف نیز توجه کنند.همچنین واژه «روانی» در جامعه ما باری منفی و توأم با برچسب دارد. از اینرو لازم است اصحاب رسانه با انتخاب عنوان مناسب به انگزدایی از این واژه اقدام کنند تا نگاه جامعه به اختلالات روان نیز در کنار سایر اختلالات پزشکی نگاهی عاری از قضاوت و سوگیری باشد.