• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
پنج شنبه 26 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 56072
+
-

وعده سفربه دوبی، بهانه‌ای برای قتل‌عام

متهم قصد داشت اعضای خانواده دوستش را به قتل برساند اما با فرار پسر جوان از قتلگاه، دستش رو و دستگیر شد

داخلی
وعده سفربه دوبی، بهانه‌ای برای قتل‌عام

همه‌‌چیز از اختلاف مالی 500میلیونی بین 2دوست صمیمی شروع شد. اختلاف آنها آنقدر ادامه‌دار شد تا جایی که یکی از آنها برای انتقام از دیگری تصمیم به قتل‌عام وی و خانواده‌اش گرفت.
به‌گزارش همشهری، بامداد 24اردیبهشت‌ماه بود که اهالی محله چشمه‌علی شهر ری صدای فریادهای پسری جوان را از خانه همسایه شنیدند که از مردم کمک می‌خواست و فریاد می‌زد که سوختم، سوختم. اهالی محل با تصور اینکه اسیدپاشی رخ داده به پلیس زنگ زدند و به این ترتیب مأموران کلانتری131 شهر ری راهی خانه مورد نظر شدند. حادثه اما اسیدپاشی نبود و ظاهرا مردی به نام علی قصد داشت مادر و پسری را به قتل برساند و اجسادشان را در چاه خانه‌اش بیندازد اما پسرجوان موفق به فرار شده و با فریاد مردم را خبر کرده بود. به این ترتیب علی دستگیر شد و ماموران وارد خانه موردنظر شدند.

جسدی در چاه
گفته‌های پسر جوان که با زیرکی موفق به فرار از دست قاتل(علی) شده بود معمای ماجرا را حل کرد. او گفت: جسدی داخل چاهی است که در پارکینگ خانه حفر شده و متعلق به دایی‌اش است. او ادامه داد: قاتل دوست صمیمی دایی‌ام بود. آنها سال‌ها با هم دوست بودند و رفت‌وآمد خانوادگی داشتند؛ به همین دلیل ما هم به خوبی علی را می‌شناختیم، اما از مدتی قبل علی و دایی‌ام با هم اختلاف مالی پیدا کرده بودند. دایی‌ام پولی از علی طلب داشت که او هربار برای پرداخت آن بهانه می‌آورد که قرار شد در نهایت دایی‌ام را به جای پرداخت بدهی برای کار و زندگی به دوبی بفرستد. از سوی دیگر به ما هم وعده زندگی و سرمایه‌گذاری در دوبی را داد. ما به واسطه شناختی که از علی داشتیم حرف‌هایش را باورکردیم اما نمی‌دانستیم که او نقشه جنایت در سر دارد. وی ادامه داد: 2 روز پیش دایی‌ام به مادرم زنگ زد و گفت برای پیگیری کار قرار است به خانه دوستش علی برود اما از آن شب به بعد دیگر خبری از دایی‌ام نداشتیم. مادرم که به‌شدت نگران برادرش شده بود شب حادثه از من خواست تا مقابل خانه علی برویم تا درخصوص دایی‌ام از او بپرسیم. علی تا در را باز کرد به من و مادرم گفت دایی‌ام را به دوبی فرستاده است و قصد دارد ما را هم به آنجا بفرستد. به این بهانه ما را به پارکینگ خانه‌اش برد اما ناگهان با چوب به جان من و مادرم افتاد. ابتدا مرا به داخل چاه پرت کرد اما موفق شدم پایم را در شیار چاه قلاب کنم تا به پایین نروم. درحالی‌که علی با چوب به جان مادرم افتاده بود من تلاش کردم و خودم را به بیرون از چاه رساندم. پس از آن با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر کردم و به این ترتیب من و مادرم موفق شدیم از نقشه هولناک دوست صمیمی دایی‌ام فرار کنیم اما او دایی‌ام را به قتل رسانده و جسدش را درون چاه انداخته بود.



اعتراف

مادر و پسر در این حادثه زخمی شده بودند؛ به‌خصوص زن میانسال که از ناحیه سر و فک دچار شکستگی شده بود. از سوی دیگر جسد مقتول از درون چاه 10متری بیرون کشیده شد و قاتل نیز به اداره آگاهی منتقل شد. او در بازجویی‌ها به قتل دوستش اقرار کرد و گفت قصدش این بود که تمام اعضای خانواده مقتول را به خانه‌اش بکشاند و جانشان را بگیرد. وی درخصوص انگیزه‌اش گفت: حدود 10، 12سالی می‌شد که با مقتول دوست بودم. من در زمینه تشریفات مجالس فعالیت دارم. علاوه بر این ورزشکار هم هستم و مربی کاراته و دفاع شخصی بودم. حدود 2 سال پیش بود که مقتول 500میلیون تومان پول برای سرمایه‌گذاری به من داد. قرار شد سودش را به او بپردازم که سر قولم بودم و پرداخت می‌کردم تا اینکه این اواخر مقتول سراغم آمد و گفت پولش را می‌خواهد. او مدعی بود که در این 2 سال به‌شدت همه‌‌چیز گران شده و ارزش 500میلیون تومان دیروز، چند میلیارد شده و باید بیشتر از 500میلیون‌تومان به او بدهم  اما من قبول نکردم و همین باعث اختلاف شدید میان ما شد. آخرین بار حدود 20روز قبل بود که تهدید کرد اگر پول را جور نکنی آبرویت را می‌برم. وی ادامه داد: آنقدر از او نفرت پیدا کرده بودم که می‌خواستم با کشتن او و تمام خانواده‌اش کینه‌ام را خالی کنم. به همین دلیل به دروغ به مقتول و خانواده‌اش گفتم می‌توانم برای سرمایه‌گذاری و زندگی، آنها را به دوبی بفرستم. چون خواهرم در دوبی زندگی می‌کند؛ به همین دلیل باورشان شده بود. به حدی که یکی از خواهرهای مقتول خانه و ماشینش را زیرقیمت فروخته بود و می‌خواست به‌دست من برساند تا هرچه زودتر او را به دوبی بفرستم. قصدم کلاهبرداری نبود چون هیچ پولی از کسی نگرفتم، در واقع تعبیرم از فرستادن به دوبی یعنی فرستادن به زیرخاک بود.
وی ادامه داد: شب حادثه 23اردیبهشت‌ماه دوستم به خانه‌ام آمد و در پارکینگ با هم درگیر شدیم. باز فحاشی کرد و حتی با چوبی که در آنجا بود چند ضربه به من زد. چون ورزشکار بودم چوب را از او گرفتم و چند ضربه به سرش زدم. بعد جسد را به داخل چاه فاضلابی که در پارکینگ خانه‌ام حفر شده بود انداختم. قرار بود از شرکت آب و فاضلاب برای تعمیرات به آنجا بیایند؛ به همین دلیل در چاه باز بود. 2شب بعد هم خواهر مقتول و خواهرزاده او به خانه‌ام آمدند و سراغ مقتول را گرفتند. من هم قصد داشتم آنها را به قتل برسانم اما گیر افتادم.
سرهنگ جلیل موقوفه‌ای جانشین پلیس پیشگیری پایتخت در این خصوص گفت: هم‌اکنون متهم بازداشت شده و تحقیقات از وی ادامه دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید