
نقش شورایاری محلات در تحقق شهر شیشهای

مجید فراهانی؛ عضو شورای اسلامی شهر تهران
در مباحث توسعه پایدار از مشارکت اجتماعی بهعنوان یکی از اصلیترین و مبناییترین مراحل فرایند توانمندسازی شهروندان نام برده میشود. مدیریت ابرشهرها و شهرهای مدرن با توسعه شهرنشینی، افزایش جمعیت شهری و متنوعشدن نیازها و خواستههای شهروندان با چالشهایی روبهرو شدهاند که برونرفت از این بحرانها در گام اول به فراهمکردن و بسترسازی برای جلب و جذب مشارکت مردمی در تمام سطوح مدیریت شهری بستگی دارد. در رویکرد مشارکتگرایانه در اداره شهرها که الگو و شاخهای راهگشا و قابل دفاع از حکمروایی خوب است، همه لایههای شهری و اجتماعی چه سمنها، چه تشکلها و چه حکومت و دولت در فرایندی مشخص و قابل پیشبینی با کمکردن دخالت و درگیری مستقیم مدیریت شهری با مشارکت خود زمینههای کنترل و نظارت سطوح و لایههای مختلف عرصه عمومی بر عملکرد و سیاستهای دستگاه مدیریت شهری را فراهم میکنند. طبعا در فرایند توانمندسازی شهروندان، افراد میتوانند در رویدادها و طرحها و حوزههایی که بر زندگی فردی و اجتماعیشان تأثیر میگذارد، مشارکت کنند و حتی میتوان مدعی شد که همین مشارکت باعث ایجاد و تقویت حس همبستگی و کاهش خشونتهای اجتماعی هم میشود و به نوعی از فعالیتهای ضداجتماعی که ناشی از حس طردشدن و بیاهمیت بودن است هم جلوگیری کرده یا دستکم دامنه آن را کاهش میدهد. این فهم از مشارکت در مدیریت شهرها برخلاف دیدگاهی که مشارکت را صرفا در این گزاره خلاصه میکند که هر ۴سال یکبار مردم با رفتن پای صندوق های رأی، نمایندگان خود را انتخاب کنند و بعد از آن فقط ناظر منفعل باشند، معتقد است که نظارت مردم بر حکومتها و دستگاهها نه فقط یک شعار و وعده انتخاباتی، که یک راهبرد و رفتار جدی و فرهنگساز است که اتفاقا برای تقویت و تسری آن به تمام حوزهها باید فکر کرد و با طراحی سازوکارهایی زمینههای این نظارت را تقویت کرد. بیشک کلید ظهور «شهرهای شیشهای» همین نهادسازیها و پررنگترشدن اعتقاد راهبردی به آن است. نشانهها و تأثیر مثبت و سازنده این نظارت و پایش مستمر و نهادمند و تبعات مثبت حاکمشدن اصول آن را در ایجاد یک شهر زیستپذیر برای زیست عادلانه، زندگی همدلانه و معیشت عزتمندانه همگان خواهند دید. طبعا در کنار این بحث جامعه مشارکتگرا، شهروند مسئولیتمحور هم دیده خواهد شد. بهعبارتی، مشارکت مسئولانه جامعه در کنار مدیریت عالمانه مدیران شهری علاوه بر حاکمکردن اصول زیست مدرن و «ارزشهای اخلاق شهری» برجوامع شهری میتواند با نظارت بر نهادهای اجرایی شهری بهعنوان راهحلی مؤثر و آزمودهشده در مقابله با فساد مورد توجه قرار بگیرد. بدون تردید، این رویکرد نیازمند بسترسازی و فراهمکردن زمینهها و تسهیل لوازم تحقق حداکثری آن است که بتواند در مبارزه با فساد و زیستپذیری شهری همراه و همسوی مدیریت شهری باشد.
امروزه شورایاریها بهعنوان یکی از نمادها، نهادها و راهکارهای ظرفیتسازی و توانمندسازی مورد توجه هستند که بهعنوان بازوی نظارتی شوراها در محلهها و مناطق با مشارکت آگاهانه و مسئولانه مردم ابزاری مهم برای تحقق حقوق شهروندی و مسئولیت اجتماعی در مدیریت شهرها به شمار میروند. نماد اصلی مشارکت اجتماعی شهروندان بر مدیریت شهری شورایاریها هستند که با انسجام اجتماعی و ارتقای هویتها و ارزشهای اجتماعی در مسیر ایجاد یک شهر نوآور، امن و شاد برای شهروندان حرکت میکنند.