تجربه زندگی مستقل
مدیر کل دفتر اجتماعی استانداری قزوین: باید آموزشهای لازم را در خصوص زندگی مجردی به شهروندان ارائه داد تا از بروز مسائل اجتماعی جلوگیری شود
بهنازعبداللهی| قزوین ـ خبرنگار:
چند سالی است که مستقل شدن جوانها از خانواده در جامعه زیاد شده است. در برخی موارد این سبک زندگی اجباری و بنا به شرایطی است که افراد در آن قرار میگیرند. دانشجویان، افرادی که به دلیل موقعیت شغلی مجبور به کار در شهری دیگر هستند و سایر دلایلی که باعث میشود افراد به اقتضای شرایط زندگی به سمت خانههای مجردی بروند، اما در این میان برخی هستند که بنا به دلایلی مانند مستقل بودن تصمیم به تجربه زندگی مجردی میگیرند.
زندگی مجردی شاید در نگاه اول یک ناهنجاری به حساب بیابد، اما باید واقف بود که بسیاری از مسائل اقتصادی، روانشناختی، جامعهشناختی و حتی فرهنگی باعث بروز این پدیده شده است و در مواردی فرد چارهای جز زندگی در تنهایی ندارد.
دلایل مختلف
یک روانشناس در گفتوگو با همشهری گفت: دلایل متعددی وجود دارد که فرد را به سمت زندگی در خانههای مجردی میکشاند، تحصیل و کار در گذشته بیشترین دلیل رو آوردن جوانان به زندگی مجردی بود که البته بیشتر از سر اجبار بود اما در سالهای اخیر حتی افرادی که والدین آنها در همان شهر اقامت دارند اقدام به زندگیهای بهاصطلاح مجردی میکنند. سیدمحمد حاج سیدجوادی بیان کرد: در مقطعی از زمان فقط پسرها علاقه داشتند در خانههای مجردی زندگی کنند، اما آن چیزی که این روزها شاهد آن هستیم روند رو به رشد گرایش زنان مطلقه و دختران مجرد به این سبک زندگی است.
وی ادامه داد:گاهی آسیبها و بزههایی در این سبک زندگی رخ میدهد که خطرات جبرانناپذیری به جامعه و خانواده وارد میکند و حتی در برخی موارد به فروپاشی یک خانواده نیز منجر میشود. گاهی در برخی خانههای دانشجویی مشکلاتی به وجود میآید که ناشی از نبود نظارت کافی بر نوع زندگی جوانان در این خانهها یا حتی نداشتن آگاهی درباره افرادی است که با جوانان همخانه میشوند.
این روانشناس افزود: بسیاری از جوانانی که به این سبک زندگی رو میآورند به دلیل نداشتن شرایط لازم برای ازدواج است. میتوان با تسهیل کردن روند ازدواج برای جوانان از گرایش آنها به این سبک زندگی جلوگیری کرد.
حاج سیدجوادی گفت: برای اینکه بتوان رشد روزافزون گرایش جوانان به خانههای مجردی را کاهش داد باید ابتدا دلایل گرایش جوانان را به این سبک زندگی شناسایی کرد و برای رفع این معضلات کوشید. در برخی موارد رجوع به سنتها و فرهنگ اصیل هر جامعهای میتواند در کاهش این پدیده موثر واقع شود.
تجربه مثبت
یاسمین رازی که بیش از 20 سال است در حوزه جامعهشناسی فعالیت میکند نظر دیگری دارد. وی اظهار کرد: جامعه در طول دههها و سالها تغییر میکند و هر دورهای مقتضیات خود را دارد. این درست است که زندگی در کنار خانواده محاسن زیادی دارد، اما گاهی جوانان بنا به دلایل مختلفی تصمیم میگیرند مستقل شوند.
این جامعهشناس افزود: زندگی مستقل فرصت خوبی برای جوانان فراهم میکند که با سختیها و بالا و پایینهای زندگی به طور مستقیم روبهرو شوند و به اصطلاح آن را لمس کنند. جوانی که تا امروز دغدغه اقتصادی نداشته حال باید هر ماه به فکر پرداخت اجاره باشد باید بتواند مسئولیت کارهای منزل را به دوش بکشد؛ کارهایی که تا پیش از این شاید اصلا دغدغه آنها را نداشته است.
رازی ادامه داد: یک تحقیقی که در یکی از دانشگاههای کشور انجام شده است نشان میدهد افرادی که تجربه زندگی مستقل دارند بعد از ازدواج راحتتر از عهده وظایف زن و شوهری خود برمیآیند و در واقع راحتتر وارد زندگی مستقل از پدر و مادر میشوند.
وی گفت: خانوادهها در چنین مواردی میتوانند در عین اینکه استقلال فرزندشان را در نظر میگیرند از دور مراقب وی نیز باشند. هرچند باید در نظر داشته باشیم وقتی جوانی تصمیم به این کار میگیرد باید خود بتواند هزینههای زندگیاش یا حداقل بخش زیادی از آن را تامین کند، چون در غیر این صورت بخش مهمی از هدف اصلی این نوع زندگی که استقلال مالی است از بین میرود.
این جامعهشناس تاکید کرد: این ذهنیت که خانههای مجردی لزوما بستر آسیبهای اجتماعی است درست نیست و باید این دیدگاه را اصلاح کنیم، زیرا بسیاری از آسیبهای اجتماعی در کنار خانواده هم ممکن است رخ بدهد.
افزایش آمار طلاق و زنان تنها
مدیر کل دفتر اجتماعی استانداری تهران در خصوص علل شیوع این نوع سبک زندگی گفت: در سبک زندگی نسل جدید برخی دختران خواسته یا ناخواسته به دنبال بالا رفتن سن ازدواجشان دیگر بودن در کنار خانواده را تحمل نمیکنند و تعدادی از زنان مطلقه نیز به خاطر ترس از سر بار شدن زندگی مستقلی را پیش میگیرند. مریم بیدخام اظهار کرد: گرچه با زندگی مجردی، دختران و زنان به استقلال میرسند اما در مقابل با مشکلات روحی، روانی و مالی فراوانی مواجه میشوند، چراکه مجبورند یک تنه بار زندگی را به دوش بکشند.
نظارت
مدیر کل دفتر اجتماعی استانداری توضیح داد: در گذشته زمانی که زنان از همسران خود جدا میشدند به تشخیص عرف جامعه و خانواده عموما به خانه پدری بازمیگشتند تا شاید شرایط ازدواج جدیدی برایشان مهیا شود. امروزه با افزایش شدید آمار طلاق، گروهی از زنان مطلقه با موافقت خانواده به تنهایی زندگی میکنند. معمولا زنان مطلقه با گذر زمان، علاوه بر مسائل شخصی، روانشناختی، دغدغههای عاطفی و مسائل مالی از سمت جامعه نیز فشارهایی را تحمل میکنند و به دلیل نداشتن مدیریت صحیح هنگام برخورد با مشکلات حتی تا مرز افسردگی هم پیش میروند.
بیدخام تصریح کرد: همین فشارهای وارده موجب گوشهگیری آنان از خانواده و اطرافیان میشود، چون سنتهای خانوادگی آنان مغایر با طلاق است و به علت عدم درک والدین زندگی در تنهایی را ترجیح میدهند. وقتی پای درد دل آنان مینشینیم، چارهای نمییابند و با اجبار به این سبک از زندگی تن میدهند و اغلبشان به دلیل آسیبهایی که دیدهاند از شروع زندگی دوباره با مردی دیگر میهراسند.
وی گفت: نیاز است برای کنترل این پدیده مسئولان و خانوادهها برنامهریزی مدونی انجام دهند حتی میتوان به برخی روشهای سنتی بازگشت. این مقام مسئول یادآور شد: نباید به افرادی که به دنبال خانه هستند نگاهی متهمگونه داشته باشیم، چراکه دانشجویان یا افراد جویای کار بخش قابل ملاحظهای از مراجعین به مشاوران مسکن را برای خانههای مجردی به خود اختصاص میدهند. باید نظارتها را افزایش داد و به شهروندان در این خصوص آموزشهای لازم را ارائه کرد تا از بروز مسائل اجتماعی جلوگیری شود.
نقش والدین
یک کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با همشهری با اشاره به نبود نظارت بر روند اجاره دادن مسکن به مجردها بیان کرد: در سالهای نه چندان دور اکثر صاحبخانهها برای اجاره دادن خانه به مجردها به خصوص پسرها شروط بسیاری داشتند که اولین و مهمترین شرط دانشجو بودن آنها بود. در سالهای اخیر، این پیششرط از معاملات مسکن حذف شده است و هر جوانی با هر فرهنگ و جایگاه اجتماعی بدون اینکه لزوما دانشجوی غیربومی در آن شهر باشد میتواند خانهای اجاره کند و به همراه چند جوان دیگر زندگی مجردی داشته باشد.
نازی اسپندار افزود: در برخی موارد حتی این خانوادهها هستند که با رضایت کامل شرایطی را فراهم میکنند که به قول خودشان، فرزندانشان امکان زندگی آسودهتر را در خانههای مستقل داشته باشند که این امر بر رشد گرایش جوانان به این نوع زندگی تأثیر میگذارد. در مواردی نیز خانوادهها از ورود فرزندانشان به خوابگاهها جلوگیری میکنند و برایشان خانهای مستقل تهیه میکنند. این اتفاقات نشان میدهد در بیشتر موارد این والدین هستند که باعث رشد این رویداد اجتماعی میشوند.