بهترین مربی تاریخ استقلال دزد بود یا دلال؟
رسول بهروش
در مورد این همه بیصداقتی چه میتوان گفت؟ این روزها که وینفرد شفر را از استقلال بیرون کردهاند، دارند تصویر یک خیانتکار فاسد و ناکارآمد را با تمام جزئیات و ظرایف از او میسازند. اصلا هم به روی مبارک خودشان نمیآورند که تا چند صباح پیش در موردش چه مجیزهایی میگفتند و چطور قربان صدقهاش میرفتند. آیا میشود از یاد برد امیرحسین فتحی بین دو نیمفصل بازیکنان استقلال را دور خودش جمع کرد و بعد از معرفی فرهاد مجیدی بهعنوان دستیار جدید، از وینفرد شفر بهعنوان «بهترین سرمربی تاریخ استقلال» نام برد و اضافه کرد «مثل او نداشتیم و نخواهیم داشت»؟ واقعا فتحی و رفقایش آن روزها را فراموش کردهاند؟ آیا همه ما در مقابل دوربین مخفی هستیم؟
همان روزها که مدیرعامل محترم استقلال در اتمسفر چند پیروزی پرگل اواخر نیمفصل از شفر، بهترین مربی همه اعصار را ساخت، خیلیها به جوگیری حیرتانگیز او خرده گرفتند. همان زمان به فتحی یادآوری شد که وقتی منصور پورحیدری فقید با یک قهرمانی آسیا و 2قهرمانی لیگ و 3قهرمانی جام باشگاههای تهران پشت تاریخ این باشگاه بزرگ جاخوش کرده، شما حق ندارید شفر را به عرش ببرید؛ آن هم فقط بهخاطر یک جام حذفی ناقابل که منصورخان از همان هم 3 تا داشته! با این همه گوش آقایان بدهکار نبود. آن زمان سایه شفر پهن و خنک بود و میشد زیر چترش جا گرفت. با وجود این وقتی مربی آلمانی خم شد، همین سایهنشینها با تبر به جانش افتادند و ریشهاش را زدند. امروز هم لابد برای اینکه ثابت کنند تصمیمشان تا چه حد خردمندانه و تیزهوشانه بوده، هر صفت زشت و ناروایی را به او نسبت میدهند؛ از اینکه دنبال حق دلالی از انتقال صیادمنش بوده تا اینکه روی نیومایر و گرو درصد خورده و حتی با جذب پاتوسی هم مخالفت کرده است. همینطور پیش برویم سقوط استقلال به دسته سه و بسته شدن پنجرههای نقلوانتقالاتی باشگاه و نایاب شدن ماکارونی و تنماهی را هم گردن پیرمرد میاندازند. حالا حتی حرف زدن در مورد شایعه آلزایمر خفیف شفر هم اشکالی ندارد و برخی رفقای استقلالی با مدتها تأخیر گمانهزنیهای چندماه گذشته مطبوعات را تأیید میکنند. یک نفر هم نیست از اینها بپرسد تمام این ابهامات به کنار؛ شما که دیماه پارسال همان یک فقره داستان نیومایر و گرو را از سیر تا پیازش فهمیده بودید، چطور عنوان «بهترین مربی تاریخ» را به ناف شفر بستید؟
وینفرد شفر نه آن فرشته نجاتبخشی بود که قبلا تصورش میکردند و نه این دیو بدسگالی است که امروز روایت میکنند. او هم مثل هر مربی و اصلا هر انسان دیگری محاسن و نواقص خودش را داشت، چهبسا این وسط فرصتطلبی مالی هم کرده باشد و شاید حتی با توجه به نتایجی که گرفت، تصمیم باشگاه برای قطع همکاری با او نیز قابل دفاع بهنظر برسد. آنچه از این غائله باقی میماند اما، تکرار مکرر میل ما به افراط و تفریط است؛ عادتی ترسناک که این روزها در غیاب شرم معقول اجتماعی باعث میشود «بهترین مربی تاریخ استقلال» را بیپروا «دزد و دلال» بنامیم و ککمان هم نگزد. شفر که رفت اما کوچ سودمندتر برای استقلال، رفتن امثال شماست.