رضوان سلماسی| رئیس کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر همدان:
کشور ایران در 3 دهه اخیر تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. تغییرات باروری و مرگ و میر و به تبع آن رشد جمعیت در دوره بعد از انقلاب اسلامی تورم جوانی جمعیت را باعث شده است که گذار میانسالی و سالخوردگی جمعیت در دهههای آینده را رقم خواهد زد. از این رو قانونگذاران جامعه در راستای سیاستهای وضعشده، اقدام به ارائه راهکارهای خود برای حفظ توازن جمعیتی برای دهههای آتی میکنند.
طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده و به طور اخص مواد 27 تا 30 این طرح یکی از موارد یادشده است. طبق این مفاد دولت موظف به مرتفع ساختن ناباروری و استفاده از ابزارهای تشویقی برای پایین آوردن سن ازدواج شده است. هرچند این مصوبات به صورت استمزاجی تصویب شده است اما با توجه به محتوای آن ماده 29 این طرح از چند منظر قابل تامل و بررسی است. طبق ماده 29 هدیه ازدواج به دختران زیر 20 سال و پسران زیر 24 سال پرداخت میشود. این دیدگاه از 2 منظر قابل تامل است. از سویی ضمانت اجرایی طرحهای تشویقی برعهده دولت است و دارای بار مالی مضاعف برای دولت خواهد بود که در صورت عدم تامین اعتبار، موجی از ناامیدی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد.
از سوی دیگر حل مسئله پیری جمعیت و پایین آوردن سن ازدواج راهکارها و ابزارهای علمیتری را نیاز دارد. بر کسی پوشیده نیست ازدواج، ملزومات مهمتری از جایزه را طلب میکند؛ حداقلهایی چون زمان مناسب، مهارت همسرگزینی در دختران و پسران جوان، آمادگی زوجین در مدیریت خانواده، اشتغال، اقتصاد سالم و پویا، عدالت، امنیت خاطر، نشاط اجتماعی، سلامت روانی و بلوغ اجتماعی زوجین.
با توجه به تنوع و تفاوت فرهنگی و اقتصادی در اقشار مختلف جامعه، استفاده از ابزارهای تشویقی از قبیل ماده 29 طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده میتواند نتیجه عکس در برخی از اقشار جامعه را به دنبال داشته باشد. ایجاد فشار در دختران و پسران در سنین پایین بدون کسب آمادگیهای لازم جهت ازدواج، صرفاً با هدف جلب حمایتهای مالی دولت و از سوی دیگر ترغیب مردان بزرگسال به ازدواج با دختران در سنین پایین، میتواند منجر به طلاقهای قطعی، طلاقهای عاطفی، سرخوردگی و مانند اینها شود که خود میتواند زمینهساز آسیبهای اجتماعی بزرگتر و گاه غیرقابل جبرانی شود.
تجربه بارها ثابت کرده است ابزارهای تشویقی از نوع وامها و هدیههای ازدواج و مانند این بهتنهایی نمیتواند دلیلی برای تشویق جوانان به ازدواج یا فرزندآوری در زوجهای جوان باشد. پاک کردن صورت مسئله و نادیده گرفتن موانع موجود، صرفا کودکی فرزندان جامعه را نادیده میگیرد، انرژی نوجوانان را سرکوب و فرصت بالا بردن توانایی و مهارتهای لازم در جوانان را برای عهدهدار شدن مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی مختل خواهد کرد.
اگر بپذیریم هدف سیاستگذاری کشور، جامعهای پویا و سالم است نمیتوان این اصل را انکار کرد که آن دسته از فرزندان که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی سالمی را میگذرانند آینده جامعه را روشن رقم خواهند زد. از این رو توجیه عدم توانایی و خلاقیت در ارائه راهکارهای مناسب برای برطرف کردن مسائل و معضلات موجود در جامعه از سوی قانونگذاران، به بهای ویرانی کودکی و نوجوانی فرزندانمان، بههیچوجه قابل پذیرش نیست.
توازن جمعیت به چه قیمتی؟
در همینه زمینه :