• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53887
+
-

نورمن بیتس در فیلم «روانی» نمونه کاملی است از یک کاراکتر روان‌پریش

میراث من: جنون

هیچکاک استاد به تصویرکشیدن کاراکترهای مسئله‌دار و طرح عمیق‌ترین مفاهیم روان‌شناختی در دل آثار تریلر است

میراث من: جنون

مسعود پویا

احتمالا هیچ فیلمسازی در تاریخ سینما به اندازه آلفرد هیچکاک به ظهور و نمود مایه‌های روان‌شناختی در آثارش علاقه نشان نداده  است. به‌طوری که کمتر فیلمی از استاد را می‌توان سراغ گرفت که به این زمینه ورود نکرده باشد. فیلم‌های هیچکاک گنجینه‌ای از کاراکترهای روان‌پریش و دچار مسئله و مشکل روحی ارائه می‌دهد: ابوت (پیتر لوره) در «مردی که زیاد می‌دانست» (1939)، رابرت یانگ (رابرت ماروین) در «مأمور مخفی»(1936)، جانی آیسگارت (کری گرانت) در «سوءظن»(1941)، چارلی اکلی (جوزف کاتن) در «سایه یک شک» (1943)، دکتر ادواردز/ جی.بی/ جان بلنتاین (گریگوری پک) در «طلسم شده»(1945)، آلیشیا هوبرمن (اینگرید برگمن) در «بدنام» (1946)، شاو براندن (جان دال) در «طناب» (1948)، برونو آنتونی (رابرت واکر) در «بیگانگان در ترن»(1951)، تونی وندایس (ری میلند) در «حرف م را نشانه مرگ بگیر» (1954)، دریتمن (برنارد مایلز) در «مردی که زیاد می‌دانست» (1956)، رز بالستررو (ورامایلز) در «مرد عوضی» (1956)، اسکاتی (جیمز استیوارت) در «سرگیجه» (1958)، نورمن بیتس (آنتونی پرکینز) در «روانی» (1960)، مارنی ادگار (تیپی هدرن) در «مارنی» (1964)، باب راسک (بری فاستر) در «جنون» (1972) و...

هیچکاک در طول بیش از نیم قرن فعالیت پرثمر هنری، بیش از هر کارگردانی به ساخت و پرداخت کاراکترهای دچار اختلال روانی علاقه نشان داد و در قالب تریلرهایی که با هدف تحت تاثیر قراردادن تماشاگر عادی ساخته می‌شدند، عمیق‌ترین مفاهیم روان‌شناختی را در دل محصولاتی برای مصرف عامه، خلق کرد. هیچکاک در بهترین آثارش روان ناآرام انسان معاصر را بررسی می‌کند و به اضطراب‌های وجودی می‌پردازد.

 یک روانی کلاسیک

اگر بخواهیم از یک روانی کلاسیک در تاریخ سینما نام ببریم، یکی از اولین گزینه‌ها نورمن بیتس در فیلم معروف روانی (اکران شده در ایران با نام «روح») است. با گذشت نزدیک به 60سال از زمان ساخت روانی، این شاهکار کلاسیک هیچکاک همچنان تازه و پرطراوت به‌نظر می‌رسد.

در نیم ساعت اول فیلم خبری از نورمن بیتس نیست و ماجرای ماریون کرین (جنت‌لی) را دنبال می‌کنیم که پول کارفرمایش را دزدیده، از کنجکاوی و شک مامور پلیس به خودش رها شده و سرراهش به متلی جمع‌وجور رسیده. جایی که صاحبش جوان محجوبی است که رفتار مناسبی هم با ماریون دارد و حرف‌هایش فیلسوفانه به‌نظر می‌رسد: «ما همه در تله‌های خودمان گرفتاریم. چهاردست و پا در آن گیر کرده‌ایم. و تا آخر عمر نمی‌توانیم خلاص شویم، دائما پنجول می‌کشیم و چنگ می‌اندازیم اما به هوا و به آدم‌های دیگر نه به دیوار تله خودمان، خیال می‌کنیم موفق می‌شویم اما به اندازه یک وجب هم تکان نمی‌خوریم.»

نورمن بیتس بیشتر شبیه روشنفکری مأیوس است تا مردی خطرناک و دچار اختلال روانی. نورمن بیتس به ماریون می‌گوید با مادر پیرش زندگی می‌کند و به خاطر حساسیت‌های اوست که تاکنون دختری وارد زندگی‌اش نشده. در یکی از تکان‌دهنده‌ترین سکانس‌های تاریخ سینما و در فصل معروف قتل در حمام، ماریون توسط مادر بیتس کشته می‌شود و ما بیتس را می‌بینیم که در حال پاک کردن رد پای جنایت است و آثار قتل را از بین می‌برد. 

لیلا کرین (ورامایز)، سام لومیس (جان گاوین) و کارآگاه بیمه (مارتین بالزام) در جست‌وجوی ماریون سر از متل نورمن بیتس درمی‌آورند و شکی که کارآگاه به بیتس می‌کند، مرگش را به همراه می‌آورد. کلانتر (جان مک اینتایر) به لیلا و سام می‌گوید مادر نورمن بیتس سال‌ها پیش مرده و در نهایت مشخص می‌شود نورمن بیتس دچار بیماری شیزوفرنی است و وقتی به قالب مادرش می‌رود تبدیل به قاتلی خطرناک می‌شود. توضیحات روانشناسی که در انتهای فیلم به توصیف حالات روحی نورمن بیتس می‌پردازد، شاید کمی گل درشت به نطر برسد ولی هیچکاک در پردازش کاراکتر نورمن آن‌قدر ماهرانه عمل کرده که بشود از این سکانس که کارکردی شیرفهم‌کن برای تماشاگر دارد گذر کرد. 

قبل از گره‌گشایی نهایی تنها جایی که هیچکاک امکان نزدیک‌شدن به نورمن بیتس را فراهم می‌کند، سکانس گفت‌وگوی او با ماریون است. جایی که جمله‌های نورمن بیتس در ذهن تماشاگر حک می‌شود: 

- «به نظر من بهترین دوست یه پسر مادرشه».

- «مردم هیچ وقت منظور بدی ندارن فقط زبونای درازشون رو به کار می‌اندازن سرشونو پدرانه تکون می‌دن و آدمو نصیحت می‌کنن. آدمو زجر می‌دن منظوری هم ندارن».

 روانی فیلمی است که تماشاگرش را بارها غافلگیر می‌کند و سایه روشن‌های کاراکتری را به تصویر می‌کشد که از دو شخصیتی‌بودن رنج می‌برد و دیگران را هم رنج می‌دهد. جنون میراثی خانوادگی است که بیتس آن را از مادرش به ارث برده و وقتی در قالب او می‌رود فاجعه می‌آفریند. 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید