شایعترین اختلال روانی در کشور کدام بیماری است؟
افسردهها در صدر
گپ و گفت با رواندرمانگران درباره بیماریهای روانی، هزینه و موارد دیگر
خدیجه نوروزی
اگر میخواهیم جلوی ابتلا به بسیاری از بیماریهای جسمی را بگیریم، باید اختلالات روانی را تحت کنترل قرار دهیم و درمان کنیم. اما بالاتر بودن آمار بیماریهای روانی در مقایسه با بیماریهای فیزیکی، بیانگر این موضوع است که هزینهها و درمانها بیشتر در بخش طبفیزیکی صرف میشود و درصد زیادی از مردم از سلامت روح و روان خود غافلند.
براساس آخرین پیمایش ملی سلامت روان که در سال۹۰ انجام شده، آمار شیوع کل اختلالات روانپزشکی در ایران بین گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال 23.6درصد است. علی اسدی -معاون دفتر سلامت روان وزارت بهداشت- در گفتوگو با درنگ با بیان این آمار میگوید: «این اختلالات شامل افسردگی، خلقی، سایکوتیک، اضطراب، وسواس، دوقطبی، اسکیزوفرنیا و... است که در مقایسه با کشورهای دیگر آمار بالایی نیست و نسبت به بسیاری از کشورهای توسعهیافته کمتر است. بهعنوان مثال ایران در قیاس با آمریکا که آمار اختلالات روانپزشکیاش 26درصد است وضعیت بهتری دارد. بنابراین در سطح جهانی وضعیتمان خیلی نامطلوبتر از سایر کشورها نیست اما این اختلالات در داخل کشور نسبت به سایر بیماریهای دیگر مانند فشارخون، بیماریهای قلبی و عروقی و... درصد بالاتری را بهخود اختصاص دادهاند که باید از این جهت مورد توجه بیشتری قرار گیرند».
او علت شایع بودن این بیماری را مؤثر از مولفههای اجتماعی چون مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اشتغال، تولید و مواجهبودن با حوادث طبیعی و غیرطبیعی میداند که بهعنوان استرسور مطرح هستند و میتوانند زمینهساز یا تشدیدکننده این مشکلات باشند.
رایجترین اختلالات روانپزشکی
اسدی به رایجترین اختلالات روانپزشکی در ایران اشاره میکند: «براساس پیمایش ملی سلامت روان 26.5درصد زنان و همچنین 20.8درصد مردان به اختلالات روانپزشکی مبتلا هستند. شیوع اختلال افسردگی (شامل افسردگی ماژور، آتیپیک، سایکوتیک، اختلال دوقطبی، دیستایمیا، افسردگی پس از زایمان، اختلال عاطفی فصلی، اختلال ملال پیش از قاعدگی و افسردگی موقعیتی) در ایران بهتنهایی 12.7درصد است که بالاترین آمار بیماریهای روانی را نسبت به سایر اختلالات بهخود اختصاص داده که16.5درصد آن مربوط به زنان و 10.7درصد مربوط به مردان است. اختلالات اضطرابی (شامل اختلالات اضطرابی فراگیر(GAD)، اختلال وحشتزدگی (PD)، آگورافوبیا (ترس مَرَضی از مکانهای باز)، جمعهراسی(SP)، اختلالات وسواسپنداری (OCD) و اختلالات تَنِشی پس از آسیب (PTSD) نیز در رتبه دوم شایعترین بیماریهای روانپزشکی کشور با فراگیری آماری 14.7درصد است.
لازم به ذکر است که در این پیمایش، وسواس جزو اختلالات اضطرابی دستهبندی شده است. البته در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، نسخه پنجم (DSM-5) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) منتشر میشود وسواس را بهتازگی از اختلالات اضطرابی جدا کردهاند. اسدی در این مورد میگوید:«ما نیز در پیمایش جدیدی که در سال99-98 انجام خواهیم داد اختلال وسواس را جدا خواهیم گرفت. در پیمایش سال90 اختلالات شخصیت نیز جزو بیماریها پرسش نشده. البته در پیمایشهای کشوری دنیا نیز خیلی روی اختلالات شخصیت در پرسشهای روتین تأکید نمیشود؛ چون طیفهای گستردهای دارد که استخراج آن سخت و هزینهبر و نیازمند ابزارهای دقیقتری است. از طرف دیگر آمارش مانند اختلالات افسردگی و اضطراب اهمیت ندارد و بالا نیست».
افزایش 20درصدی تعرفههای مشاوره
محمد حاتمی -رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور- در گفتوگو با درنگ از افزایش 20درصدی تعرفههای سال 1398 روانشناسان و مشاوران خبر میدهد و میگوید: «سازمان نظام روانشناسی طبق مصوبه مجلس موظف به تعیین نرخ تعرفههاست و این نرخها در ابتدای هر سال اعلام میشود».
ارائه مجوز، نظارت و توانمندسازی اعضا 3هدف عمده سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور است اما زمانی که افراد به کلینیکها مراجعه میکنند با قیمتهای بسیار بالاتر از تعرفههای اعلامشده مواجه میشوند و در مقابل انتظاری که از دریافت خدمات باید داشته باشند، ممکن است آنها را به نتایج مطلوب نرساند.
حاتمی در این مورد توضیح میدهد: «تمام کسانی که از سازمان پروانه دارند ملزم به رعایت این نرخها هستند. اگر مراجعان با قیمتی متفاوتتر از این تعرفهها روبهرو میشوند باید به ما اطلاع دهند تا به تخلفات رسیدگی کنیم».
او درباره معیار تعیین قیمتها میگوید: «امسال با توجه به وضعیت تورم، 20درصد به تعرفههای سال گذشته اضافه کردیم، نرخ در هر استان متفاوت است و اینکه شهرستان مورد نظر در مرکز استان باشد یا خیر نیز در تعیین قیمتها تأثیرگذار خواهد بود. مولفه دوم درجه فرد درمانگر است و قیمت مشاورهها بر حسب اینکه استادیار، دانشیار، استاد، مربی یا کارشناسیارشد باشد متفاوت است».
بیشترین مراجعان به کلینیکها چه کسانی هستند؟
لیلا بنیآدم -رواندرمانگر و استاد دانشگاه- در گفتوگو با همشهری میگوید: «بیشتر بیمارانی که برای درمان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره مراجعه میکنند اغلب دارای اختلالات افسردگی، اضطراب و وسواس هستند که روانشناسان با انواع مختلف شیوههای درمان و انواع رویکردهای شناختی، رفتاری و روانکاوی و روانپویشی سعی میکنند طی جلسات متمادی روی این اختلالات کار کنند».
درمان اغلب این اختلالات روانپزشکی شایع، نیازمند گذراندن یک دوره طولانیمدت بهصورت مدام است اما گاهی اوقات بسیاری از بیماران به دلایل مختلف از ادامه درمان منصرف میشوند و همین مسئله به افزایش آمارها دامن میزند. بنیآدم در این مورد اظهار میکند: «بیماریهای روانی مانند اختلالات قلبی و عروقی نیستند که بتوان دوره زمانبندیشدهای را برای آنها تعیین کرد اما این رواندرمانگرمعتقد است که میتواند با شیوه صحیح درمان، بیمار را با خود همراه کند. در واقع باید دید روانشناس چقدر میتواند ارتباط خوبی با مراجعهکنندهاش بگیرد».
وی میافزاید: «روانپویشی فشرده کوتاهمدت» یکی از شیوههایی است که فرد را متوجه تغییرات و علت اصلی مشکلات که درون خودش است، میکند. در واقع در این شیوه مشکلات برونفردی را تبدیل به درونفردی میکند تا بیمار با خودش مواجه شود. در این حالت مراجعه در جلسه دوم دارای بینش میشود و بهعلت حس کردن تغییرات در خود انگیزه پیدا میکند تا درمان را ادامه دهد. پس نحوه درمانگری و اینکه اساسا توجه کنیم آیا خود درمانگر درمان شده بسیار مهم است تا مراجعهکننده تشویق به ادامه روند درمان شود».
این رواندرمانگر در مورد اینکه چه کسانی باید به روانشناسان مراجعه کنند، اینگونه توضیح میدهد: «ریشه مشکلات افراد در هیجانهای تجربه نشده کودکی و استفاده بیش از حد از گاردهای دفاعی است. عشق، خشم، گناه و ترس هیجانهای اصلی هستند که از همان بدو تولد با مادر و اطرافیان نزدیک تجربه میکنیم و به مرور در طول زندگی با این هیجانها روبهرو میشویم اما اغلب آنها را سرکوب میکنیم و در مقابلشان سپر دفاعی میگیریم؛ هیجاناتی مانند خشم، غم و... که تخلیه نشدهاند. فراموش کردهایم این هیجانات از جنس انرژی هستند. انرژی از بین نمیرود بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود و به همینخاطر است که بسیاری از پزشکان طب فیزیکی ریشه بیشتر دردها را منشأهای روانی عنوان میکنند. حال با این اوصاف از شما میپرسم کدامیک از ما بینیاز از درمانهای روانی هستیم و نیازی به مراجعه به درمانگران نداریم؟»
وی در آخر یکی از دلایل توقف درمانها را هزینههای بالای درمان عنوان میکند و میافزاید: «قیمتهایی که در کلینیکهای درمانی از بیماران دریافت میشود بالاتر از تعرفههای سازمان نظام روانشناسی کشور است. معمولا با توجه به شیوهها و رویکردهای درمانی و شهرت و محبوبیت درمانگر بین 90 تا 250هزار تومان برای 45دقیقه تا یک ساعت تعیین میشود».