• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53856
+
-

مددگرفتن از اسطرلاب برای فهم بعضی اشعار

نگاه
مددگرفتن از اسطرلاب برای فهم بعضی اشعار


محمد بقایی‌ماکان/ نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبی
پس از اینکه شاعران سبک هندی به دلیل سرگرم‌ بودن در فضای مضمون‌یابی و نازک‌خیالی از زبان و بیان مردم دورافتادند، دوره بازگشت آغاز شد. شاعران برای یافتن مجالی مناسب با هدف بیان خواسته‌ها و آلام مردم روی به سبک واقعگرای خراسانی آوردند. در روزگار معاصر اما، شعر با پیشینه‌ای چون آثار تقی رفعت، شمس کسمایی، جعفر خامنه و ابوالقاسم لاهوتی نوآوری‌های نیما را برای عرضه خود مناسب دید. از زبان مردم بهره برد و وارد زبان آنها شد. شعر از دنیایی واقعی گفت و به ضمیر مردم راه یافت. شاعران معاصر به خوبی دریافتند که نیازمند دیدگاه‌های آینده‌سازند و اگر شعرشان در حد بیان احساسات شخصی و ادراکات خصوصی باشد جایی در میان مردم – نه در جامعه ما و نه در هیچ نقطه از دنیا – نخواهد یافت. پیوستن به مردم و پرداختن به آنها چنانکه راز ماندگاری شاعران پیشین شد و نامشان را بر تارک ادب فارسی درخشاند، موجب تثبیت آنها نیز خواهد شد؛ بنابراین چون حرف مردم را بیان و آینده آرمانی آنان را ترسیم کردند، علامت جهت‌نمای جامعه شدند.

باری سبک هندی با وجود همه زیبایی‌ها چون همگام با جامعه‌ای که روبه آگاهی می‌رفت، نبود نتوانست جایی در دل مردم برای خود باز کند.

شگفتا که در دوران کنونی نیز با وجود چنین تجربه‌ای تاریخی، هستند کسانی که در قالب شعر سپید یا آزاد و امثال آن چنان شیوه‌ای برای بیان احساسات خود انتخاب می‌کنند که برای درک مفهوم شعرشان باید از رمل و اسطرلاب مدد جست.

ایراد دیگری که به شعر جدید وارد است، این است که ویژگی اصلی شعر یعنی «وزن» از آن سلب شده و قطعات ادبی تحت عنوان شعر از سوی برخی شاعران عرضه می‌شود.

حال آنکه شعر مانند موسیقی دارای ویژگی‌های خاص خود است که یکی از ارکان مهم آن هارمونی یا وزن است که اگر همین ویژگی از آن گرفته شود، نام آن را نمی‌توان آهنگ گذاشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید