![عبور اصولگرایان از پدرخواندگی](/img/newspaper_pages/1398/02%20ORDIBEHESHT/08/nimroozi/1901.jpg)
عبور اصولگرایان از پدرخواندگی
در فاصله 10ماه مانده به انتخابات مجلس تشکلهای نوپای جریان اصولگرایی مقابل سازوکارهایی که تشکلهای سنتی پیش پای آنها میگذارند، ایستادهاند
![عبور اصولگرایان از پدرخواندگی](/img/newspaper_pages/1398/02%20ORDIBEHESHT/08/nimroozi/1901.jpg)
فرزانه آئینی ـ خبرنگار
قریب به 10ماه تا برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است و احزاب بهدنبال راهی هستند که گوی رقابت را از دیگری بربایند و اکثریت بهارستان را در سال 99به نام خود بزنند.
اصلاحطلبان که در رقابتهای اسفند 94با موج گام دوم و شعار امید جو قالب بهارستان را به نام خود زدند – هرچند خروجی لیست امید به مجلس دهم اختلاف زیادی با ایدهآلهای ژنرالهای این جریان داشت - حالا بهدنبال راهی هستند که پرچم سیاسی خود را در کارزاری بهدست گیرند که خروجیاش با شعارها و وعدههایش همخوانی بیشتری داشته باشد؛ به همین دلیل همه تکاپوی اصلاحطلبان به سمت خروج از اقدام ائتلافی بدون برنامه و چارچوب مشخص است و برای متعهد کردن کاندیداهایشان در حال برنامهریزی هستند؛ برنامهریزی که قرار است امروز در نخستین نشست شورایعالی اصلاحات کلید بخورد و بایدها و شایدهای ورود به رقابتهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را حلاجی کنند؛ اقدامی که شاید بهدلیل توصیه تئوریسین شاخص این جریان، سعید حجاریان به سمت ورود مشروط اصلاحطلبان برود؛ ورود مشروطی که به حضور فعال یا عدمحضور اصلاحات در این کارزار منتهی خواهد شد.
در آن سوی میدان اما اصولگرایان که در 4 انتخابات – ریاستجمهوری یازدهم و دوازدهم، مجلس دهم و شورای شهر پنجم - عرصه را به ائتلاف اصلاحات – اعتدالیون باختهاند، ریشه شکست مستمرشان را عدمائتلاف و همگرایی قوی در جریان اصولگرا میدانند و بهدنبال مسیری هستند تا انشقاقهای دقیقه نودی در این جریان را علاج کنند.
اگرچه چند و چون حضور اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو مشخص نیست اما اصولگرایان 4فاکتور جدی برای حضور در رقابتهای پیش رو تعیین کردهاند که میخواهند حول آن بحث ائتلاف را کلید بزنند. شناسایی چهرههای مقبول و محبوب محلی در شهرهای دور و نزدیک پایتخت، برگزاری جلسات مستمر و هدفمند با چهرههای انقلابی برای رسیدن به وحدت، رایزنی برای رسیدن به یک فهرست واحد انتخاباتی در انتخابات اسفند 98 و اجرای دستورات منشور گام دوم مقام معظم رهبری در بحث انتخابات 4 فاکتوری است که احزاب سنتی اصولگرا را برای تصاحب اکثریت مجلس یازدهم به تکاپو واداشته تا جمنا و شورای وحدت اصولگرایان را احیا کنند.
منشور گام دوم، مانیفست انتخاباتی اصولگرایان سنتی
به گفته مجتبی شاکری، دبیرکل جمعیت ایثارگران ارتباط با تشکیلات کشوری و دفاتر استانی بهعنوان نخستین گام در دستور کار قرار گرفته تا فهرستی از افراد توانمند که امکان پذیرفتن مسئولیت نمایندگی و در عین حال مقبولیت مردمی را دارند، تهیه شود.
وی درباره مانیفست انتخاباتی جمعیت ایثارگران برای انتخابات آینده مجلس نیز به خبرآنلاین گفت: معیارها را در این زمینه منشور گام دوم مقام معظم رهبری به درستی تبیین کردند بهطوریکه ویژگیها، مشخصات، نیازها و اینکه چه کسانی با چه ویژگیهایی میتوانند در این عرصه تأثیرگذار باشند، مشخص شده است. دقت در بیانات ایشان نشان میدهد که ایشان بر وجود یک مجلس چابک، جوان و عدالتخواه و اینکه بتواند مطالبات مردم را به خوبی درک کند، تأکید دارند.
شاکری افزود: حداکثر تلاش گروهها بر همگرایی و انسجام است چون در تفرق فهرستها امکان رأی آوری پایین میآید؛ بنابراین منطقی و عقلایی است که ائتلاف صورت گیرد. همه باید تلاش حداکثری خود را بهکار گرفته و از خودگذشتگی داشته باشند. در سایه «همه با هم بودن» است که میتوانیم به شکلگیری یک مجلس قدرتمند امیدوار باشیم و از منافع آن بهرهمند شویم. بحث حصول وحدت در جریان راست چنان جدی است که محسن کوهکن، نایبرئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری تأکید میکند: به اعتقاد من تنها فرمولی که گریزی از آن نیست این است که تا زمانی که جریانهای سیاسی کشور به لحاظ تشکیلاتی به یک حزب قدرتمند دست پیدا نکردهاند یک همگرایی زیر سقف یک جریان ایجاد کنند.
آبادگران: ائتلاف نمیکنیم
هرچند احزاب استخواندار جناح راست بهدنبال رفع اختلافات و رسیدن به وحدت در انتخابات پیش رو هستند اما تشکلهای جوانتر این جریان اختلافات میان جمنا و شورای وحدت را آنچنان ریشهای میدانند که به حل آنها امیدوار نیستند. در همین راستا حسن بیادی، دبیرکل حزب آبادگران جوان ایران اسلامی معتقد است: به دلایل گوناگون ازجمله اختلافات اصولی و منطقی مانند بسیاری از گروههای سیاسی اصولگرا در این جلسات شرکت نمیکنیم. ما تلاش میکنیم که مستقل باشیم و با مستقلان هم ائتلاف کنیم؛ یعنی به جناحهای چپ و راست وابستگی نداشته نباشیم.
دبیرکل حزب آبادگران جوان در ادامه درباره فعالیتهای انتخاباتیای که تاکنون داشتهاند و کارهایی که در این خصوص انجام دادهاند، به اعتماد آنلاین گفت: فعلا بحث جدیای درباره مباحث انتخاباتی در حزب صورت نگرفته و تصمیم این است که همان اردیبهشتماه بعد از برگزاری شورای مرکزی دوم، برنامهریزی انتخاباتی خود را هم اعلام کنیم اما بهطور کلی بهدنبال رایزنی برای ائتلاف با گروههای مستقل و معتدل هستیم. بیادی در پاسخ به این سؤال که تا به حال با چه گروهها و احزابی برای ائتلاف رایزنی کردهاند، بیان کرد: هماکنون در جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت، که دبیرکل آن شهابالدین صدر است، حضور داریم و بیشتر ائتلافمان هم با این جبهه است. بروز اختلاف میان احزاب جوان و احزاب سنتی و قدیمی جناح راست داستان تکراری است که در بزنگاههای سیاسی عیان میشود و بهرغم اصرار چهرههای شاخص این جریان بر لزوم حصول وحدت میان همه طیفهای جناح راست هنوز علاج جدیای برای آن یافت نشده است.
در این میان جریان نوپای نواصولگرایی که محمدباقر قالیباف پرچمدار آن است به واسطه زخمهایی که این چهره اصولگرا در 3انتخابات ریاستجمهوری از سازوکارهای وحدت اصولگرایان- جمنا در سال 96، ائتلاف برای پیشرفت در سال 92 و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در سال 84 خورده بعید است در انتخابات مجلس دوباره زیر چتر وحدت اصولگرایان جمع شود. در این بین پایداریها اساسا شیوه خود را دارند و ساز خود را میزنند. پدرخواندگی در جریان اصولگرایی بعد از رحلت حبیبالله عسگراولادی و آیتالله مهدویکنی عملا مفهوم خود را از دست داده و اصولگرایان در انتخابات پیش رو از این مفهوم کناره میگیرند.
شورا بهجای پدر خواندهها
ابوالقاسم رئوفیان ـ دبیر کل حزب اسلامی ایران زمین
متأسفانه تجربه نشان داده است که احزاب ما سازوکار مشخصی برای وحدت و وفاق و همبستگی ندارند و همواره سر بزنگاههای تصمیمگیری تلاشی که برای رسیدن به وحدت حداکثری شده خدشهدار شده و وحدت میسر نشده است. البته این عدمتوفیق مختص و ویژه جناح راست نیست و در بین جریانات اصلاحطلب نیز مکررا دیده شده است. شاید دلیل عدم این توفیق این است که جریانهای سیاسی و حزبی ما تلاش دارند حول اشخاص و افراد به وحدت برسند. اشکال مسیر تلاش برای وحدت بر سر یک فرد یا شخص است اما اگر مسیر مشخص باشد و اهداف تعیین شده و دوراندیشیهای لازم صورت گرفته باشد، وحدت نهتنها امر سخت و غیرقابل دسترسی نیست بلکه سهلالوصول و ماندگارتر هم خواهد شد. من بر این باورم که وحدت زمانی میان جریانهای سیاسی کشور دستیافتنی و مؤثر خواهد شد که جریانهای سیاسی برنامهمند و هدفمند وارد بحث حصول وحدت میان جریانهای سیاسی شوند و برای ائتلافهایشان برنامه و آیندهنگری داشته باشند، احزاب و گروههای سیاسی زمانی که احساس میکنند در جریان متبوعشان پتانسیلی برای وحدت نسبی وجود دارد باید بیایند بایدها و نبایدهای رقابتهای انتخاباتی و سیاسی را فهرست کنند و حول آنها به تفاهم برسند. نکته دیگر این است که ما باید بپذیریم امکان حصول وحدت مطلق در بین جریانهای سیاسی نزدیک به صفر است. پس نباید انتظار داشت که در جریانها شاهد شکلگیری وحدت صددرصدی باشیم، بلکه لازم است اجماعی نسبی و راهگشا را برای پیشبرد برنامه طیف یا طیفهای سیاسی که برای دست یافتن به هدفی مشخص گرد هم آمدهاند، ایجاد کرد. با پذیرش وحدت نسبی به جای وحدت مطلق است که کمکم نقش افراد یا جریانهایی که میخواهند نقش پدرخواندگی برای کل جریان را ایفا کنند و با دید تحکمی مانع بروز تفاوتها میشوند به حاشیه رانده میشود، واقعا ضروری است که جایگاه پدرخواندهها به محوری برای تفاهم بدل شود و نقش بزرگتری را بهعهده بگیرند نه اینکه به عاملی تبدیل شود برای تبعیت اکثریت از اقلیت. برنامه و نگاه کارشناسانه و هدفگذاری جایگزین نقش پدرخواندهها میشود. در نهایت اینکه تأکید میکنم ما باید بهدنبال تفکر شورایی و مشورتی باشیم تا به واقع کلمه تفکر حزبی میان جریانها و ائتلافهای سیاسی ما حاکم شود.