کِلک
کِلک
آنچه فیلسوف میجوید حقیقت نیست بلکه بیشتر استحاله جهان به انسانهاست. او میکوشد تا با خودآگاهی به فهمی از جهان دست یابد. تلاش او معطوف به جذب و ادغام جهان در ذهن بشر است. او زمانی راضی میشود که امری را براساس قیاس به نفس توضیح داده باشد. درست همانطور که ستارهبین همه جهان را خادم فردی واحد میانگارد، فیلسوف هم به جهان چونان یک انسان مینگرد.
فلسفه، معرفت و حقیقت، فردریش نیچه، ترجمه: مراد فرهادپور، صفحه125