در گفتوگو با قاسم تقیزاده خامسی، معاون آب و آبفای وزارت نیرو بررسی شد
رمزگشایی از سیل قرن
رضا کربلائی _ روزنامهنگار
سیل همه را غافلگیر کرد و به بخش زیادی از شهرها و روستاهای ایران از شمال در استانهای مازندران و گلستان گرفته تا لرستان و خوزستان خسارت زد. در روزهای تعطیلات نوروزی هم شایعات زیادی ازجمله زیرآب رفتن شهر اهواز، شکسته شدن سد کرخه و ممانعت وزارت نفت برای ورود آب به تالاب هورالعظیم مطرح شد و حتی موافقان و مخالفان سدسازی در برابر همدیگر صفآرایی کردند. برای پاسخ به ابهامها و سؤالها سراغ قاسم تقیزاده خامسی، معاون آب و آبفای وزارت نیرو رفتیم که پس از فراغت نسبی از بحران ناشی از سیل و سیلاب پاسخگو باشد. او در گفتوگوی اختصاصی با همشهری تأکید میکند هم میزان بارش و هم ورودی آب به سدها غیرمنتظره بوده و هیچکس نمیتواند ادعا کند این میزان بارش را پیشبینی کرده است. نکته مهم اینکه در چندسال اخیر براساس گزارشهای مراجع ذیربط، محور نخست شورایعالی آب به موضوع مدیریت خشکسالی و مقابله با کمآبی اختصاص داشت و کسی تصور نمیکرد که با بارشهای سیلآسا، از این پس محور نشستهای این شورا تغییر کند. اصلیترین سؤال شاید این است که چرا وزارت نیرو به موقع نسبت به تخلیه آب در سدهای خوزستان اقدام نکرد تا میزان خسارتها کاهش یابد.
تقیزاده خامسی توضیح میدهد این کار صورت گرفته و در غیراین صورت کشور با یک فاجعه انسانی مواجه شده بود. این گفتوگو را بخوانید:
آیا پیشبینی میکردید این میزان بارندگی در فروردین رخ دهد و آیا ادعاهای مطرح شده مبنی بر گزارش برخی نهادها ازجمله سازمان هواشناسی مبنی بر احتمال بارشهای سیلآسا واقعیت دارد؟
میانگین بارش در سطح کشور براساس آخرین برآوردها تا امروز به بالای 300میلیمتر رسیده که نسبت به میانگین دوره 50ساله پربارشترین سال بهحساب میآید؛ البته این میزان بارندگی در سطح کشور بهصورت متوازن نبوده بهگونهای که در سیستان و بلوچستان و یزد تا چند روز قبل وضعیت مناسبی نسبت به سالهای نرمال در یک بازه زمانی 50ساله نداشتیم ولیکن بهطور کلی متوسط بارندگی کشور بالاتر از سالهای نرمال است. اما در 15روز نخست فروردین امسال در حوضه آبریز کارون بزرگ نسبت بهمدت مشابه سال قبل 52برابر بارندگی و در کل حوضه آبریز کرخه هم 37برابر مدت مشابه سال قبل بارندگی رخ داده که نسبت به دوره 50ساله 6برابر بوده است؛ درخصوص ورودی به کل سدهای کشور هم باید بگویم که امسال 54میلیارد مترمکعب آب ورودی داشتهایم. از طرفی نیمی از حجم سدهای کشور در خوزستان قرار دارند و از مجموع ظرفیت مخازن سدها که 50میلیارد مترمکعب برآورد میشود، ۲۳میلیارد آن در خوزستان است، اکنون 77درصد مخازن سدهای کشور پر است. نکته جالب این است که در سال آبی جاری 36میلیارد مترمکعب خروجی آب سدها را شاهد بودهایم. به این ترتیب ورودی آب به سدها 280درصد افزایش داشته و خروجی 158درصد رشد را نشان میدهد و موجودی مخازن سدها 63درصد افزایش پیدا کرده است. بنابراین امسال در مقایسه با یک دوره 50ساله هم میزان بارش و ورودی آب به سدها غیرمنتظره بوده و هیچکس نمیتواند ادعا کند این میزان بارش را پیشبینی کرده است و همه مراجع تا آخرین روزهای سال در منطقه خوزستان بارش را حداکثر کمی بیش از نرمال پیشبینی کردهاند، ولی بارش در فروردینماه در حوضه کرخه حدود ۶ برابر نرمال و در کارون بزرگ ۳/۵ و در اسفندماه در حوضه گرگان- قرهسو ۳برابر نرمال بوده است، البته اگر سیل دقیقا قابل پیشبینی بود، در کشورهای پیشرفتهتر هم این همه تلفات نمیدادند. متخصصان امر هم معترفند که پیشبینیهای دراز مدت قابل اعتماد نیست.
قرار بود درآخرین نشست شورایعالی آب درباره تخلیه آب سدهای خوزستان تصمیمگیری شود، اما گویا این تصمیم گرفته نشده بود. چرا؟
در نشست شورایعالی آب که آذرماه به ریاست آقای جهانگیری تشکیل شد و حتی نشستهای قبلی این شورا در سالجاری بیشتر بحثها حول محور مقابله با خشکسالی براساس آماری که در این نشستها ارائه میشد، صورت میگرفت و کمیته سازگاری با کمآبی در کل کشور در استانها به ریاست استانداران تشکیل شد. در بهمن سال گذشته به درخواست وزارت نیرو، شورایعالی آب تشکیل شد که استاندار خوزستان هم حضور داشت و دستور جلسه درباره ورودیها و خروجیهای آب در سدهای خوزستان خصوصا کرخه بود، چون کرخه تراز بالای 226 متر را تجربه نکرده بود و بین متخصصین در مورد آبگیری بالای این تراز اختلاف بود. در این جلسه مدیرعامل آب و برق خوزستان براساس تجارب گزارشی ارائه کرد مبنی بر اینکه سدهای استان با اینکه ظرفیت خالی برای پذیرش سیلاب را دارند، اما باید برای پذیرش سیلاب بیشتر آماده باشیم. در همان جلسه هم آخرین پیشبینی بارش، کمی بالاتر از سالهای نرمال بود و او پیشنهاد تخلیه بیشتر سدها را مطرح کرد. در این نشست قرار شد خروجی سدها خصوصا سد کرخه از 400مترمکعب بر ثانیه بیشتر شود و چون این افزایش به روستاهای پایین دست خسارت میرساند، مقرر شد با هماهنگی استاندار و شورایی در سطوح بالای استان بهصورت تدریجی و بااطلاعرسانی، خروجی افزایش یابد و در استان هم یک شورا از متخصصان و دانشگاهیان تشکیل شد تا کل ورودی و خروجی سدها را رصد کنند، با اولویت حفظ جان مردم و پایداری سدها که الحمدالله همینطور هم شد؛ لذا با توجه به دوره حداقل 200ساله سیل اخیر، جابهجایی روستاها اجتنابناپذیر بود و استاندار خوزستان که انصافا زحماتاش قابل تقدیر است، با هما هنگی آب و برق خورستان و کمیته تخصصی بهتدریج ساکنان را منتقل کردند.
تصمیم به تخلیه آب سد کرخه چه زمانی گرفته شد؟
تخلیه از آذرماه شروع شده بود، اما افزایش به تناسب تخلیه انجام میشد؛ حتی وزارت نیرو با وجود برخی توصیهها کرخه را تا نزدیک سرریز یعنی بالاتر از تراز ۲۲۵ آبگیری کرد و این ریسک برای حفظ جان مردم و زیرآب نرفتن ساکنان قبل از تخلیه پذیرفته شد که تجربه خوبی هم شد و اگر به توصیه برخی که از اول خروجی ۳۰۰۰ و ۴۰۰۰ متر را توصیه میکردند عمل میشد قطعا با ازبین رفتن تعداد زیادی از ساکنان روبهرو میشدیم. نکته مهم اینکه پیک لحظهای ورود آب به سد کرخه به 8هزار مترمکعب بر ثانیه رسید که تاکنون سابقه نداشته است. سدهای دیگر خوزستان وضعیت مشابه سد کرخه داشتند؛ مثلا سد دز که 2.6میلیارد مترمکعب ظرفیت دارد، 9هزار میلیارد مترمکعب ورودی را در این مدت تسکین داده و مدیریت کرده است.
شایعه شکستهشدن سد کرخه چه بود؟
سد کرخه تا تراز 220متر هیچ مشکلی برای آبگیری نداشت، بالاتر از آن تا 226متر برای نخستین بار پس از ساخت این سد آبگیری میشد و توصیه این بود که آبگیری تا بالاتر از تراز 220متر صورت نگیرد اما برای نخستینبار تا کمی بالاتر از 225متر آبگیری شد که یک رکورد است و بهحمدالله هیچ اتفاقی رخ نداد، البته همکارانمان در آب و برق خوزستان با سیستم مانیتورینگی که در کل استان خوزستان نصب شده، با استفاده از ظرفیت 10سد استان خوزستان این کار را با موفقیت انجام دادند و هماکنون تراز سد کرخه به 223متر رسیده و برنامه ما برگشت به تراز 220متر است و الان 5/8میلیارمترمکعب آب در مخزن کرخه است که انشاءالله مورد استفاده در کشت دوم کشاورزان قرار خواهد گرفت.
ماجرای زیرآب رفتن شهر اهواز از کجا شکل گرفت و واقعیت چه بود؟
در خوزستان 2حوضهای که با سیلاب مواجه شد، یکی کارون و دیگری کرخه بود که آب سد کارون با گذر از حوالی شهر اهواز به تالاب شادگان و دریا متصل میشود و آب کرخه که به هورالعظیم واریز میشود. کارون از شهرهای اهواز، حمیدیه و بستان و چند شهر دیگر میگذرد و با توجه به خروجی و عرض رودخانه و میزان سیلاب، افزایش عرض رودخانه کارون در محدوده شهر اهواز ظرفیت بالای 2500مترمکعب را ندارد و باید برای خالی کردن سد دز و کارون این خروجی آب صورت میگرفت؛ در غیراین صورت، میزان خروجی آب ممکن بود به 3برابر هم برسد که بخش عمدهای از شهر اهواز زیر سیلاب میرفت. تنها مشکلی که در برخی نقاط اهواز پیش آمد مشکل فاضلاب است که بهدلیل قدیمی و فرسوده بودن سیستم فاضلاب این شهر بود که در کوتاهمدت این مشکل هم حل خواهد شد.
معمای هورالعظیم چه بود که خیلی هم جنجالی شد زیرا شایعه این بود وزارت نفت مانع انتقال آب به هورالعظیم شد تا به تاسیسات نفتی آسیب نرسد؟
در سیلاب اول از هورالعظیم بازدید کردم. این تالاب میتواند و توانست بخش عمدهای از سیل اخیر را در خودش جا دهد. بله در این منطقه تاسیسات نفتی هم در مسیر 3مخزن هورالعظیم قرار گرفته است. در نخستین سیلاب 2مخزن هورالعظیم آبگیری شد اما مخزن سوم بهدلیل اختلاف ارتفاع دیرتر آبگیری میشد. حتی برای ورود آب به این تالاب، دایکها و بندهای زیادی شکسته شد که آب سریعتر به این منطقه وارد شود. بعد از سیلاب خدمات زیادی وزارت نیرو به شهرها و روستاهای سیلزده ارائه کرد که رکورد عملیات کاملا قابل اثبات است و برای استانهای درگیر سیل، از استانهای دیگر، معین تعیین شد و همه سیستم آب و برق کشور درگیر این ماجرا شدند و تا همین امروز از 3هزار واحد خسارتدیده 98.5درصد مشکل آب و برقشان حل شده و باقیمانده آنها بهدلیل مشکل دشواری دسترسی به روستاهاست و کمتر در دنیا میتوانید سراغ بگیرید که به این سرعت کار خدماترسانی صورت گرفته باشد، نقش مردم هم در امداد انصافا غیرقابل کتمان است.
راز بحران استان لرستان چه بود؟
در مسیر سیل استان لرستان و بهطور مشخص منطقه شهرستان پلدختر، هیچگونه سدی وجود ندارد و اعتقاد وزارت نیرو این است که این رودخانه قابل مطالعه است و برای مدیریت سیلاب و کنترل آن پیشبینی لازم چه برای احداث سد، چه آبخیزداری و حریم بستر رودخانه باید صورت پذیرد.
صادقانه میپرسم اگر حضور نیروهای مسلح نظیر سپاه و ارتش نبود، مدیریت بحران سختتر بود؟
قطعا همینطور است. اینها واقعا خدمات بزرگی کردند و دولت به تنهایی توان خدمترسانی را ندارد. انصافا، هم سپاه در خوزستان و هم بهویژه ارتش در لرستان خیلی کمک کردند؛ البته حماسه مردمی نباید فراموش شود.
چرا در استانهای شمالی نظیر گلستان و مازندران شاهد آبگرفتگی شهرها و روستاهایی نظیر آققلا و گمیشان شدیم؟
بهطور کلی در استانهای شمالی ایران برای کنترل سیلاب و تامین آب آشامیدنی و زراعی نیازمند مطالعات جدی هستیم چون در استانهای شمالی میزان بارندگی زیاد است، نگاه مطالعاتی در این استانها انجام نشده است. درصورتی که با مطالعه دقیق و رعایت همه اصول در این استانها باید کارهای زیادی انجام شود، این در مورد استان گیلان هم صدق میکند؛ مثلا اگر احداث سد نمآب در گلستان تمامشده بود میتوانست 200میلیون مترمکعب آب ناشی از سیلاب را مدیریت کند. توجه داشته باشید که حجم مخازن سدهای گلستان 90میلیون مترمکعب است، درحالیکه بارش اسفندماه حوضه آبریز قرهسو- گرگان 4برابر سال قبل و 3برابردوره 50ساله بارندگی بوده است.
الان چالش این است که یک دوره طولانی علیه سدسازی بوده و این روزها بازهم دفاع از سدسازی رونق گرفته است. آیا وزارت نیرو دوباره میخواهد نهضت سدسازی را پیگیری کند یا اینکه اعتقاد دارید راه گذشته اشتباه بوده است؟
موضوع سدسازی و محیطزیست به قدری پیچیده است که نمیشود با یک پاسخ ساده آن را حل شده فرض کرد، بهویژه اینکه دیدگاههای سیاسی و شخصی بر این موضوع آلوده شود و برخی بخواهند از آب گلآلود ماهی خودشان را بگیرند. واقعیت این است که سیل اخیر هم برکاتی نظیر پرشدن 44تالاب ایران را داشته که اغلب آنها در 10سال گذشته خشک بوده و هماکنون بین 40تا 100درصد آنها پر از آب شده است. هم اینکه آب قابل توجهی پشت سدها ذخیره شده و 85درصد تالاب هورالعظیم و 90درصد تالاب شادگان پر شده است. نکته اینجاست که ما با یک دوره طولانی 10ساله خشکسالی مواجه بودهایم که نتیجه آن کمآبی است و ثمره پرآبی سیلاب است و برای همین 50درصد خسارت اصلی حوادث غیرقابل مترقبه دنیا ناشی از وقوع سیلابهاست. کشورهای دنیا تلاش میکنند که از تهدیدها فرصت بسازند و ما هم اگر بخواهیم اثرات سدسازی مشخص شود، باید در یک فضای آرام و کارشناسی با حضور صاحبنظران این بحث صورت گیرد. خوشبختانه آقای رئیسجمهور یک هیأت ویژه گزارش ملی سیلابها با ریاست رئیس دانشگاه تهران را تشکیل دادهاند و باید منتظر گزارش این هیأت باشیم تا راهکارهایی برای مدیریت بهینه سیلابها احصاء شود. همچنین مواظب باشیم سیلاب اخلاق را نبرد و در آب گل آلود دنبال مطالبات شخصی نباشیم. تلاش کنیم هرچه سریعتر مردم به خانههای خود بازگردند. نتیجه اینکه برای برون رفت از چالش سدسازی و محیطزیست نیازمند راهکارهای تلفیقی هستیم و نمیشود صفر و صدی نگاه کرد. نظرم درباره سدسازی این است که نباید به قدری رادیکال نظر بدهیم که گفته شود سدسازی دشمن توسعه است و اگر سدسازی نباشد شاهد توسعه پایدار خواهیم بود و نه اینکه به قدری افراطی نظر دهیم که بدون سدسازی توسعه پایدار نخواهیم داشت. کسانی که نظریه رادیکالی یا افراطی را مطرح میکنند، بیشتر میخواهند با یک نگاه پوپولیستی، سدسازی را که یک دستاورد علمی بشراست پشت سربگذارند. شما ببینید الان هم خودرو و هم هواپیما دچار سانحه میشود اما کسی نمیگوید خودرو یا هواپیما نباشد، انسانها کمتر آسیب میبینند. سدسازی یک علم و تکنولوژی و حاصل پیشرفت بشری است و نباید آن را نفی کرد و البته نمیتوان و نباید گفته شود هرچه سد ساختهایم درست بوده، طبیعتا دیکته نوشته شده، غلط دارد. بنابراین باید از اشکالات احتمالی درس بگیریم و از تکرار آن جلوگیری کنیم. البته سدها به تنهایی نمیتوانند به همه اهداف خود برسند. شرط آن آبخیزداری و آبخوانداری است. وقتی سدها به اهداف خود میرسند که زنجیرههای پاییندست و بالادست و نوع بهرهبرداری و الگوی کشت و یک بهرهبرداری بهینه از سدها صورت گیرد تا سد نقش اساسی خود را ایفا کند، ولی هماکنون این زنجیره در برخی از نقاط کشور ناقص است.
برخی معتقدند وزارت نیرو اعتقادی به لایروبی سدها ندارد و همین باعث تشدید خسارتها شده است. پاسخ شما چیست؟
درخصوص لایروبی مهم این است که اعتبارات لازم تخصیص داده شودولی متأسفانه اینگونه کارها چندان جذابیتی مثل سدسازی و بسیاری از کارهای عمرانی ندارد که به آن پرداخته شود. وزارت نیرو در سال 94برای لایروبی و مهندسی رودخانهها یک بررسی جامع انجام داد که شامل 146هزار کیلومتر میشود؛ برای همین 1600میلیارد تومان اعتبار درخواست کرده که از این میزان اعتبار فقط 10درصد تخصیص داده شده است؛ یعنی 50میلیارد تومان در هر سال! بهعنوان مثال لایروبی کارون براساس موافقتنامهای که تا سال 98دارد، به 150میلیارد ریال اعتبار نیاز دارد که 44میلیارد ریال آن داده شد و نیاز واقعی آن 12هزار و 500میلیارد ریال برآورد میشود. البته روشن است که درآمد کشور هم کفاف این میزان اعتبارات را نمیدهد ولی باید برای آینده این موضوع جدی گرفته شود. وزارت نیرو یک برنامه 3ساله تدوین کرده که محور آن تعیین حد بستر و حریم و ساماندهی و مهندسی رودخانهها، آزادسازی تصرفات و لایروبی است و در این مدت اگر 37هزار میلیارد ریال به این برنامه اختصاص داده شود، میتوانیم ظرف 3سال کار را تمام کنیم.
آیا میشود گفت با سیل اخیر ایران به دوره ترسالی وارد شده است؟
ما یک دوره 10ساله خشکسالی داشتهایم و با احتساب بارندگیهای اخیر و براساس شاخص 120ماهه که به تازگی در شورایعالی آب ارائه شد، همچنان با ورود به دوران ترسالی فاصله داریم و 90درصد کشور در دوره خشکسالی قرار دارد و نباید تصور کنیم که بحران خشکسالی تمامشده است.
یکی از اهدف شمااصلاح ساختار مدیریت آبی کشور بوده است اما ساختار کنونی بهگونهای است که از یک سو شاهد فعالیت شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی هستیم و از یک سو هر استان دارای یک مدیریت آب منطقهای مجزاست. برای اصلاح این ساختار چه برنامهای دارید؟
البته من هنوز 3ماه است که شروع بهکار کردهام که 2ماه آن را هم گرفتار سیلاب بودهایم، درخصوص اصلاح ساختار 2برنامه را در اولویت وزارت نیرو داریم؛ یکی ادغام شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی است چرا که معتقدیم باید در یک برنامهریزی دقیق مشکل روستاهایی را که آب شرب مطمئن ندارند حل کنیم و شرکتهای آب و فاضلاب شهری توانایی بیشتری برای این کار دارند و با این ادغام کار آبرسانی به روستاها سرعت بیشتری میگیرد؛ هرچند که دولت یازدهم و دوازدهم 6میلیون نفر از ساکنان روستاها را از آب شرب مطمئن بهرهمند کرده، اما هنوز روستاهای زیادی به آب شرب مطمئن دسترسی ندارند و باید کار سرعت بگیرد، در سال گذشته یکمیلیون و امسال هم به این تعداد در روستاها به آب مطمئن دست خواهند یافت.
برای اصلاح ساختار شرکتهای آب منطقهای چه کاری میخواهید انجام دهید؟
اولویت دوم ما فعال کردن مدیریت حوضههای آبریز در کشور است بهنحوی که بتوانیم برای 6حوضه آبریز اصلی کشور مدیریت مستقل تعیین کنیم تا بتوانند این حوضهها را بهصورت غالب کشورهای دیگر در یک فضای تخصصی مدیریت کنند. بنابراین شرکتهای آب منطقهای زیرنظر این معاونتها فعالیت کنند و شاهد مدیریت فرابخشی باشیم، زیرا آب یک موضوع فرابخشی است و بهطور کلی معتقدم آب یک موضوع بخشی نیست و این مسئله باید بهصورت ساختاری حل شود و نگاه بخشی به مدیریت بهینه منابع آب منجر نخواهد شد.
برخی میگویند چرا وزارت نیرو برنامهای برای لایروبی پشت سدها ندارد و معتقد است که این کار مقرون به صرفه نیست. پاسخ شما چیست؟ آیا سدها قابل لایروبی هستند؟
معمولا در هیچ کجای دنیا لایروبی کردن سدها اقتصادی نیست و سدها را برای یک بازه زمانی ثابتی طراحی میکنند و وقتی پر شد سد دیگری بهعنوان مکمل احداث میشود و دریچه تحتانی سدها هم بهصورت محدود برای مدیریت مخازن سدها مورد استفاده قرار میگیرد و سدها یک دوره حیات دارند و وقتی پر شد، به جای لایروبی که اقتصادی نیست، یک سد جدید در بالادست و یا پاییندست آن احداث میشود. البته غالب سدهای ایران هنوز جوان هستند و به دورهای نرسیدهایم که نیاز به احداث سد مکمل داشته باشیم.
وضعیت دریاچه ارومیه پس از بارشهای اخیر چگونه است؟
حجم آب موجود در دریاچه ارومیه سال گذشته 1.97میلیارد مترمکعب بوده و الان به3.67میلیارد مترمکعب رسیده است. میانگین 51ساله حجم آب دریاچه ارومیه 16.08میلیارد مترمکعب بوده و هنوز نسبت به میانگین 50سال گذشته 12.5میلیارد مترمکعب فاصله داریم اما روند افزایش تراز این دریاچه مثبت است و اگر به همین میزان پیش برود جای امیدواری است که این دریاچه احیا شود و از سرریز و موجودی سدها برای افزایش حجم آب این دریاچه استفاده میکنیم.