ساعات اولیه صبح قبل از اینکه آفتاب سربزند، بهترین زمان برای شروع کار است؛ گیاه تمام شب در حال رشد بوده و حالا وقت برداشت زعفران در هوای بهاری خراسان است و زمان آن رسیده که پیرزن گلهای سر بسته طلای سرخ را که سر از زمین بیرون آورده، بچیند.
بهگزارش همشهری، زعفران از 3هزار سال پیش در استان خراسان کشت شده و علاوه بر رونق تجارتش، در تولید دارو و رنگهای خوراکی کاربرد داشته است. میگویند اصل اسمش زرپران بوده است؛ گلی از تیره زنبقیان که پرچمهای سرخش شادیآور بوده و درمانی برای بیماریهای مختلف ازجمله افسردگی است.
روزهای نا آرام پیرزن
پیرزن زانو میزند؛ روی پاها به حالت پامرغی سربازان آرامآرام در سطح زمینهای زعفران حرکت میکند و در عین حال که جلو میرود گلها را یکی یکی میچیند و داخل سبد پلاستیکی آبی رنگی که همراه خود دارد، میریزد. نزدیک به 60 سال و شاید کمی بیشتر سن دارد و از سرما صورت چروکیدهاش قدری قرمز شده است. روسری گلداری را دور پیشانی خود بسته تا قدری خود را از سرمای اول صبح هوای کویر خراسان محافظت کند.
کمکم آفتاب از پشت سرش در حال طلوع است و نور خورشید زیبایی زمینهای بنفش و پر گل زعفران را دوچندان میکند. اما او همچنان با زانوهای خمیده و کمر قوز کرده به جلو میرود تا سبد خود را بیشتر پر کند. با لهجه خراسانی از سختیهای چیدن گلها و درآمد آن میگوید؛ اینکه باید تمام گلها را با دست چید و کوچک بودن آنها کار را برای او سختتر و کمر خمیدهاش را خمیدهتر میکند. برگهای سوزنی سبز رنگی که در کنار گل زعفران روییده، دست هایش را آزرده میکند. میگوید خودش زمین زعفران ندارد و برای جبران هزینههای روزمرهاش، هرساله در فصل پاییز و از زمانی که به یاد دارد، بهعنوان کارگر بر سر زمینهای زعفران مشغول چیدن گل است تا با درآمدی که از این راه بهدست میآورد، امرار معاش کند. میگوید به ازای هر کیلو گلی که میچیند 10هزار تومان درآمد دارد و روزانه شاید بتواند 5 تا 10کیلویی گل بچیند. او طلای سرخ را در میان دستانش دارد؛ اما چه فایده؟! وقتی بهره چندانی از ارزش واقعی این ادویه گران قیمت عایدش نمیشود.
ساعت به 9 رسیده و پیرزن با همراهانش از کودک هفتساله گرفته تا زنان و مردانی که همگی پیش از طلوع خورشید کار چیدن گلها را شروع کردهاند، مشغول استراحت میشود تا در کنار آتشی که بر پا شده دستان خود را قدری گرم کند.
پیرزن کنار آتش مینشیند و چای زغالی را که دم کشیده، مینوشد. شیشهای کوچک حاوی ماست محلی را برای صبحانه از درون کیسه پارچهای که همراه خود دارد، بیرون میآورد و نانی را که در دست دارد درون شیشه ماست میزند و میخورد. هنوز کنار آتشی که به پاست، گرم نشده است؛ خود را بیشتر به آتش نزدیک میکند و به همراهانش نان و ماست تعارف میکند. از درآمد کم و زحمت زیاد چیدن گلها میگوید و اینکه عصرها بعد از چیدن گلها بهکار پر کردن گلها مشغول است تا از این محل نیز درآمدی کسب کند. گرچه درآمد پیرزن از این کار نیز چندان زیاد نیست و فقط کفاف هزینه امرار معاش زندگیاش را میدهد.
سود زعفران در جیب واسطهها
آمارها نشان میدهد هر هکتار زعفران بهطور متوسط 200 تا 220نفر روز کارگر برای کار نیاز دارد که روزانه بهصورت روزمزد یا برحسب میزان برداشت محصول درآمد کسب میکنند. درآمدی که در مقابل قیمت صادراتی زعفران که به مرز 90میلیون تومان در هر کیلو نیز میرسد، رقم بسیار ناچیزی است و حتی کشاورز زعفران کار نیز از قیمتهای زعفران در دیگر کشورها بیبهره است و چه دردآور است که طلای سرخ را در دست داشته باشی و از ارزش آن بینصیب بمانی. این است ماجرای تلخ نان و ماست و طلای سرخ. درآمد کشاورزان زعفرانکار شاید نسبتا بهتر از دیگر کشاورزان باشد، اما هنوز هم دست واسطهها در کار است و در فصل برداشت قیمت گل و زعفران تازه که فراوان شده است کمتر از فصلهای دیگر سال است. میگویند تا همین چند سال پیش آه کشاورزان به آسمان بود که تجار در فصل برداشت، زعفران را ارزان میخریدند و بعد خودشان به وقتش گرانتر میفروختند. هنوز هم در بازارهای شهرهایی که به مراکز تولید زعفران نزدیکتر هستند، در زمان برداشت زعفران، غوغاست.
نقش ضعیف ایران در تجارت زعفران
زعفران هم مثل خیلی کالاها و محصولات، از سرمایههایی است که برنامهریزی برای به حداکثر رساندن سود تولیدش انجام نشده است. دعوا از سالها پیش بر سر این است که ایران با وجود تولید ۹۰درصد زعفران دنیا هنوز به اندازه کافی در تجارت خارجی زعفران موفق نیست. هنوز بعد از این همه سال داریم زعفران را بدون بستهبندی صادر میکنیم که دیگران منفعتش را ببرند. بیشتر زعفرانی که به نامهای تجاری اسپانیایی در دنیا فروخته میشود، درواقع زعفران ایران است؛ منتها همه در دنیا زعفران را به نام اسپانیا میشناسند و تجار ما هم برای خودشان بهصرفهتر است که زعفران را فله به اسپانیا بفرستند تا خودشان بخواهند برای فروش بینالمللی آن برنامهریزی و سرمایهگذاری کنند.
مشکلات فروش زعفران ایرانی در بازارهای خارجی در حالی وجود دارد که طی ۲سال اخیر بورس کالای ایران توجه ویژهای به توسعه معاملات محصولات کشاورزی داشته و در تابلوی این گروه محصولات زراعی و باغی از قبیل انواع کنجالهها، ذرت، زعفران، جو، خرما، گندم، دانههای روغنی و... پذیرش شده است. عرضه محصولات کشاورزی در بورس کالا به حل مشکلات بخش کشاورزی، واقعی شدن قیمتهای فروش برای کشاورزان و در نهایت توسعه این بخش کمک میکند و حمایت از تولید و اشتغال، تنظیم بازار، کاهش فعالیت واسطهها، حذف رانت و شفافیت اطلاعات را به همراه دارد. زعفران از ادویههای محبوب و مرغوب جهان است که علاوه بر طعم مطبوع، فواید دارویی فراوانی دارد و ایران با سهم نزدیک به 90درصدی در تولید جهانی این محصول بزرگترین تولیدکننده زعفران در دنیا محسوب میشود. با این حال سود این طلای سرخ به جای اینکه نصیب کشاورزان شود، نصیب دلالان میشود.
نان و ماست و طلای سرخ
سالانه در فصل برداشت، در هر هکتار بیش از 200 تا 220نفر در روز برای برداشت زعفران مشغول بهکار میشوند اما آنها از سود فروش زعفران نصیبی نمیبرند
در همینه زمینه :