مهرداد آرین:
چند سالی است که در جریان جشنواره تجسمی فجر از برخی هنرمندان باسابقه کشور در حوزه هنرهای تجسمی تجلیل به عمل میآید.امسال هم قرار است در اختتامیه جشنواره تجلیل به عمل میآید و امسال قرار بر این شده تا نمایشگاهی از آثار این هنرمندان که عنوان مفاخر را بر پیشانی خود دارند، برگزار شود. نمایشگاهی که از میانه جشنواره و از اواسط بهمن در موزه هنرهای فلسطین برگزار خواهد شد.با چند تن از این بزرگان گفتوگو کردهایم و نظرشان را درباره هنر ایران و جشنواره تجسمی فجر جویا شدهایم.
اکبر نیکانپور، هنرمند تصویرگر
یک حرکت جمعی
اکبر نیکانپور، هنرمند سرشناس عرصه تصویرسازی که سالهاست در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به فعالیت مشغول است، امسال در بخش مفاخر دهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر حضور دارد. با او گفتوگویی کوتاه کردهایم که از پی میآید.
نیکانپور درباره حضورش در جشنواره و دلایل اهمیت آن میگوید:« جشنوارهها یک فضای نمایشگاهی بزرگ برای هنرمندان است که البته شکلی حرفهای و برنامهریزی دقیقو گستردهای دارد. هر چند در کشور ما اینگونه جشنوارهها نیاز به برنامهریزی بیشتری دارند تا شکلی حرفهایتر بهخود بگیرد. هر جشنوارهای حاصل کارها و برایند فعالیتهای یک یا دو سال اخیر هر هنرمند را به نمایش درمیآورند. این نکته بسیار مهم است؛ چراکه یافتههای جدید هر هنرمند در دل این آثار بروز پیدا میکند و پس از ارائه آن، شکل هر اثر - مانند پلههای جدید رو به بالا - مسیر را برای ساخت پلههای بعدی باز میکند.»
استاد نیکانپور درخصوص شرکت خود در جشنواره میگوید:« طی این سالها بارها به جشنواره برای حضور در بخش مفاخر دعوت شده بودم اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیداد. درهرحال، چند سالی است که جشنواره تجسمی فجر از دل یک حرکت جمعی و از میان رشتههای مختلف بهوجود میآید. به همین دلیل حس کردم که میتوانم با حضور خود به بالا رفتن کیفیت جشنواره کمک کنم. از اینرو تلاش کردم تا آثار جدیدی را برای این نمایشگاه طراحی کنم.»
حسین محجوبی؛ نقاش
میلیاردها عنصر زیبا
حسین محجوبی، هنرمند پیشکسوت و صاحب نامی است که آثار برجسته او در حوزه نقاشی، او را با پیشگامان هنر مدرن در ایران پیوند زده است. او در آثار خود با استفاده از پتانسیلهای نگارگری دست به خلق نقاشیهایی زده که وجوه خیالانگیز آنها بسیار برجسته بوده بهگونهای که جهان نقاشیهای محجوبی تنها مختص خود او و زبان اوست. استاد محجوبی، درباره جشنواره تجسمی فجر و آثاری که قرار است در این جشنواره به نمایش دربیاید، میگوید:« اینکه دهها یا صدها هنرمند در کنار یکدیگر جمع میشوند و آثارشان را به نمایش درمیآورند در وهله اول بسیار درخور توجه است. این اتفاق تحت هر عنوانی که شکل بگیرد قابل ستایش و تحسین است.» این نقاش پیشکسوت درباره آثاری که از او در جشنواره عرضه شده میگوید: « برای این نمایشگاه سه اثر را به نمایش در آوردهام. این سه اثر برگرفته از سه بیت شعر حافظ و سعدی است که به عقیده خودم عصاره زندگی و جهان هستی را در این سه بیت میتوان جستوجو کرد.یکی از این آثار برگرفته از این شعر سعدی است که میگوید «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری». معتقدم که این شعر، فضای مقدسی را که ما بین همه موجودات هستی وجود دارد، به تصویر میکشد. این شعر به ما نشان میدهد که انسان کیست و چه رابطهای با هستی دارد.دو بیت از حافظ هم هست که با آنها زندگی میکنم؛ یکی«جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه/ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند» و دیگری «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا». من این مدارا را در قالب محبتی میبینم که میلیاردها عنصر زیبا را در خود جای داده است.»
او در ادامه میافزاید :« من جهان را از دریچه نگاه این شاعران -که هرکدام برای خود اندیشمندانی بزرگ هستند - زیباتر و شگفتانگیزتر یافتم. آنها زیبایی را بهگونهای برجسته کردهاند که اگر همه نقاشان عالم جمع شوند، نمیتوانند چیزی شبیه آن را خلق کنند. این مسئله سالهای متمادی است که ذهن مرا درگیر خود کرده. نقاشیهای من اعتراض به انسانهاست که چرا به این زیباییها توجه نمیکنند و تنها ظاهر زیبایی را میفهمند.» محجوبی در ادامه در ارتباط با جایگاه هنرهای تجسمی ایران در جهان میگوید:« اینکه امروز هنرهای تجسمی ما در جایگاه ویژهای در دنیا قرار گرفته حاصل درک صحیح بسیاری از هنرمندان از این زیبایی است. نباید نگران آینده هنرهای تجسمی و جشنوارههایمان باشیم. هر اتفاقی در عالم از جایگاه ویژهای برخوردار است و برای هر اتفاقی متنی وجود دارد. در عالم هنر برخی نامها بزرگتر میشوند و بالا میآیند. این متن در واقع آدمها را غربال میکند و آنهایی که حرفی برای گفتن دارند سر جایشان باقی میمانند.این غربالگری امری بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشت. هر اقدامی که بکنید طبیعت آن را غربال میکند و نباید نگران بد و خوبهایی بود که دیگران میگویند. روزی در همین شهر میخواستند آثار هنرمندان روز جهان را بخرند، عدهای گفتند اینها چیست که میخرید؟! اما همانها امروز به گنجینه تبدیل و غربال شدهاند.»
جمشید حقیقتشناس؛ نقاش
یک خوانش زنانه
جمشید حقیقتشناس هنرمند باسابقه و فعالی است که رد پای خود را در بسیاری از جشنوارهها و فضاهای مختلف هنری و دانشگاهی به جا گذاشته است. حقیقتشناس جدای از اینکه سالها مدیر گالریهای خانه هنرمندان بود، چند دوره است که بهعنوان مدیر هنری در جشنواره تجسمی فجر شرکت میکند. او امسال بخش ویژهای را با حضور استادان برجسته این حوزه در حاشیه نمایشگاه درنظر گرفته تا به بالا رفتن کیفیت این جشنواره کمک کند.اصغر کفشچیان مقدم، ناصر پلنگی، کامبیز درمبخش، مجتبی آقایی و چند نفر دیگر ازجمله استادانی هستند که قرار است در جریان جشنواره پروژههایی را تعریف و اجرایی کنند.
حقیقتشناس درباره پروژه خود میگوید: «زنان ایرانی در خاورمیانه زنان منحصر به فردی هستند و هنرهای آنها نیز ممتاز و منحصر به فرد است. آنها هنرمندانی معاصر هستند و رویدادهای اجتماعی را دنبال میکنند. به همین واسطه احساس منحصر به فردی هم دارند. آنها با مسائل پیرامونشان ارتباط تنگاتنگ و به غریزه خود اعتماد دارند.»
او در ادامه میافزاید:« پیشنهادم این بود که مجموعهای از هنرمندان مجسمهساز و نقاش زن را در این پروژه گرد یکدیگر جمع بکنیم. قرار بر این شد عدهای از افرادی را که مدنظر داشتیم و پذیرفتند در جشنواره شرکت کنند، آثاری را در اختیار ما قرار دهند. این آثار بهگونهای بودند که به تنهایی نمیتوانستند یک سطح و گسترهای از نگاه این هنرمندان را در اختیار ما بگذارد. دلمان میخواست، بانویی که اثری را برای این نمایشگاه میفرستد، تلویحا از طریق ارائه یک صندلی جایگاه خودش را هم اعلام کند.معمولا جایی که برای نشستن انتخاب میکنیم، نشان میدهد ما چه شان و شخصیتی در ذهن خود، در ذهن دیگران و در هنر داریم. چیز دیگری که به این مجموعه اضافه کردیم، یک شی عاطفی از زندگی این هنرمندان بود. در هر کدام از این چیدمانها، یک اثر و یک صندلی به انتخاب هنرمند و همچنین شیئی که میتوانست از کاشی گرفته تا یک قاب عکس یا حتی یک میل بافتنی باشد، در اختیار ما قرار گرفت تا از مجموع آنها خوانش جدیدی در جشنواره ارائه کنیم.»
حقیقتشناس در ادامه میافزاید:« سالهاست که وقتی با آثار هنری مواجه میشویم مجهولاتی برای ما بهوجود میآید. وقتی به هنرمندان نزدیکتر میشویم و با زندگی، روابط اجتماعی، فرزندانش، پدر، مادر، شهر، گذشتهشان و غیره مواجه میشویم، بهتر میتوانیم آثارشان را درک کنیم. بنابراین تلاش کردیم تا هر چیزی که به خوانده شدن اثر کمک میکند به نمایش دربیاوریم.»
این نقاش درباره اهمیت جشنواره تجسمی فجر و مردمی شدن آن میگوید:«جشنواره تجسمی مانند دیگر جشنوارهها میتواند شکلی مردمی پیدا کند. به این شرط که همه هنرهای تجسمی کنار هم جمع شوند. اگر اینگونه باشد، مردم خیلی راحت میتوانند با آن ارتباط برقرار سازند. »
حبیبالله صادقی، نقاش
روایت آینده
حبیبالله صادقی از هنرمندان صاحب نام و پیشکسوت که به نقاش انقلاب معروف است و مجموعهها و آثار فراوانی را با موضوعاتی چون انقلاب و دفاعمقدس در کارنامه خود دارد جشنواره تجسمی را مهمترین جشنواره در میان جشنوارههای فجر میداند. قرار است امسال از این هنرمند باسابقه در بخش مفاخر جشنواره هنرهای تجسمی فجر تجلیل به عمل بیاید. او قصد دارد در این نمایشگاه مجموعه جدیدی از آثار نقاشی خود درباره حوادث هفتم تیر در سال 60به نمایش دربیاورد. صادقی علاوه بر نقاشی در دو حوزه کاریکاتور و تصویرسازی نیز فعالیت میکند.
استاد صادقی درباره جشنواره میگوید: «حدود 40 سال از پیروزی انقلاب گذشته است. ما خیلی دیر برای برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی اقدام کردهایم آن هم با توجه به اینکه هنرهای تجسمی ما بهدلیل گسترده بودن در شاخههای مختلف خود پتانسیلهای فراوانی برای مخاطبان خود دارند.»
این نقاش برجسته که در دهه 80 مدیر موزه هنرهای معاصر تهران بوده و از سویی برگزاری دورههایی از جشنواره تجسمی فجر را بهعهده داشته، در ادامه میگوید: « از زمان مدیریت خود در بخش تجسمی، بهدنبال آن بودم تا جشنوارهای برگزار شود که درشان و شوکت دیگر جشنوارههای فجر مانند سینما و موسیقی و... باشد. اینکه چهکسی منتخب است یا چهکسی نیست، اهمیت ندارد؛ مهم نحوه برگزاری و ایجاد بستر برای این کار است.»
صادقی میگوید: « هنر تجسمی ما امروزه در سطح بالای جهان پذیرفته شده است. این رشد فزاینده حاصل تلاشهای چهار نسل از هنرمندان است که در پی یکدیگر بهدنبال ایجاد رشدی فزاینده در بیان هنری خود بودهاند. اگر الفت و اخلاق انسانی که برآمده از آموزههای الهی است بهعنوان یک سرمنشا اخلاقی مدنظر ما باشد، ما حقیقتا به زوایای دیگری از وجود خود دست پیدا خواهیم کرد و جای هر امری بسامان خواهد بود.» استاد صادقی میافزاید: « امروز هنر به شکل روزآمدی متحول میشود و مانند دوران کلاسیک نیست که یک مکتب نقاشی 300 سال بهکار خود ادامه بدهد. ما باید به هستیشناسی دوران خودمان با هوشمندی نگاه کنیم. هنرمند ایرانی باید تلاش کند بهترین کلام را که در آرمانهای ما معرفی شده امیدوارانه، به تصویر بکشد؛ آن هم زمانی که در دل یک بستر مشخص، بتواند روحیه همافزایی را در خود پرورش و گسترش دهد.ما نباید از این نظر هنرمند تجسمی را نادیده بگیریم. هنرمند تجسمی از چنان پتانسیلی برخوردار است که میتواند تاریخ بعد از ما را روایت کند.»
این نقاش درخصوص مردمی کردن جشنواره تجسمی فجر میگوید: «احتیاج به بازخوانی رابطه میان دولت، ملت و هنرمندان داریم تا آثارشان از کیفیت بالای ارزشی برخوردار شود، در عین اینکه به ارزشها وفادار باشد. این موضوع، از ویژگیهای مهم نقاشان انقلاب است که با وجود وفاداری به چارچوبهای آن، به اصل و متن یک اتفاق اجتماعی نقد وارد میکنند.یک هنرمند باید خیال، نظر، اندیشه و بیان خود را به شکلی آزادانه پشت سه پایه احساس کند تا حقایق هستی را به ترجمانی تصویری بدل کند. فضائلی که یک هنرمند در دوره خودش بهوجود میآورد، باید بسط اندیشه خودش باشد. هنر و هنرمندان ما باید به جامعه خود نگاه کنند و از همین منظر باید گفت اینها فضائلی است که در معرفت ما ایجاد شده و به هیچ عنوان نمیتواند سفارشی باشد.»
صادقی درباره اینکه مردم چگونه میتوانند با هنرهای تجسمی آشنایی بیشتری پیدا کنند، میگوید:« ما نباید به ترکیب جمعیتی هنرمند و مخاطب دست بزنیم. باید بگذاریم اتفاقهای دیداری خودش اتفاق بیفتد و مردم از پشت چشمهای هنرمند جهان را ببینند و جهان آرزوهای خود را تعبیر کنند. ما باید امکان بروز و ظهور را به هنرمند بدهیم؛ یعنی نباید رفتار گلخانهای داشته باشیم. باید به هنرمند اجازه خلق بدهیم.»