علی رضاقلی نمونه اصیل یک انسان ایرانی است
روز گذشته مراسم بزرگداشت دکتر علی رضاقلی، جامعه شناس در دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی با حضور جمعی از دانشجویان، کارشناسان و استادان دانشگاه برگزار شد. محسن رنانی یکی از سخنرانان این مراسم بود که پیام وی خطاب به دکتر علی رضاقلی در این برنامه قرائت شد. در قسمتی از پیام دکتر رنانی آمده بود: اکنون بهجرأت میتوان گفت درک دکتر علی رضاقلی از «اقتصاد نهادی» از بسیاری از اقتصاددانان فعلی بالاتر است. او با روان و سادهنویسی توانست ذهن بخش بزرگی از دانشجویان و علاقهمندان به توسعه و فرایند علمی را تسهیل کند. در بخش دیگری از این یادداشت عنوان شده: دکتر علی رضاقلی توانسته با گروههای گستردهای از جامعه ارتباط برقرار کند. علی رضاقلی نمونه اصیل یک انسان ایرانی است. او در نقد، بیرحم است و اگر تیغ حجتش نبرید دیکتاتورانه سرکوب میکند. رنانی ادامه داده است: اگر قرار بود در حوزه علم سلطان محمودی ظاهر میشد در هیبت استاد علی رضاقلی ظاهرا میشد. او سرشار از ایدهها و فرضیههایی است که فرصت توسعه و تبدیل آنها به نظریه فراگیر را ندارد. در قسمت دیگری از یادداشت دکتر رنانی آمده است: به گمان من علی رضاقلی را باید از نو استخراج کرد. او حرفهای بسیاری برای توسعه ایران دارد که شایسته است وقت و حوصله بیشتری برای وی بگذاریم.
جامعه ایرانی پیچیده و متکثر است
به گزارش همشهری، تقی آزاد ارمکی نیز در مراسم بزرگداشت علی رضاقلی گفت: در پس مسئله نخبهکشی یک همت، اراده و کار و تلاش مهم تحت عنوان شناخت جامعه ایران وجود دارد. ایرانی که تلاشهای زیادی برای اصلاحگری رقم زده و در مسیر خودکشی، دگرکشی و نخبهکشی قرار دارد. وی اضافه کرد: این مسئله من را به ایده اصلی کتاب جامعهشناسی نخبهکشی متوجه کرده و از آن نقل کرده و آنرا نقد کردهام. به گفته ارمکی، جامعهشناس ایرانی فقط نمیتواند تدریس کند. این بخشی از اصحاب علوم انسانی هستند که قابل اعتنا و با صدای بلند هستند و دغدغه جامعه ایران را دارند: برای من یک سؤال بنیادی بوده که متفکران ایرانی در باب توضیح وضعیت جامعه ایرانی نظریه شرقشناسانه را بازتولید میکنند و از هر اتفاقی استفاده میکنند که بگویند استبداد ایرانی امری تاریخی است که یقه جامعه را گرفته و اصلاحات و ترقیخواهی و توسعه حاصلی جز مرگ ندارد.
آزاد ارمکی ادامه داد: جامعه ایرانی پیچیده و متکثر است و باید فهم چندبعدی نسبت به آن داشت. باید به روانشناسی و فرهنگ و تاریخ توجه کرد و درکی درست از تحولات ایران داشت. آزاد ارمکی ادامه داد: فرهنگ در تاریخ ایران اهمیت بیشتری از آب و هوا و جغرافیا و... دارد که در این کتاب به علت آن اشاره شده است امکانی که باید جامعهشناس ایرانی به آن توجه کند که اگر خوب به آن نپردازد، دچار جامعهشناسی سادهانگارانه میشود. وی ادامه داد: بخش اعظم کتاب جامعهشناسی صورت مسئله را خوب توضیح میدهد اما در بخش دوم باید تبیین تاریخی ارائه و به مؤلفههای ساختاری توجه کند. در این کتاب به بخش اعظم شرایط و مؤلفههای تاریخی توجه شده که یکی از موضوعات اساسی در تاریخ اندیشه ایران این است که چرا نخبهها در ایران ظهور و بهسرعت افول میکنند؟ چرا جامعه منتظر نخبههاست و بعد آنها را فراموش میکند؟ بهگفته آزاد ارمکی، چرا در جامعه ایرانی نخبه ظهور میکند و چرا فرهنگ ایرانی نمیتواند به بلوغ برسد؟ چرا پختگی از فرهنگ درنمیآید و یا شاید فرهنگ دچار پختگی شده و ما دچار بدفهمی از تاریخ ایران هستیم. وی ادامه داد: مسئلهای که وجود دارد، این است که شکاف مشهور بین شاهان و وزرا همیشه به میرایی و مرگ وزرا ختم میشود و به دگردیسی حاکمیت منجر نمیشود. اینها مسائلی است که باید بعد از طرح نخبهکشی به مؤلفههای ساختاری آن برسیم. بهگفته وی، جامعهشناسی نخبهکشی از متون مهم تاریخ اجتماعی ایران است که یکی از اتفاقاتی که در جامعه به آن بیاعتنایی میشود را روایت میکند. این دلایل و عوامل تاریخی- اجتماعی مهم است که باید مورد شناسایی قرار بگیرد. آزاد ارمکی ادامه داد: معتقدم جامعه ایرانی خیلی وقت است متولد شده، ایران جامعه 300سال پیش نیست و امکان عمل بیشتری را فراهم میکند.
رضاقلی گمشده جامعهشناسی را پیدا کرد
هادی خانیکی نیز در سخنانی با اشاره به سابقه دوستی خود با دکتر رضاقلی گفت: سابقه آشنایی من با دکتر رضاقلی به 42سال قبل و در پاریس برمیگردد. خانیکی ادامه داد: تصویر اولیه من از رضاقلی این بود که توانایی این را دارد که با پارادوکسها زندگی کند و زمینههای رضاقلی کاملا نشان میدهد که متناقضها را کجا بوجود آورده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جهان زیستهای رضاقلی مبتنی بر دنیاهایی متنوع بود، و دنیایی که کمتر کسی توفیق آن را داشته که وارد همه آنها شود فردی که کتاب نخبهکشی وی 42 چاپ و کتاب دیگرش از چاپ 24 گذشته، نیاز ندارد که بگوییم در کتابها چه بوده و چه گفته است. وی ادامه داد: مؤلفههایی که رضاقلی به آنها پرداخته چیست که باید از منظر جامعهشناسی، اقتصادی و تاریخ به دنبال آن باشیم. در موضوع اصلی در حیات فکری و کنشگری اجتماعی رضاقلی میتوان پیجویی کرد، اول تلاش برای تاکید بر حافظه تاریخی و احیای حافظه ایرانی و دوم روشنکردن لوازم مهم حافظه تاریخی. خانیکی ادامه داد: ویژگی رضاقلی انتخاب نوعی از فهم تاریخی است که گمشده جامعهشناسی، اقتصاد و تاریخ و ادبیات و ... ماست و زمانی که از فهم تاریخی سخن میگویم بیشتر مد نظرم پرداختن به آن چیزی است که تحت عنوان امر اجتماعی تام از آن نام برده میشود به این معنی که نمیتوانیم یک پدیده اجتماعی را با یک وجه حقوقی یا جامعهشناسی ببینیم. این فهم تاریخی به معنای جمله «گذشته، چراغ راه آینده» نیست و نمیخواهیم تاریخ را بخوانیم برای این که از اشتباهات کم کنیم ولی تاریخ آموزههایی دارد که در کار رضاقلی دیده میشود. به گفته وی امرتام اجتماعی به تغییرات کمک میکند اما نباید به تغییرات زودهنگام توجه کنیم باید خاماندیشی را کنار بگذاریم وبه متون کلاسیک توجه کنیم حلقهای که همه اینها را به هم وصل میکند توجه روی اندیشهورزی ایرانی است. رضاقلی از تاریخ، فرهنگ و ... برای کمک به رمزگشایی از ماجرای تداوم توسعهنیافتگی در ایران استفاده میکند و خدماتی که در این زمینه انجام داده جزو منحصر به فردهاست.
رضاقلی در مسیر حرکت و دعوت به توسعه ما را به خودشناسی دعوت میکند اما متاسفانه نظام آموزشی و پژوهشی ما اهتمامی در این زمینه ندارند و تعداد کسانی که در این زمینه کار بنیادین کردهاند، کم است کاری که رضاقلی در این مسیر برجسته کرد این است که جامعه باید به بلوغ فکری برسد که این کار از طریق زد و بند و رانتجویی محال است.
برای تغییر توسعهگرا به این نیاز داریم که تعارف را کنار بگذاریم و با واقعیت تاریخی خودمان همانطور که هست، روبهرو شویم.