• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 20 فروردین 1398
کد مطلب : 51807
+
-

سلبریتی‌های موسیقی اصیل انگشت‌شمارند

گفت‌و‌گو با سیدمجتبی حسینی، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

گفت و گو
سلبریتی‌های موسیقی اصیل انگشت‌شمارند

مرتضی کاردر- مسعود میر/روزنامه نگار


به‌جز کتاب و مطبوعات و سینما بقیه اتفاق‌هایی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌افتد به حوزه معاونت هنری مربوط است؛ از تئاتر و هنرهای نمایشی گرفته تا موسیقی و هنرهای تجسمی و مد و لباس و... . در یکی از آخرین روزهای اسفند97 به سراغ سیدمجتبی حسینی رفتیم، وقتی که تازه از برگزاری جشنواره‌های فجر فارغ شده بود. مدیری که پیش از این ریاست کتابخانه و موزه ملک را عهده‌دار بود و اکنون بیش از یک‌سال است که عهد‌ه‌دار معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. چنان‌که خودش گفته همه تلاش او بر این بوده که حوزه معاونت هنری را به حوزه‌ای آرام تبدیل کند. همین آرامش در پاسخ‌هایش هم پیدا بود و تلاش می‌کرد با آرامش به پرسش‌های ما پاسخ دهد؛ پاسخ‌هایی تفصیلی که با ذکر سابقه و پیشینه موضوعات انجام می‌گرفت و اتفاق‌هایی که پیش از این در هر کدام از حوزه‌های هنری افتاده و آینده دور و نزدیک پیش‌رو. هرچند که به اقتضای محدودیت فضا بخش‌هایی از پاسخ‌های او درباره پیشینه و آینده حذف شده است. آنچه می‌خوانید گفت‌و‌گو با سیدمجتبی حسینی است که بیشتر ناظر به جشنواره‌های فجر در سال گذشته بود.

بین روزنامه‌نگاران و مطبوعاتی‌ها معروف است که می‌گویند وزارت ارشاد در دوره دکتر سیدعباس صالحی، وزارت معاونت فرهنگی است. چون خودش معاون فرهنگی بوده و تمرکزش بر حوزه‌های مرتبط با معاونت فرهنگی بیشتر است و معاونت هنری بودن در چنین وزارتخانه‌ای دشوار است.
طبیعتاً وقتی کسی از درون یک خانواده به‌عنوان رئیس و مسئول انتخاب می‌شود این پیشداوری درباره‌اش هست که او دارد به نفع موضعی که پیش از آن داشته کار می‌کند ولی درباره‌اش آقای صالحی دست‌کم نسبت به معاونت هنری اینگونه نیست. ایشان سلیقه هنری دارند، به‌گونه‌ از تئاتر نظر دارند، از ژانری از موسیقی لذت می‌برندو مخاطب گونه‌ای از فیلم‌های سینما هستند. این پیشداوری درباره هر کسی می‌تواند شکل بگیرد. اما به‌نظر من دکتر صالحی از گزینه‌هایی است که گرچه از معاونت فرهنگی به وزارت آمد اما هم نسبت به حوزه‌های فرهنگ و هنر دید جامعی دارد و هم، از پسند و سلیقه‌ای قابل توجه برخوردار است.

فارغ از شخص وزیر، ماجرا قدری هم به‌خود معاونت هنری بر‌می‌گردد که شاید در سایه معاونت‌ها و حوزه‌های دیگر مثل سینما و کتاب قرار بگیرد.
چنین نیست که بخواهد دست و پا بزند برای دیده شدن. گسترده‌ترین حوزه مأموریتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری است. تئاتر، هنرهای تجسمی، موسیقی، مد و لباس، آموزش هنر و... حوزه معاونت هنری آن‌قدر گسترده است که نیازی به تلاش برای دیده شدن ندارد.
رویکرد من و همکارانم این است که از یک نگاه سیاسی به هنر عبور کنیم و به نگاه تخصصی در حوزه هنر برسیم. هنر به‌دلیل جذابیتی که دارد علاقه‌مند و اظهارنظر‌کننده‌های بسیاری دارد. بعضاً افرادی که انتخاب می‌شوند ممکن است با نگاه‌های سیاسی انتخاب شوند و اظهارنظرهای سیاسی بکنند و فضای هنر به حوزه‌های دیگر کوچ کند. بنای من و همکارانم این است که فضای مدیریت هنری، فضایی تخصصی باشد. و از التهاب‌ها و هیجان‌های زودگذر و دفعی بپرهیزیم تا فضای هنر به فضایی آرام و تخصصی تبدیل شود.
جشنواره تئاتر فجر در یکی دو سال گذشته پرشورتر برگزار شد؛ مهمان‌های خارجی متنوع‌تر بودند، اجراهای متفاوتی که در خارج از سالن نمایش و در محیط‌های عمومی برگزار می‌شد بیشتر بود و تنوع گروه‌های داخلی هم بیشتر اما امسال دوباره به وضعیت گذشته برگشت و خیلی محدودتر برگزار شد.

مصداق شوری که می‌گویید چه چیزهایی است؟ مهمان‌های خارجی؟ 
نه فقط مهمان‌های خارجی، اما انتخاب‌ها نشان می‌داد که مهمان‌های خارجی با دقت بیشتری انتخاب شده بودند، گروه‌هایی که می‌توانستند چیزی به تئاتر ما اضافه کنند اما امسال بیشتر مهمان‌های خارجی از کشورهای همسایه بودند و کارهای خیابانی بیشتر بود؛ کارهایی که به حضور تئاتر در فضای عمومی کمک بیشتری می‌کرد.
6جشنواره هنری با نام فجر در کشور برگزار می‌شود که انجام چهارتای آن با معاونت هنری است. در ابتدای ورود دیدم که حتی یک برگه یک صفحه‌ای هم نداریم که جشنواره چطور باید برگزار شود. چگونه برگزار شدن منوط می‌شد به اشخاص. جشنواره براساس خلاقیت آدم‌ها برگزار می‌شد. به‌دلیل نداشتن یک ریل مشترک مثلا برای فعالیت جشنواره تئاتر در 36دوره هر کسی که آمده متناسب با مسئولیت‌شناسی خودش سعی کرده همه خلاقیتش را بذل این رویداد کند. این از یک طرف نشانه اهمیتی است که خانواده هنرمندان به این رویداد می‌دهند اما از طرف دیگر جشنواره بسته به سلایق من و شما ممکن است تغییر کند. بنابراین رسیدن به یک آیین‌نامه و محور مشترک که براساس آن حرکت کنند اصلی‌ترین هدف ما در یک سال گذشته بود. چارچوب داشتن به‌معنای عدم‌خلاقیت دبیر و دست‌اندرکاران نیست. بلکه باید کلیت جشنواره در آیین‌نامه مشخص شود و خلاقیت نیز در جشنواره محقق شود.
هنوز به پاسخ پرسش‌مان درباره جشنواره تئاتر فجر نرسیدیم.

اما درباره شوری که گفتید که کمتر بود؛ امسال 155تئاتر به جشنواره آمده بود. 10 عنوان تئاتر نسبت به سال گذشته بیشتر بود. 46درصد آثار رسیده استانی بود. همه اینها نشان می‌دهد که مصادیق شور دارد بیشتر می‌شود. در بخش دیگرگونه‌های اجرایی 18 اثر اجرا شد. در بخش تئاتر خیابانی 26 اثر اجرا شد. تاریخ شفاهی تئاتر، نشست‌های تخصصی، نمایشگاه جانبی و... از جهت تنوع بخش‌ها و تکثر سلیقه‌ها جشنواره بهتر و پرشورتر بود.

اما درباره مهمان خارجی، ما مهمانی داشتیم از کشورهای مختلف مثل لهستان که به‌دلیل مشکلات دیپلماتیک مدتی قبل موضوع حضورشان در جشنواره منتفی شد. ما هم اعلام کردیم که اگر قرار باشد عزت کشور ما تحت‌الشعاع قرار بگیرد حاضر نیستیم مهمانی را دعوت کنیم. بقیه ماجرا هم که بالاخره همه در ایران زندگی می‌کنیم. قیمت دلار تأثیر دارد در همه اتفاقات. درباره اینکه چندتا گروه بیایند و به چه قیمت و شکلی بیایند. طبیعی است که جشنواره امسال باید با این نرخ ارز سنجیده‌تر برگزار می‌شد. اما اینکه می‌گویید کشورهای همسایه یا غیرهمسایه، یکی از نقدهایی که خود من به جشنواره‌های کشوری که مهمان خارجی دارند، دارم این است که مهمان‌ها به شکل یک کشکول انتخاب می‌شوند. مهمانی که می‌آید باید چه نسبتی با مهمان‌های دیگر داشته باشد و مجموع این مهمان‌های خارجی باید چه دردی از ما دوا کنند یا چه نقشی ایفا کنند. صرف اینکه 7 مهمان شد 8 تا خوب است و اگر شد 6تا باید بگوییم جشنواره کم‌شور برگزار شده؟ نه زیادشدن کشکولی موجب افتخار است و نه کم شدن موجب سرشکستگی. با درنظر گرفتن همه این ملاحظات بخش بین‌الملل جشنواره امسال یکدست‌آزمون هدفمند بود.

قدری از نگاه آماری فاصله بگیریم و دقیقاً بپردازیم به این نکته که قرار است مهمان خارجی چه دردی از ما دوا کند؟ یعنی مثلاً وقتی می‌بینیم گروه‌های تئاتر تجربی در ایران شکل گرفته‌اند استادان برجسته تئاتر تجربی دعوت می‌شوند. اگر تئاترهای مبتنی بر حرکت‌های بدنی در ایران با ضعف مواجه است گروه‌هایی را دعوت کنیم که از این منظر الگو هستند. اما زمانی برنامه‌ریزی‌ها اینطور بوده که اندکی قبل از برگزاری جشنواره می‌دیدند که جشنواره ما یک جشنواره بین‌المللی است حالا چه باید کرد؟ برویم یکی دو گروه از کشورهای دیگر بیاوریم. از همین کشورهای همسایه شروع کنیم. کدام کشور تئاتر بهتری دارد؟ مثلاً ارمنستان. وقتی چنین می‌شود من به‌عنوان مخاطب با خودم فکر می‌کنم که اتفاق‌های
 2 ،3سال گذشته خلاف آمد عادت بوده و دوباره جشنواره به رویه گذشته برگشته است.

اینگونه نبوده که ما یکی دو‌ماه قبل از جشنواره ببینیم که حالا چه گروه‌هایی و چه کشورهایی باید دعوت شوند. اما اینکه جشنواره‌ای برگزار بشود که کشورهای اطراف بی‌خبر باشند و کشورهای دورتر دعوت شوند.... کشورهای همسایه ما خبری از جشنواره ما ندارند. ما می‌خواهیم یک سلیقه را پیگیری کنیم یا می‌خواهیم یک مصلحت ملی را پیش بگیریم؟ در این مصلحت ملی ما بر بعضی‌ها تأثیر می‌گذاریم و از بعضی‌ها تأثیر می‌پذیریم. درباره مهمان‌های خارجی در حوزه‌های مختلف تفاوت وجود دارد. قطعاً در حوزه هنرهایی مثل تئاتر شاید کشورهای همسایه ما در حد و اندازه تئاتر ما نباشند. اما در حوزه موسیقی کشورهای همسایه ما لحن و بیان دیگری دارند.

برسیم به جشنواره موسیقی فجر. چند سالی است که ظاهراً جشنواره قرار است مخاطبان گسترده‌تری داشته باشد و طیف‌های بیشتری را به مخاطبان جشنواره اضافه کند اما مشکل اینجاست که در بخش جنبی جشنواره یعنی بخش پاپ چنین اتفاقی افتاده است اما در بخش موسیقی سنتی چنین اتفاقی نیفتاده است و چهره‌های موسیقی سنتی ما برای جشنواره فجر به صحنه نیامدند.

نه، ما هنرمندانی را داریم که در طول این سال‌ها به روی صحنه نرفته بودند و در جشنواره موسیقی فجر اجرا کردند. چنین عنوان نکنیم که جشنواره موسیقی فجر چهره نداشته است. جشنواره یک بخش پاپ دارد برای ارتباط جشنواره با عموم مخاطبان. برای ما مهم بود که بخش جانبی تبدیل به اصل نشود. یعنی اینطور نباشد که تمام همت جشنواره این بشود که همه ستاره‌های پاپ در جشنواره حضور داشته باشند و این بشود کلیت جشنواره موسیقی فجر.

اما عملا چنین اتفاقی افتاده است. وقتی شما در حوزه موسیقی پاپ بهنام بانی را دعوت می‌کنید در حوزه موسیقی سنتی هم باید کسی در همین حد و اندازه دعوت کنید.
اگر بخواهیم براساس شهرت داوری بکنیم تا زمانی که جشنواره فجر وجود دارد و بخشی به نام موسیقی پاپ دارد این بخش بر بخش سنتی سایه می‌اندازد.
وقتی ما کسی را که ستاره موسیقی پاپ است دعوت می‌کنیم در حوزه موسیقی سنتی و ملی کسی در همین حد و اندازه باشد که جشنواره تحت‌الشعاع این نام‌ها قرار نگیرد. یعنی در جشنواره موسیقی فجر خبری از شهرام ناظری یا حسین علیزاده یا کیهان کلهر نیست اما ستاره‌های پاپ دعوت می‌شوند.
ما سر انتخاب مصداق و ما‌به‌ازا دچار اختلاف سلیقه‌ایم. بالاخره هر کار بکنیم ممکن است یک خواننده پاپ از یک خواننده سنتی مشهورتر باشد اما کدام یک اثرگذارترند و کدام مشهورتر؟ موضوع این است که شما در انتخاب مصداق سلیقه‌ای را طرح می‌کنید که سلیقه بدی نیست. می‌فرمایید که تعدادی هنرمند پرآوازه داریم در عرصه موسیقی مثل آقای کلهر و علیزاده و ناظری. از قضا، در کمال شرمساری، تعداد سلبریتی‌های موسیقی اصیل و کلاسیک ما کم و انگشت‌شمار است. حالا اگر یکی از این معدود هنرمندان عزیز دچار مشکلی شود یا آن سال نخواهد در جشنواره شرکت کند یا در جای دیگری کنسرت داشته باشد شما دچار همین سوء‌تفاهم می‌شوید. کاش تعداد سلبریتی‌های موسیقی اصیل ما بیشتر از انگشتان یک دست بود تا چنین سوء‌تفاهمی ایجاد نشود. اما این مصداق‌ها نباید سبب شود که کل جشنواره زیر سؤال برود.

فارغ از جشنواره اتفاق‌هایی در موسیقی در ماه‌های اخیر افتاده که سبب واکنش مخاطبان شده است؛ پلی‌بک‌ها و لب‌زدن‌ها و... وزارت ارشاد در این ماجرا چه می‌کند؟ 
یکی از وضعیت‌های امروز موسیقی این است که همه در حال کنسرت‌گذاری قرار گرفتند. خواننده‌ای که بخواهد پشت سر هم کنسرت بگذارد ممکن است گاهی توانایی کافی برای اجراهای مناسب را نداشته باشد. البته دسترسی و هوشیاری مخاطبان بیشتر شده است. مخاطب فرق پلی‌بک و اجرا را می‌شناسد و به راحتی فیلم می‌گیرند و فیلم در شبکه‌های اجتماعی دست به‌دست می‌شود. اما اینکه گفتید ارشاد چه می‌کند؛ ما نمی‌توانیم و تمایل و اجازه نداریم مخل فعالیت کسی بشویم که دارد فعالیت می‌کند. ما نمی‌توانیم به‌عنوان دولت بگوییم کنسرت نگذار اما اگر کنسرت گذاشتن گروه یا شخصی منجر به تضییع حقوق مخاطب می‌شود باید برای حفظ حقوق مخاطب پیگیری کنیم و البته این موضوع باید به قاعده و شیوه‌نامه‌ای تبدیل شود که هر گروه یا فردی خواست تخلف کند یا کم‌فروشی کند و... بداند چه تبعاتی دارد.

وقت‌هایی که کنسرتی لغو می‌شود یا به هر دلیلی مانع از برگزاری کنسرت می‌شوند معاونت هنری چه می‌کند؟ 
رایزنی ما برای حمایت از مجوزها و اجراها یک لحظه هم تعطیل نمی‌شود چون ما باید از مجوزی که صادر شده است دفاع ‌کنیم. وقتی مجوزی از سوی دفتر موسیقی به‌عنوان نماینده حاکمیت صادر می‌شود یعنی قوانین و ضوابط و همه جوانب درنظر گرفته شده و مجوز صادر شده است.

و این رایزنی‌ها به نتیجه هم می‌رسد؟ 
در مباحث نظری چرا اما در مصداق مواردی...(با خنده) 



هیچ درخواستی از خواننده‌های مشهور لس‌آنجلسی نیامده است

ما خواننده‌ای داریم که ممنوع از کار باشد؟ 
از نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نه. کسی که متقاضی برگزاری کنسرت است به دفتر موسیقی تقاضا می‌دهد، همکاران ما در حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صلاحیت‌های عمومی او را بررسی می‌کنند و دفتر موسیقی شعر و موسیقی را بررسی می‌کند و به صلاحیت تخصصی توجه دارد؛ مجوز یعنی تلاقی این دو.
سر ماجرای محسن چاوشی اتفاق خوبی افتاد. یعنی ماجرا خیلی تعاملی بود. اما بعد یکی دو تا خواننده گفتند که ما ممنوع شده‌ایم و ذهن‌ها رفت به سمت ارشاد و...
بله، حتی گشت ارشاد را هم به ما نسبت می‌دهند. از تعبیر درستی استفاده کردید. تعامل یک امر دوطرفه است. یعنی باید باب گفت‌و‌گو باز باشد. اینکه می‌گوییم به سمت مدیریت تخصصی برویم یعنی بلند کردن صدا نه برای دولت، نه برای هنرمند و نه برای مخاطب حقانیت نیاورد و امور در تعامل و براساس قانون و ضوابط پیش برود.
خبرهایی که گاهی درباره مجوز فعالیت خواننده‌های لس‌آنجلسی می‌رسد، از کجا می‌آید و ماجرا چیست؟
هر کسی که می‌خواهد فعالیت کند یا مجوز بگیرد باید درخواست بدهد و تقاضایی به دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد برسد.
و تقاضایی رسیده است؟
در این پانزده ماهی که من بوده‌ام نه. حتی یک مورد هم نبوده است.
مثلاً چند تا خبر پشت سر هم آمد که معین قرار است مجوز بگیرد و مشکلی ندارد.
هر کسی که کاری یا قطعه‌ای خوانده و بخواهد مجوز بگیرد باید همین روند را طی کند.
یعنی بالاخره درخواستی از طرف خواننده مشهور لس‌آنجلسی آمده است یا نه؟ 
نه.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید