• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 20 فروردین 1398
کد مطلب : 51756
+
-

قتل راننده تاکسی بر سر سوار کردن مسافر


راننده تاکسی منتظر بود تا 4مسافرش تکمیل شود و بعد حرکت کند اما راننده مسافرکشی از راه رسید و قصد سوار کردن مسافران را داشت که همین موضوع آغاز یک درگیری مرگبار شد.
به گزارش همشهری، ساعت 16یکشنبه به قاضی کامران رضوانی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مردی حدودا 50ساله با ضربات چاقو به قتل رسیده است. مقتول راننده تاکسی بود و حوالی سه راه آذری کار می‌کرد. در این شرایط قاضی جنایی به همراه تیم تجسس راهی محل حادثه شدند و در تحقیقات پی بردند که عامل جنایت یک راننده مسافرکش بوده که پس از قتل فراری شده است. بررسی‌ها نشان می‌داد که قاتل هنگام فرار با خودرویی تصادف کرده و با وجود این به فرار خود ادامه داده است. در این شرایط مشخصات این متهم در اختیار تمام واحدهای گشتی قرار گرفته و گروهی از کارآگاهان جنایی با دستور قاضی پرونده جست و جوی خود را برای پیدا کردن مخفیگاه وی آغاز کرده‌اند.

دعوای مرگبار
«وقتی آنها بر سر مسافر با هم درگیر شدند اصلا فکرش را نمی‌کردیم که کار به خونریزی برسد.» این جمله را یکی از رانندگان تاکسی که حوالی سه راه آذری کار می‌کند می‌گوید. او که شاهد حادثه بوده درخصوص جزئیات درگیری به خبرنگار همشهری می‌گوید: مقتول را از مدت‌ها قبل می‌شناختم. او راننده تاکسی بود و معمولا به مقصد شهریار یا شهر قدس مسافر سوار می‌کرد. مرد آرامی بود و همیشه کار خودش را می‌کرد و به کسی کاری نداشت.

او ادامه می‌دهد: روز حادثه هم طبق معمول در ایستگاه تاکسی برای سوار کردن مسافر ایستاده بود تا اینکه نوبتش شد. دو نفر به مقصد شهرقدس سوار ماشینش شده بودند و منتظر بود تا مسافرها تکمیل شده و بعد حرکت کند. در همین هنگام قاتل که او هم با ماشینش مسافرکشی می‌کرد به جایگاه نزدیک شد. البته وارد خط تاکسی‌ها نشده بود. او را هرازگاهی در آنجا می‌دیدم که مسافر سوار می‌کرد. فکر می‌کنم ساکن تهران نبود چون جا و مکان مشخصی نداشت و بیشتر وقت‌ها داخل ماشینش می‌خوابید.وی ادامه داد: راننده مسافرکش فریاد می‌زد و می‌گفت آماده حرکت است. او از مسافرانی که سوار بر ماشین مقتول بودند خواست تا سوار ماشین او شوند. مسافر‌ها هم پیاده شدند، چون مرد مسافرکش می‌گفت که آماده حرکت است. همین شد که مقتول (راننده تاکسی) به این کار راننده مسافرکش اعتراض کرد. او چند ساعتی منتظر مانده بود تا نوبتش شود و حالا به همین راحتی راننده دیگری از راه رسیده و می‌خواست مسافر‌ها را بدون نوبت با خود ببرد. ضمن اینکه او اصلا راننده آن خط هم نبود.این شاهد حادثه ادامه می‌دهد: دعوای آنها بالا گرفت تا اینکه راننده مسافرکش از ماشینش پیاده شد و درحالی‌که چاقو در دست داشت ضربه‌ای به راننده تاکسی زد. با این حال راننده تاکسی دعوا را ادامه نداد و درحالی‌که چاقو خورده بود تلاش کرد از محل دور شود تا بیشتر از این آسیب نبیند. اما راننده مسافرکش با چاقو به‌دنبال راننده تاکسی دوید. حدود 200متر آن‌طرف‌تر او را گیر انداخت و دو ضربه دیگر به او زد. وقتی راننده تاکسی نقش زمین شد، عامل جنایت پشت فرمان ماشینش نشست و فرار کرد. همه ما شوکه بودیم چون همه‌‌چیز در یک لحظه رخ داد و ما اصلا فرصت این را نداشتیم که مانع دعوا و چاقو زدن قاتل شویم. پس از آن به اورژانس زنگ زدیم اما دیگر کار از کار گذشته و راننده تاکسی جانش را از دست داده بود.

مکث

فرار از درگیری‌های خیابانی


مریم رامشت/ روانشناس
درگیری 2راننده بر سر مسافر در جنوب پایتخت شاید در نگاه اول ساده به‌نظر بیاید، اما بررسی چرایی وقوع چنین حوادثی  پرسش‌های زیادی را مطرح می‌کند. اینکه چرا جامعه به سوی خشونت سوق پیدا کرده است‌؟ چرا تا این حد آستانه تحمل‌مان پایین آمده است و ...
هر روزه شاهد انواع خشونت‌های خیابانی منجر به درگیری و حتی قتل هستیم که بخش عمده‌ای از این درگیری‌ها ناشی از رانندگی است.  بستر برخی مشاغل فضاهای خیابانی است و در این فضا که ترافیک، آلودگی هوا و انواع آلودگی‌های صوتی و بصری وجود دارد، افراد در معرض خطر هستند. هم ممکن است خودشان رفتار خشونت‌بار داشته باشند و هم اینکه در معرض رفتار خشونت‌بار قرار بگیرند. رانندگی یکی از همین مشاغل است. مثلا یک راننده وقتی شغل و منبع درآمدش در بستر خیابان است، به‌شدت تحریک‌پذیر است و نسبت به محرک‌های محیطی واکنش‌های تندی نشان می‌دهد. به اینها مشکلات اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی را هم اضافه کنید. در این شرایط است که احتمال ارتکاب رفتار خشونت‌بار از سوی او نسبت به سایر افراد بیشتر می‌شود.اینها اما همه عوامل وقوع درگیری‌های خیابانی نیستند. پایین‌آمدن آستانه تحمل عامل دیگری است که اهمیت زیادی دارد، اما چرا آستانه تحمل افراد در بزنگاه‌هایی که باید خویشتنداری از خود نشان دهند، پایین می‌آید؟ صرف‌نظر از عوامل اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و... که به آنها اشاره شد، فضایی که فرد در آن رشد می‌کند و مهارت‌های زندگی را فرا می‌گیرد، در شکل‌گیری شخصیت وی مؤثر است. مثلا وقتی فرد در ‌دوران نوجوانی آسیب دیده یا در معرض انواع آسیب‌ها قرار داشته، احتمال اینکه از او فردی پرخاشگر بسازد، بیشتر از سایر افراد است. مثلا در ماجرای درگیری مرگبار 2راننده در جنوب تهران، ضارب به‌طور حتم دچار نوعی از اختلال شخصیت است. اینکه او بعد از درگیری اول دوباره راننده مجروح را تعقیب کرده و با چند ضربه دیگر او را به قتل می‌رساند، نشان می‌دهد که وی درخصوص انطباق با محیط دچار مشکل است و زمینه پرخاشگری در او وجود داشته است.نکته دیگر اینکه مثلا اگر 2همکار در محل کارشان با یکدیگر بحث‌شان شود، بعید است که کار به درگیری فیزیکی کشیده شود اما اگر بحث در خیابان باشد، احتمال گلاویز‌شدن آنها بیشتر است، چراکه افراد در خیابان احساس می‌کنند که باید از خودشان مراقبت کنند؛ آن‌هم به‌تنهایی و با واکنشی تند.در چنین شرایطی به‌نظر می‌رسد که همه ما باید بیشتر روی خودمان کار کنیم. چرا فکر می‌کنیم اگر کسی حق‌مان را ضایع کرد، باید رو به خشونت بیاوریم؟ در این بزنگاه‌ها بهترین واکنش مکثی کوتاه است. پیش از بروز هر نوع واکنشی بهتر است که چند ثانیه به عامل عصبانیت و عاقبت واکنشی که نشان می‌دهیم، فکر کنیم و به‌ خودمان بگوییم که من عصبانی هستم. با این کار به نوعی خودآگاهی دست پیدا خواهیم کرد. این رفتار عاملی کنترل‌کننده است. سعی کنیم که گفت‌وگو کنیم. حق توهین و خشونت نداریم. کمی که گذشت، از رفتار معقول و منطقی خودمان رضایت خواهیم داشت و پی‌خواهیم برد که بدون درگیری و پرخاش هم می‌شود مشکلات را برطرف کرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید