شنیدن صدای شهروندان از درون سیلاب
داوود پنهانی/ روزنامهنگار
وقوع سیل در استانهای مختلف کشور طی روزهای ابتدایی سال 98، در گسترهای این چنین وسیع، رخدادی بود که چندان تجربهای درباره آن نداشتیم. حوادث تلخ ناشی از این رخداد آن هم در زمانی که رسانهها تعطیل و فعالان رسانهای در تعطیلات به سر میبردند، میتوانست در انتقال صدای حادثه دیدگان اختلال ایجاد کند. تجربه ناشنیده ماندن صدای آسیبدیدگان حوادث را پیش از این داشتهایم و نیازی نیست تا بهدنبال یافتن مثالهای تاریخی برای آن باشیم. چنین است که ارباب جراید و فعالان رسانهای و حتی همه کارشناسانی که در زمینه مدیریت بحران کار میکنند همواره بر اطلاعرسانی در تمامی مراحل چرخه مدیریت بحران بهعنوان تصمیمی درست برای پیشبرد برنامهها و افزایش تابآوری و ایمنی شهروندان تأکید میکنند. اما در روزهایی که رسانهها خودخواسته تعطیل شده و سیل 15استان کشور را درگیر کرده بود چه انتظاری میتوانستیم از رسانههای چاپی داشته باشیم. خبرگزاریها نیز با نیروهای اندکی که در روزهای تعطیل برای انتشار محدود اخبار انتخاب کرده بودند نمیتوانستند آنگونه که باید در انتقال گسترده اخبار نقش داشته باشند. این همان فرصتی بود که به شکلی تاریخی در چنین مواقعی برای شبکههای گسترده رادیویی و تلویزیونی فراهم میشد تا آنها به شکلی سنتی هر آنچه خود میپسندند و دوست دارند به مخاطبان انتقال داده و در بازار بیرقیب، شادمان باشند که نقش یکطرفه رسانهای خود را به خوبی ایفا کردهاند.
اما در رویدادهای اخیر، اتفاق تازهای رخ داد؛ اتفاقی که پیش از این و تقریبا در یک دهه گذشته بسیاری از کارشناسان رسانهای جهان درباره آن اظهارنظر کرده و از تأثیر آن سخن گفته بودند و از آن در قالب ظهور شبکههای اجتماعی و شکلگیری گروههایی تحت عنوان شهروند- خبرنگار یاد میکنند؛ اتفاقی که طی سالهای اخیر در کشور تأثیر خود را نهاده و درباره آن صحبت شده بود. فقدان رسانهها در روزهایی که سیل استانهای بسیاری را در کشور درگیر کرده بود، فرصتی بود تا یکبار دیگر شبکههای اجتماعی و شهروند- خبرنگاران نقش خود را در روند اطلاعرسانی در موقعیتهای بحرانی نشان دهند.
این همان چیزی است که به گفته کارشناسان تحتتأثیر تکنولوژیهای جدید شامل لپتاپها، تلفنهای همراه، سیستمهای پیام متنی، دوربینهای دیجیتال و اینترنت شکل گرفته و گسترش یافته است.این فناوریها روش گردآوری و انتشار اخبار را تغییر دادهاند. محافظان سنتی اطلاعات را تضعیف کرده و مدل مرکزی را که توسط دولت و رسانههای حرفهای استفاده میشد، با یک جریان پویاتر از اطلاعات جایگزین کردهاند که شهروندان را توانمند میسازد و شبکههای اطلاعات توزیعی تک کاره ایجاد میکند.
این تکنولوژیها، از یک سو روشهای جدیدی برای شهروندان خلق میکنند تا شنیده شوند، از سوی دیگر باعث میشوند که دولتها مسئولیتپذیر شوند. مردم عادی بهطور فزایندهای و از طریق ابزارهایی مانند تلفنهای همراه، از این تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند تا از چارچوبهای قدرتمند شفافیت و مسئولیت حمایت کنند و تصمیمگیران را برای فعالیتها و کمکاریهایشان مسئول قرار دهند.
گزارش مؤسسه آسپن درباره درسآموزی از طوفان کاترینا نشان میدهد که چگونه تجربه جدید شهروندان باعث تغییر ترکیب رسانهها و جریان اطلاعرسانی حین و پس از بحران شد.
در نتیجه جریان سنتی اطلاعات از دولت به رسانهها و به مردم معکوس شد. همانطور که متخصصان رسانههای جدید اشاره کردهاند: طوفان کاترینا نشان داد تغییرات فوقالعادهای که در جامعه در حال وقوع است، بهطور فزایندهای به شبکههای دیجیتال متصل است که در آن افراد ظرفیت چشمگیری برای دسترسی، اشتراکگذاری، ایجاد و استفاده از اطلاعات دارند.
یکی از شرکتکنندگان در ارزیابی مؤسسه آسپن از درسهای طوفان کاترینا، جان دانلی ویراستار نیو اورلئانز تایمز، بود. این سایت، همکار برخط و منبع اصلی اخبار در هفتههای پس از طوفان بود که در روزنامهها منتشر نمیشدند. او توضیح داد که رسانههای جدید یک مسیر دو طرفه جهت جریان اطلاعات ایجاد کرده بودند، برعکس نمونههای سنتی که در آن، جریان از دولت و رسانهها به یک شنونده غیرفعال منتقل میشد.
رسانههای مشارکتی جدید اطلاعات و تعداد منابع را افزایش دادند و مشکلات زمان بحران را زیاد کردند. ضرورت تشخیص حقیقت از شایعه و تنش بین نیاز به شفافیت و در دسترس بودن رسانهها و مسئولان رسمی دولتی با نظم دادن اطلاعات زمان بحران، تغییر کرد.
«اگر منتظر بمانیم که دولت اطلاعات زمان بحران را منتشر کند، چند روز خواهد گذشت که مردم از چیزی اطلاع یابند». این نظر یکی از شرکتکنندگان در ارزیابی طوفان کاترینا در آسپن است.
شرکتکننده دیگری به نام چت لونر که مدیر همکاری محلی و ایالتی در بخش امنیت ملی و سابقا گزارشگر ملی رسمی برای سرویس خبری گنت بوده است، از منظر دولت سخن میگوید. او با این گفته دیوید بورهمن از سی ان ان مخالف است که طبیعت دولت در یک بحران، پنهان کاری است. «آنها پنهان نمیکنند. آنها بهدلیل ترسیدن حالت تدافعی میگیرند زیرا به رسانهها اعتماد ندارند.» در گزارش مؤسسه آسپن نتیجهگیری میشود که طوفان کاترینا، بیاعتمادی پیشین بین رسانهها و دولت را بدتر کرد. ظهور و گسترش رسانههای شهروندی، ترکیب اطلاعات را پیچیده کرد و تنش بین دولت و رسانههای سنتی را افزایش داد.
نخستین گزارشهایی که از سیل نیواورلئان دریافت شد، از طریق پیامهای شهروندانی بود که در موبایل خود مینوشتند. اخبار اولیه از سدهای شکسته، غارت و تیراندازی مرگبار و هر آنچه مربوط به این رویداد بود از طریق شهروندانی شنیده میشد که به گفتوگو با ما تشویق میشدند.
همچنین حوادث سال 2008در برمه و چین عصر جدیدی از ارسال پیام متنی، بلاگ و اشتراکگذاری ویدئو بهعنوان ابزارهایی که میتوانند پوشش خبری سریعتری نسبت به رسانههای سنتی ایجاد کنند را نشان داد.
نگاهی به نقش شبکههای اجتماعی در روزهای گذشته و تأثیر آن بر اطلاعرسانی در زمانی که رسانههای رسمی در تعطیلات به سر میبردند، نشان میدهد که ما نیز به این عصر جدید وارد شدهایم. شهروندان شهرهای گرفتار شده در سیل از طریق ابزارهای سادهای چون کانالهای خبری آخرین وضعیت شهرها و روستاهای خود را به اطلاع دیگران میرساندند و خروجی بخش عمده اطلاعات و ویدئوهای ارسالی از سوی آنها در شبکههای اجتماعی دیگر بازتاب مییافت تا دیگر شهروندان جامعه نیز از وضعیت هموطنان خود آگاه شوند. این مشارکت جمعی بدون هیچ قاعده از پیش تعیین شدهای نشان میدهد که شهروندان چگونه با استفاده از فناوریهای نوین، امکانهای تازهای را برای خود خلق کرده تا صدای خویش را به گوش دیگران برسانند. این شیوه به اشتراکگذاری اطلاعات نشان داد که فقدان بخشی از رسانهها به معنی قدرتگیری سنتی رادیو و تلویزیون نیست.ابزارهای جدید، شیوههای نوین خلق کرده و تحتتأثیر آن روشهای اطلاعرسانی نیز تغییر کرده است. رسانههای کلاسیک اگر میخواهند بمانند، چارهای جز ابداع و تغییر ندارد؛ چه از شهروند- خبرنگاران خوشمان بیاید و چه نیاید.