آمریکا برای حمایت از کردها وارد عمل خواهد شد
سیاوش فلاحپور:
ورود مستقیم ترکیه به معادلات نظامی در شمال سوریه، بحران این کشور را بیش از گذشته پیچیده کرده است؛ بحرانی که بعد از فروپاشی داعش و آزادی دیرالزور پیشبینی میشد به پایان خود نزدیک شده است. ترکیه بهدنبال چه اهدافی است؟ آینده کردها چه خواهد شد و چرا آمریکا فعلا سکوت کرده است؟ این پرسشها را با حسام مطر، نویسنده و تحلیلگر بحران سوریه مطرح کردیم.
وضعیت فعلی صفبندی نیروهای نظامی در داخل خاک سوریه، بهویژه بعد از فروپاشی داعش و بسیاری دیگر از گروههای تندروی مسلح چگونه است؟
در نگاهی کلی امروز از 3منطقه اصلی در داخل سوریه میتوان سخن گفت؛ منطقه اول که به لحاظ جغرافیایی فراتر از مرزهای سوریه است، از سواحل شرقی دریای مدیترانه آغاز شده تا مرزهای این کشور با اردن و لبنان ادامه دارد و شامل بخشهای مرکزی و شرقی سوریه میشود که کنترل آن در اختیار دولت مرکزی در دمشق، روسیه، ایران، حزبالله و متحدان آنان است. بخش دوم، نوار مرزی شمال و شمال شرقی سوریه است که تا کرانه شرقی رود فرات ادامه دارد؛ کنترل این بخش در اختیار نیروهای دمکراتیک سوریه (کردها) با حمایت مستقیم از سوی آمریکاست. بخش سوم نیز مشخصا در شمال سوریه قرار دارد که تبدیل به پایگاه ترکیه (در منطقه جرابلس) و محلی برای اعمال فشارها بر کردها برای جلوگیری از تشکیل بلوک کردی شده است. ترکیه در گذشته و در جریان عملیات سپر فرات بهمنظور توسعه حوزه نفوذ خود (بخش سوم) به سوی منبج حرکت کرد و امروز با عملیات شاخه زیتون بهدنبال ورود به عفرین است. بازیگر میدانی برای پیشرویهای ترکیه در این بخش از خاک سوریه نیز نیروهای ارتش آزاد هستند.
عملیات ترکیه در شمال سوریه را چگونه میتوان تفسیر کرد؟ آنکارا بهدنبال تحقق چه اهدافی است و چرا این زمان را برای حمله انتخاب کرد؟
آنچه امروز در شمال سوریه در جریان است مستقیما با پایان عملیات آزادسازی رقه از دست داعش در ارتباط است. دولت ترکیه تا پایان عملیات رقه به مدیریت آمریکاییها صبر کرد و در حقیقت به واشنگتن فرصت داد تا پرونده کردها حل شود. چراکه آمریکا برای آزادی رقه به نیروی میدانی کردها نیاز داشت و ترکیه نیز تمایل نداشت تا سیاستهایش با ضرورت آزادسازی فوری رقه از سوی واشنگتن در تقابل قرار بگیرد. بعد از آزادی رقه، ترکها مستقیما از دولت آمریکا خواستند نیروهای کردی را کنترل کرده و سلاحهای سنگین را از دسترس آنان خارج کند. اما آنچه رخ داد عملا عکس مطالبات ترکها بود؛ روابط دوجانبه آمریکا و نیروهای کردی تقویت شد و قراردادهای تسلیحاتی گسترده و حتی آموزش جنگجویان کردی در دستور کار پنتاگون قرار گرفت.
ترکیه هماکنون 3هدف را در پی ورود مستقیم به معادلات نظامی سوریه دنبال میکند: اول یادآوری خطوط قرمز آنکارا برای همه بازیگران این بحران و حساسیت نسبت به رعایت آنها، دوم اثرگذاری بر موقعیت استراتژیک کردها در آینده سوریه و سوم تحمیل خواستههای خود در پرونده کردها به آمریکا از طریق ساخت واقعیتهای میدانی.
حملات ترکیه به شمال سوریه در حالی شروع شده که کردها میتوانستند با پذیرش پیشنهاد روسیه، مناطق شمالی را در اختیار دولت مرکزی قرار داده و بر سر آینده مدیریت آن وارد مذاکره شوند. موقعیت امروز کردها در معادلات سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاستی که کردها دنبال کردهاند، آنها را مقابل تمام بازیگران سوریه قرار داده و این وضعیت حاصل شرطبندی مطلق کردها روی آمریکا و عدممذاکره با هیچ طرف دیگری در معادلات سوریه است. آنها باید بدانند که نمیتوان در چنین صحنهای صرفا به یک بازیگر، هرچند قدرتمند -همچون آمریکا - تکیه کرد و لازم است باب ارتباط و گفتوگو با همه طرفها باز نگه داشته شود.
انتظار میرفت آمریکا واکنش جدیتری در دفاع از کردها داشته باشد. موضع آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
آمریکاییها فعلا منتظرند تا موازنات میدانی بیشتر مشخص شود. باید دید ترکها تا چه میزان در تحقق اهداف خود موفق خواهند بود، آیا نبرد عفرین به جنگی فرسایشی تبدیل میشود یا اینکه ترکیه ظرف چند روز مقاومت کردها را درهم خواهد شکست. بنابراین آمریکا تا مدت محدودی صبر کرده و بعد از آن موضع مشخصی در قبال تحولات شمال سوریه اتخاذ میکند. درهرحال موقعیت فعلی کردها به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست چراکه بر روابط واشنگتن با کردها در سایر مناطق، از جمله حسکه، قامشلی، رقه و دیرالزور تأثیر منفی خواهد گذاشت. بر این اساس فکر میکنم آمریکا درصورت عدمتوانایی کردها برای مقاومت، بهنحوی وارد صحنه شده و مانع از شکست سنگین کردها خواهد شد.