• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
سه شنبه 3 بهمن 1396
کد مطلب : 5036
+
-

جراحی پلاستیک تبهکار تحت تعقیب برای فرار از دست پلیس

جراحی پلاستیک تبهکار تحت تعقیب برای فرار از دست پلیس

 

تحقیقات پلیس درخصوص تبهکاری که به‌عنوان مأمور بانک، شهرداری یا سازمان بازنشستگی به خانه زنان و مردان سالخورده می‌رفت و اموال‌شان را زورگیری می‌کرد به دستگیری وی منجر شد. این مرد که حتی به یک نابینا و خانواده‌ای که 2فرزند معلول داشت رحم نکرده بود برای فرار از دست پلیس مدام تغییر چهره می‌داد و حتی جراحی پلاستیک انجام داده بود.

به گزارش همشهری، تحقیقات پلیس برای دستگیری این مرد از چندی قبل با شکایت زنی سالخورده کلید خورد. او درباره آنچه اتفاق افتاده بود به مأموران گفت: زنگ خانه‌ام به صدا در‌آمد و مردی خودش را مأمور بانک معرفی کرد و مدعی شد که من در قرعه‌کشی بانک برنده چند میلیون تومان پول شده‌ام. او که یک دسته پول دستش بود، گفت: باید مدارک شناسایی ارائه کنم و وقتی داخل خانه رفتم حس کردم او پشت سرم است. مرد قوی هیکل ناگهان به طرفم حمله‌ور شد و پول و طلایم را که حدود 80میلیون تومان ارزش داشت به زور سرقت کرد.

سرقت‌های سریالی

این زن تنها شاکی این پرونده نبود چرا که در ادامه چندین نفر دیگر نیز در اظهاراتی مشابه گفتند از آنها نیز با همین ترفند سرقت شده است. بیشتر این سرقت‌ها در غرب تهران اتفاق افتاده بود و مرد تبهکار خودش را مأمور بانک، شهرداری یا سازمان بازنشستگی معرفی کرده بود. یکی از مالباختگان، مرد نابینایی بود که مبلغ زیادی پول از خانه‌اش سرقت شده بود. او به مأموران گفت: در خانه تنها بودم که صدای زنگ را شنیدم و در را باز کردم. مردی گفت از طرف اداره آب آمده و باید انشعاب ما را ببیند. من هم کنار رفتم و او داخل شد. چند جمله درباره مصرف آب صحبت کرد اما بعد هرچه پرسیدم، دیگر جواب نداد و فهمیدم که به وسایل داخل خانه دست می‌زند. به او اعتراض کردم اما فایده‌ای نداشت و چند دقیقه بعد وقتی از خانه‌ام بیرون رفت فهمیدم مبلغی پول از خانه‌ام سرقت کرده است.

به‌جز مرد نابینا زن دیگری که 2فرزند معلول دارد نیز از شاکیان این پرونده بود. او گفت: متهم در خانه را زد و درحالی‌که دسته‌ای پول دستش بود، گفت: برای پرداخت معوقات بازنشستگی آمده است. گفت باید شناسنامه‌ام را به او نشان دهم. من هم وارد خانه شدم تا شناسنامه را بیاورم اما او هم دنبالم آمد و ناگهان از پشت من را روی زمین هل داد و تهدید کرد نباید سر و صدا کنم. 2فرزند معلولم در گوشه‌ای خوابیده بودند و از من هم کاری ساخته نبود. او به زور چند النگو و مبلغی پول از من سرقت و فرار کرد.

اولین سرنخ

در شرایطی که روزبه‌روز بر شمار شاکیان این پرونده افزوده می‌شد کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی مشخصاتی که مالباختگان از سارق اعلام کرده بودند و مطابقت آن با بانک اطلاعاتی مجرمان سابقه‌دار موفق به شناسایی هویت سارق تحت تعقیب شدند. او مردی 50ساله به نام فریدون است که تاکنون 13مرتبه به اتهام سرقت، کلاهبرداری و... دستگیر شده است. مأموران حتی مخفیگاه وی را کشف کردند اما بررسی‌ها نشان می‌دهد خانواده متهم او را طرد کرده‌اند و او در مکان نامعلومی مخفی شده است. با وجود این تحقیقات برای دستگیر‌کردن متهم همچنان ادامه داشت.

با گذشت ماه‌ها از ثبت نخستین شکایت از متهم چند روز قبل مأموران کلانتری 124قلهک که بیشترین شکایت‌ها از این تبهکار در آنجا ثبت شده بود به اطلاعاتی درباره مخفیگاه متهم دست یافتند. این شواهد حاکی از آن بود که وی مدام مخفیگاهش را تغییر می‌دهد و تلاش می‌کند با ترفندهای گوناگون خودش را از دید مأموران مخفی نگه دارد. با وجود این، شواهد به‌دست آمده نشان می‌داد آخرین مخفیگاه وی در حوالی خیابان پیروزی است. به این ترتیب او در عملیاتی ضربتی دستگیر شد و به ده‌ها فقره سرقت اعتراف کرد.

متهم وقتی در برابر افسران تجسس نشست جزئیات بیشتری از سرقت‌هایش را بازگو کرد و گفت: من روزها به برخی محله‌ها می‌رفتم و وانمود می‌کردم مأمور اداره‌های مختلفی هستم. برای یافتن طعمه‌هایم از ساکنان محله کمک می‌گرفتم. به این شکل که مثلا از آنها می‌پرسیدم فلان مردی که سالخورده و بازنشسته است کجا زندگی می‌کند. در هر محله هم‌چنین افرادی زندگی می‌کنند و به این ترتیب زنگ خانه آنها را می‌زدم و وقتی در را باز می‌کردند و مطمئن می‌شدم در خانه تنها هستند وارد می‌شدم و به زور پول یا طلاهای‌شان را می‌دزدیدم.

وی ادامه داد: از این راه پول زیادی نصیبم شد اما در این مدت مدام با ترس و لرز زندگی می‌کردم. حتی برای اینکه توسط پلیس شناسایی نشوم مدام چهره‌ام را تغییر می‌دادم و حتی مجبور شدم عمل جراجی پلاستیک انجام دهم. از طرف دیگر گاهی در این سرقت‌ها کارت شناسایی و شناسنامه هم می‌دزدیدم و با آن سیم‌کارت می‌خریدم یا حساب بانکی باز می‌کردم تا هیچ وقت دستگیر نشوم اما بالاخره بعد از مدت‌ها فرار به دام افتادم. او گفت: در این مدت مدام مخفیگاهم را تغییر می‌دادم و با اینکه پول زیادی داشتم اما آواره بودم. خوب شد که دستگیر شدم و از آوارگی نجات پیدا کردم.

براساس این گزارش، متهم در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات پلیس برای شناسایی سایر مالباختگان ادامه دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید