همسویی شورایعالی انتقالپایتخت با مدیریت شهری
محسن هاشمی رفسنجانی/ رئیس شورای شهر تهران
موضوع انتقال پایتخت در تمام دولتها مطرح بوده، اما نخستینبار و بهطور جدی از دوران دولت پنجم به ریاست آیتالله هاشمیرفسنجانی بود که موضوع انتقال پایتخت در کشور مطرح شد. خاطرم هست که در آن زمان شهرهایی نیز برای این جابهجایی درنظر گرفته شد. در جلسات کارشناسی که بهمنظور تحقق این ایده تشکیل شد، غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران پیشنهادی مطرح کرد که طی آن به جای هزینه در جابهجایی پایتخت، به درست کردن تهران و ساماندهی آن بپردازند زیرا او معتقد بود که میتوان تهران را با چنین هزینههایی آباد و مشکلاتش را برطرف کرد. از آن تاریخ تاکنون همیشه این دو ایده با هم در تقارن بودهاند. هر دولتی که بعد از آن روی کار آمده، ایده جابهجایی پایتخت را مطرح کرده و بعد در کمیتهای که برای تحقیق و عملی کردن این ایده تشکیل داده، نهایتا به موضوع برجای ماندن پایتخت و هزینه کردن برای آبادی پایتخت رسیده است. تکرار این طرح در دولتها موجب شد تا طرح انتقال «پایتخت اداری و سیاسی » به مجلس برده شود و بهصورت تخصصی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. با تصویب طرح «ساماندهی و انتقال پایتخت سیاسی و اداری» در قالب 5 ماده مقرر شد تا شورایعالی در مجلس به سرپرستی معاون اول رئیسجمهور و تعدادی از وزرا تشکیل شود. رویکرد اصلی کمیته در بررسی این طرح این بوده که «کلانشهر تهران بهعنوان مرکز اصلی سیاسی، اقتصادی و جمعیتی کشور در پی فرایند رشد شتابان و فزاینده خود طی دهههای اخیر با چالشهای محتوایی و زیرساختی روبهروست.
بهرغم توجه و اقدامات متعددی که تاکنون صورت گرفته است، مانند تمرکززدایی صنایع در شعاع ۱۲۰ کیلومتری، معافیتهای مالیاتی، راهبرد توسعه شهرهای میانی و انتخاب شهرهای اصلی در شبکههای منظم، هنوز بسیاری از تهدیدات وجود دارد. به این ترتیب عدماثربخشی راهکارهای بهکار گرفته شده، اتخاذ سیاستها و راهبردهای متناسب را ضروری میسازد. لذا یکی از راهبردهایی که در دستیابی به توفیق در مواجهه با چالشهای فعلی تهران مطرح است، تفرق و واگذاری نقش سیاسی و اداری به مرکز جداگانه جدید است. (انتقال پایتخت سیاسی و اداری)». این کمیته در دوران دولت آقای خاتمی همچنان به فعالیت خود ادامه داد و بهنظرم در دولت آقای احمدینژاد نیز مجددا فعال شد زیرا خاطرم هست آقای قالیباف نیز در این خصوص نظری مشابه نظر مدیران شهری پیشین داشت. اکنون مدتی است که در دولت آقای روحانی نیز موضوع انتقال پایتخت سیاسی و اداری دوباره مطرح شده است. در جلساتی که در این خصوص برگزار شده، نظر آقای عباس آخوندی، دبیر کمیته نیز کنار گذاشتن طرح انتقال پایتخت و هزینه بودجه این طرح در تهران بود. در جلسات اخیر مصوب شد که اگر میگوییم تهران را آباد و ساماندهی کنیم، چه کاری باید انجام دهیم؟ در همین راستا 4 آیتم مشخص شد.
این 4 آیتم شامل توسعه حملونقل عمومی در تهران و شهرهای اقماری، ساماندهی اجتماعی، بافت فرسوده و شهرسازی بود. با ارائه این پیشنهادها موضوع انتقال پایتخت بار دیگر به حاشیه رفت و به جای آن موضوع ساماندهی تهران در دستور کار قرار گرفت. از آنجا که نخستین بند ساماندهی پایتخت حملونقل عمومی و مخصوصا حملونقل ریلپایه است، گزارشی از وضعیت حملونقل عمومی بهخصوص در غرب تهران ارائه شد. طبق این گزارش، مجموع خودروهایی که از شهرهای اقماری تهران به تهران رفتوآمد میکنند، عددی در حدود یک میلیون و 300 هزار خودروست که روزبهروز نیز در حال افزایش است. لذا باید ساماندهی جدی در این خصوص انجام شود تا به جای اینکه خودروها بهصورت تکسرنشین وارد تهران شوند، توسط روش ریلپایه و بهصورت حملونقل ریلی انبوهبر این جابهجاییها را انجام دهند.
در این جلسات بنده بهعنوان رئیس شورای شهر تهران نامهای را که به رئیسجمهور پیشنهاد کرده بودم، مجددا مطرح کردم. در این نامه به 500 کیلومتر ریل آماده در تهران و تهران بزرگ اشاره شده است که درصورت تجهیز میتواند امکان 10میلیون سفر را در تهران و شهرهای اقماری محقق کند. همچنین در این جلسات مشترک، مسائلی مربوط به تامین اعتبار این پیشنهاد نیز مطرح شد که مهمترین آن تحقق تعهدات وزارت نفت بود. اگر وزارت نفت به تعهدات قانونی خود عمل کند و بابت سفرهایی که با ریل انجام میشود، سهم مورد توافق خود را پرداخت کند، مبلغی که جمع میشود میتواند مشکل توسعه حملونقل ریلی را حل کند.