به دنبال ردپای نوروز باستانی
یادگاری ازجمشید
لیلا باقری
عید باستانی نوروز، قدیمیترین جشن همگانی مردم فارسی زبان است و همه ما هم میدانیم که از زمان پادشاه جم یا جمشید برای ما به یادگار مانده است. اغلب آداب برگزاری این جشن هم سینهبهسینه به ما رسیده البته به جز برخی آداب که متعلق به همان دوران کهن است. اینجا گذری میکنیم بر رگ و ریشه نوروز و همه آدابی که از دوران کهن وجود داشته است و البته از جمشید پایهگذار این جشن زیبا هم بیشتر میخوانیم؛ جمشیدی که پیشنهاد پیامبری داشت و در روزگاری ایران را به سمت آبادانی هدایت کرد اما دیو دروغ او را به انحراف برد.
رد پای نوروز
در شاهنامه و کتاب ابوریحان بیرونی
نوروز جشن آغاز سال پارسی است که در روز اول فروردینماه برابر با 21مارس میلادی برگزار میشود. کلمه نوروز بهصورت پهلوی «نوَگ روز» نوشته میشود. در واقع واژه «جشن» همان یسن/ یسنه اوستایی است که در زبان پهلوی یزشن هم گفته میشد؛ به معنی ستایش و نیایش شادمانه. «نوروز» یا نوگ روز در پهلوی هم به معنی نخستین روز از ماه فروردین است.
ابوریحان بیرونی در التفهیم در وجهتسمیه نوروز آورده است: «نخستین روز است از فروردین ماه و بدین جهت نوروز نام گرفته که آغاز سال نو است و تا 5 روز پس از آن جشها برپا میکردند و روز ششم فروردین را نوروز بزرگ یا جشن بزرگ یا نوروز ملک میگویند زیرا خسروان در آن 5 روز به حقوق اطرافیان و مردم و نیز بزرگان رسیدگی میکردند و روز ششم جهت ملاقات خاصان و نزدیکان خلوت میکردند.» همچنین بیرونی در همین کتاب توصیفی از تقویم ملل مختلف دارد و در بخش تقویم پارسیان، از جشنهای نوروز، سده، تیرگان، مهرگان، شش گهنبار، پروردگان، بهمنجنه و چند جشن دیگر نام میبرد و میگوید که در باور ایرانیان نوروز نخستین روز آغاز آفرینش است. در تاریخ گردیزی هم جشن نوروز تحت عنوان جشنهای زرتشتیان آمده است و اینکه نوروز و مهرگان مورد توجه زیاد زرتشتیان بودهاند؛ «مهرگان بزرگ باشد و بعضی از مغان چنین گویند که این فیروزی فریدون بر بیوراسپ، رام روز بودست از مهرماه و زرتشت که مغان او را به پیغمبری دارند، فرموده است بزرگتر داشتن این روز و روز نوروز را.»
نوروز و برگزاری آداب و رسومش در دوران هخامنشیان حسابی داغ بوده و رونق فراوانی داشته است. در زمان اشکانیان هم نوروز پررونق و جزو آداب جدانشدنی مردم در آغاز بهار بوده است. روایات تاریخی میگوید در دوره ساسانیان و بعد از اسلام هم این عید هرسال باشکوه برگزار میشده است؛ عیدی که ریشه در ایران باستان دارد و میتوان منشأ آن را در اسطوره ایرانی جستوجو کرد. در شاهنامه درباره نوروز آمده است که جمشید جشنی ترتیب داد. «در این جشن، جهانیان به گرد تختش جمع شده بودند و با حیرت به شکوه و عظمت او مینگریستند و جواهرات بر او میافشاندند. این روز را که نخستین روز ماه فروردین بود، نوروز نامیدند.»
نوروز عام و نوروز خاص در گذشته
ایرانیان معتقد بودند در این روز خداوند از آفرینش جهان آسود و مشتری را بیافرید و زرتشت با خداوند توفیق مناجات یافت و کیخسرو بر آسمان عروج کرد. 5روز اول جشن نوروز که جنبه همگانی داشت و عموم مردم در آن به اجرای مراسم خاص خود میپرداختند «نوروز عامه» و از روز ششم که جشن نوروز به طرز ویژهای در دربار برگزار میشد «نوروز خاصه» بوده است. شاید برای همین باشد که هنوز هم برای عید نوروز 5 روز اول تعطیلات رسمی است هرچند که در گذشته این 5 روز نهتنها تعطیل رسمی نبود که روزهایی بود برای رسیدگی بهکار مردم.
در نوروز شب با روز برابر شود و به قول گردیزی: «سایهها از دیوارها بگذرد و آفتاب از روزنها اوفتد و عجمان گویند: در این روز جمشید بر گوساله نشست و سوی جنوب رفت، به حرب دیوان و سیاهان و کارزار کرد و همه را مغلوب کرد.» در روایات و افسانههای دیگری درباره علت پیدایش نوروز آوردهاند که «دیوان به فرمان جمشید تختی ساختند و آن را بر دوش گرفتند و از دماوند به بابل بردند. مردم از دیدن او که چون خورشید بر تخت خود میدرخشید به حیرت افتادند و پنداشتند که او خورشید است و به یک روز 2خورشید در آسمان پیدا شد. این امر در نخستین روز فروردین بود و از این روی، مردم بر گرد تخت او جمع شدند و همگان گفتند این روز نو است و جمشید فرمان داد این روز و 5روز پس از آن را جشن گرفتند. بیشتر منابع، جمشید را پایهگذار نوروز و رسمهای نیکو دانستهاند. طبری و فردوسی هم این منابع را تأیید کردهاند».
نوروز را در ایران قدیم جشن فروردگان هم میگفتهاند زیرا این زمان را اوقات نزول فروهرها از آسمان میدانستند. فروه در اعتقادات باستانی از نیروهای مینویی است که پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنها، به عالم بالا رفته و پایدار میماند. در موقع ششمین گاهنبار که خلقت بشر در آن صورت گرفته، فروهرها ده شب در روی زمین توقف میکنند. بیرونی مینویسد این جشن 10روز طول میکشیده و آخرین 5روز اسفندماه را نخستین فروردگان، و خمسه مسترقه را در تقویم دومین فروردگان میگفتهاند. در 2جشن نوروز و مهرگان، دردورههایی از تاریخ ایران، مردم، به فراخور موقعیت خود، برای شاهان هدیه میبردند.
روز نوروز و ماه فروردین
در ایام نوروز مراسم خاصی در ایران قدیم برگزار میشده است که دنبال آن تا امروز هم باقی است. در اسطوره و داستانوارههای یاحقی آمده که پارسیان برای جشن فروردین خانه را تمیز میکنند و اتاق برگزاری مراسم را میآرایند و روی میزی کوزه آب و گلدان و ظرفی از آتش میگذارند و آتش را با چوب صندل و سایر چوبهای خوشبو نیرو میدهند و هرکسی باید با دست خود چوب بر آتش بگذارد و نام درگذشتگان خود را بشمارد. مردم برخی نواحی ایران معتقدند که در شب آخر سال ارواح درگذشتگان به خانههای خود برمیگردند و از روشنی چراغ شاد میشوند.
رسم برافروختن آتش در نوروز تا زمان عباسیان در بینالنهرین رواج داشت و از احترام خاص آتش نزد ایرانیان حکایت میکرد. رسم دیگر، آب ریختن به یکدیگر و غسل کردن در صبح نوروز بوده است.