• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 15 اسفند 1397
کد مطلب : 50001
+
-

آیا جنگل‌کاری در عرصه‌های جنگلی ضروری است؟

دیدگاه
آیا جنگل‌کاری در عرصه‌های جنگلی ضروری است؟


مظفر شیروانی/ مشاور بین‌المللی جنگل و ‌محیط‌زیست در اتریش
نگاهی به خشکی‌های زمین نشان می‌دهد هرکجا شرایط طبیعی امکان به‌وجود آمدن جنگل را داشته، جنگل‌ها استقرار و ‌توسعه یافته و فرایند تجدیدپذیری آن نیز تابعی از شرایط طبیعی آن بوده است. اما انسان طی قرن‌ها شرایطی را برای جنگل‌های طبیعی ایجاد کرده است که مانع زادآوری یا تجدید حیات طبیعی آن می‌شود. تجارب مختلف نشان داده که دخالت‌های انسان با حضور دام و حیات‌وحش از عوامل اصلی در ممانعت از استقرار زادآوری‌های طبیعی در عرصه‌های جنگلی محسوب می‌شود. با از میان برداشته شدن این موانع، امکان زادآوری طبیعی بدون استثنا در کلیه عرصه‌های جنگلی وجود دارد؛ فقط انسان‌ها باید تدابیری را به‌منظور از میان برداشتن موانع زادآوری‌های طبیعی اتخاذ کنند. چنین است که اکثر کشورهای پیشرفته جهان تدابیر موفقیت‌آمیزی را به‌منظور خروج دام از جنگل اتخاذ کرده‌اند. به علاوه در چند قرن گذشته، صنعتی‌شدن جوامع و در نتیجه گسترش جمعیت منجر به تقلیل سطوح گسترده جنگل‌های طبیعی شده است.

در این شرایط، انسان‌ها مجبور شده‌اند که ضمن جلوگیری از پیشروی فجایع زیست‌محیطی و جلوگیری از دخالت‌های نابجای انسان بتوانند با استفاده از تجربه باغداری و زراعت، برای تأمین چوب مورد نیاز خود و به‌ویژه صنایع چوب ‌و کاغذ به ایجاد جنگل‌های دست‌کاشت مبادرت کنند.

یادآور می‌شود، واژه جنگل‌کاری غلط مصطلحی است که به‌کار می‌رود، زیرا همانطوری که گفته شد جنگل منشا طبیعی دارد و جنگل‌ها به‌عنوان یک مجموعه زنده قادرند به‌طور طبیعی زادآوری کنند؛ امری که از میلیون‌ها سال پیش تاکنون بدون دخالت انسان به اجرا درآمده است.

انسان با سابقه فعالیتی حدود 200 سال، توانسته است با ایجاد جنگل دست‌کاشت، زراعت چوب و فضای سبز و تأثیرات گازهای گلخانه‌ای، تولید چوب را کاهش دهد و زمینه تثبیت خاک، افزایش بارندگی و جلوگیری از سروصدا را فراهم و به‌عبارت دیگر توسعه پایدار در عرصه‌های جنگلی را دنبال کند، اما جنگلی قادر است در بلندمدت به سمت‌وسوی پایداری سوق داده شود که در آن تعادل مابین اکولوژی، اکونومی و نیازهای اجتماعی برقرار باشد.

از آنجا ‌که امور مربوط به جنگل نیازمند زمانی طولانی است، لذا قبل از اقدام به هر نوع جنگل‌کاری ضروری است که نوع جنگلی که انتظار دست‌یافتن به آن در آینده مدنظر است، مشخص شود. مسلم است که تعیین نوع جنگل (طبیعی، کلاسیک و همگام با طبیعت) به‌عنوان هدف بلندمدت نحوه عملیات آینده را مشخص می‌کند. ولی صرف‌نظر از نوع جنگلی که جنگلبان انتظار دارد در آینده به آن دست یابد، رعایت کامل موارد بوم‌شناسی به‌منظور پایداری جنگل امری الزامی است. در این رابطه ارتباط تنگاتنگ مابین موجودات زنده و غیرزنده (ارگانیسم‌ها و جهان خارج) حد و مرز یک واحد جنگلی را مشخص می‌کند. با توجه به نیاز وافری که جوامع انسانی به جنگل و فرآورده‌های جنگلی دارند، اقتصادی بودن جنگل و تأمین نیازمندی‌های اجتماعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بنابراین در موارد اقتصادی، بهره‌برداری از کلیه پتانسیل‌ها، بدون درهم ریختن ساختار جنگل و با توجه به اصل کم‌کردن هزینه و افزایش درآمدها شکل می‌گیرد. خدمات اجتماعی جنگل اعم از اشتغال و برآوردن نیازهای اجتماعی از مهم‌ترین مواردی است که در مدیریت جنگل درنظر گرفته می‌شود. یادآور می‌شود، کشورهای پیشرفته طی چندین دهه اخیر موفق شده‌اند سطوح جنگل‌کاری‌ها را به حداقل ممکن تقلیل دهند و زمینه‌های مناسب را برای گسترش زادآوری‌های طبیعی با محدودیت حیات وحش فراهم سازند. امروزه با توجه به تغییرات آب‌وهوایی، شیوه‌ای از جنگل‌کاری قابل توصیه است که ضمن برآوردن نیازمندی‌های بوم‌شناسی، اقتصادی و اجتماعی، خود نیز به‌تدریج به جنگلی خودگردان، خودکفا و در نهایت به یک جنگل دائمی«کلیماکس» مبدل شود. به‌طور خلاصه باید گفت در جنگل‌های طبیعی که خود از تنوع سنی، گونه‌ای، ساختاری و پایداری کامل برخوردارند، اجرای طرح‌های جنگلداری کلاسیک آنها را به جنگل‌های زبون، ضعیف با فقر بیولوژیک و ناپایداری مبدل می‌سازد که بازگشت آنها به حالت اولیه به قرن‌ها زمان احتیاج خواهد داشت، اما در جنگل‌های همگام با طبیعت عموما نیاز به جنگل‌کاری نیست و این وظیفه مهم به طبیعت واگذار می‌شود تا با رفع موانع و بدون هزینه اضافی به نحو احسن به اجرا در‌آید.

برای ایجاد و توسعه جنگل نخست گیاهانی مستقر می  شوند  که بتوانند بر روی خاک های فشرده ،خشک و فقیر ریشه دوانی کنند . با رشد این گیاهان و ایجاد پوشش گیاهی توام با ریخته شدن برگ و ساقه آنها ، بتدریج همانند شرایط جنگلهای طبیعی مقدار جذب آب و جمعیت موجودات زنده در خاک افزایش می یابند. تغییرات ایجاد شده در خاک ًًشرایط بهتری را برای استقرار و رشد  درختان و درختچه های کم توقع ، نور پسند و پیشگام فراهم می سازند . ریخته شدن برگ و سایر مواد حاصل از رشد این گیاهان  در روی زمین، بتدریج و تحت تاثیر فعالیت موجودات زنده به هوموس ضعیف (Waldmull ) تبدیل می گردند . با غنی تر شدن تدریجی خاک درختان و درختچه هایی دیگری که سایه پسند و پر توقع هستند ، امکان رشد پیدا می‌کنند و با افزایش ارتفاع از سطح دریا و با توجه به آب وهوا جوامع مختلف جنگلی بطور طبیعی شکل می گیرند. به عبارت دیگر هرکجا شرایط طبیعی امکان بوجود آمدن جنگل را داشته است، جنگل ها استقرار و ‌توسعه یافته اند . فرایند تجدید پذیری نیز تابعی از وجود شرایط طبیعی است . با شروع دوره کشاورزی و اهلی نمودن حیوانات توسط انسان بتدریج عرصه های جنگلی به چراگاه ها  و زمین های کشاورزی مبدل شدند . اسکان هر چه بیشتر انسان ها و گسترش جمعیت شهری توام با صنعتی شدن جوامع مخصوصا در چندین قرن گذشته منجر به توسعه هر چه بیشتر کشاورزی و تقلیل سطوح گسترده جنگلهای طبیعی شده است.

عوامل نامساعد جوی توام با دخالت های نابجای انسانی، حیوانی، خشکسالی، فرسایش خاک ، گسترش مناطق کویری ،پراکندگی ریز گردها، افزایش سیلاب ها را در پی داشته است . تاثیر جنگ‌ های منطقه ای ، تخریب گسترده توام با وضعیت بحرانی ‌اب و هوا و نیاز افزاینده جوامع صنعتی به چوب،  انسان ها را مجبور به اخذ تصمیم هایی کرده  که ضمن جلوگیری از پیشروی فجایع زیست محیطی بتوانند با استفاده از تجربه باغداری و زراعت ، برای تامین چوب مورد نیاز خود به ایجاد جنگل های دست کاشت مبادرت ورزند و بدین وسیله نیازمندیهای صنایع چوب ‌و کاغذ را  تامین نمایند.

۱-جنگل کاری 
واژه جنگل کاری  اصطلاح غلط مصطلحی است که به کار می‌رود . زیرا جنگل منشا طبیعی دارد ، اما انسان با سابقه فعالیتی که بیش از حدود دویست سال قدمت دارد ، توانسته است  در نتیجه فعالیت درخت کاری به طریق مصنوعی وبا کشت بذر، قلمه ، نهال های تولید شده در نهالستان و انتقال آنها به عرصه های منابع طبیعی جنگل انسان ساخت را ‌ایجاد کند .  در طبیعت امری به نام جنگل کاری وجود ندارد . جنگل ها بعنوان یک مجموعه زنده قادرند بطور طبیعی زاد آوری نمایند .امری  که از میلیون ها سال پیش تاکنون بدون نیاز انسانی به اجرا در آمده است . در واقع در طبیعت امری تحت عنوان  جنگل کاری ،تعیین جوامع جنگلی و سایر فعالیت های انسانی بومی و یا غیر بومی وجود ندارد . اما انسان طی قرن ها شرایطی را برای جنگلهای طبیعی ایجاد کرده است  که مانع از زاداوری یا تجدید حیات طبیعی  می‌شود  . این موانع هستند که امر جنگل کاری با تعیین اهدافی مشخص را ضروری و شاید اجتناب ناپذیر جلوه می‌دهند  .

۲- اهداف جنگل کاری
بطور کلی هدف از جنگل کاری توسعه جنگل پایدار به منظور ایجاد فضای سبز، کم کردن تاثیرات گازهای گلخانه ای، تولید چوب ، تثبیت خاک ، افزایش بارندگی ، جلوگیری از سرو صدا وغیره است.

۳- جنگل پایدار
جنگلی پایدار است که کار کردهای آن برای نسل حال و آینده به طور پیوسته نگهداری شود ( فرهنگ ‌‌نوین کشاورزی و منابع طبیعی ص۲۸۲ ) برای دستیابی به بهترین شرایط پایداری ، جنگلدار باید قبل از هرگونه اقدام به جنگل کاری  به نوع جنگلی که انتظار دارد در آینده به آن برسد بیندیشد .

۴-انواع جنگل ها :
۴-۱ جنگل های طبیعی جنگل های توسعه یافته ای هستند که از میلیون ها سال قبل تا کنون بدون دخالت مستقیم انسان و یا با دخالت غیر مستقیم آنها به وجود آمده اند.

این جنگل ها توانسته اند طی سالیان دراز با توجه به ساختار طبیعی ، منابع ژنی غنی و دینامیکی که دارند، خود را با شرایط متفاوت محیطی وفق دهند و در عمل اکوسیستمی گیاهی و حیوانی پایداری را بوجود آورند . بطوری که سیستمی متحول پذیر و پویا تر از جنگلهای طبیعی قابل تصور نیست . سیکل کامل حیات شامل مراحل مختلف زاداوری ،جوانی ، میان سالی ، پیری و مرگ بتدریج و بدون نیاز به دخالت های انسانی بطور طبیعی و خودکار در آنها به اجرا در می ایند .

۴-۲ جنگل های کلاسیک جنگل هایی بر گرفته از تفکر کشاورزی  هستند که کلیه اقدامات در آنها از شروع جنگل کاری تا آخرین مرحله بهره برداری امری کپی شده از فعالیت های کشاورزی است .
 
اساس برنامه زمان بندی شده آنها تنها با توجه به سن درختان اجرایی و اکثر قریب به اتفاق آنها نیز محصول جنگل های دست کاشت هستند.

۴-۳ جنگل های  همگام  با طبیعت . فلسفه و جودی این نوع جنگل ها از جنگل های طبیعی دست نخورده نشات گرفته و اساسا هر نوع دخالتی در این جنگل ها همگام با طبیعت است . جنگلبان سعی می کند با دخالت‌ های بجا و بموقع ، زمینه های مناسبی را برای زاد آوری های طبیعی ،ناهمسالی ، تنوع گونه ای و ساختاری کردن جنگل فراهم سازد .در این جنگل ها برعکس جنگل های کلاسیک به سن درختان توجه خاصی مبذول نمی‌شود . عملیات بهره برداری با توجه به دیر زیستی و افزایش قطر درختان ( قطر هدف ) به اجرا در می آیند . منظور از به کار بردن قطر ،  این است که از برداشت درختان کم قطر و جوان که امکان رشد سالیانه زیادی را دارا هستند و هزینه برداشت آنها نسبت به درختان قطور زیاد تر و علاوه بر آن کیفیت آنها پایین تر است جلوگیری به عمل آید . در گونه های جنگلی پهن برگ قیمت هر گرده بینه تابع قطر است. هر چه قطر گرده بینه بیشتر باشد قیمت آن نیز در بازار مصرف بالاتر است .

در جنگل های همگام با طبیعت اصل چوب که  روی چوب رشد می کند  مد نظر قرار داده می‌شود و  برخورد به درختان ، درختچه ها، توام با سایر موجودات زنده بصورت فردی (individuell) است  . پروسه تولید و برداشت در این منابع امری طبیعی و دایمی است .

 ۵ -مواردی که در انتخاب نوع جنگل باید در نظر گرفته شوند  

۱-۵ اکولوژی جنگل . بطور کلی صرفنظر از نوع جنگلی که جنگلبان انتظار دارد در آینده به آن دست یابد، رعایت کامل موارد بومشناسی به منظور پایداری جنگل امری الزامی است . در این رابطه ارتباط تنگاتنگ مابین موجودات زنده و غیر زنده بیان( ارگانیسم ها و جهان خارج ) بیان می شوند که حد و مرز یک واحد جنگلی را مشخص می کنند . 

۵-۲ اقتصادی ، اجتماعی بودن جنگل . امروزه با توجه به نیاز وافری که جوامع انسانی به جنگل و فراورده های جنگلی دارند ، اقتصادی بودن جنگل و تامین نیازمندی های اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخودار هستند. بطور کلی جنگلی قادر است در بلند مدت به سمت و سوی پایداری سوق داده شود که در آن تعادل مابین اکولوژی ،اکونومی و نیازهای اجتماعی بر قرار باشد . در موضوع اکولوژی اثرات فاکتورهای زنده و غیره زنده بر روی یکدیگر مورد توجه است . در موارد اقتصادی بهره برداری از کلیه پتانسیل ها ، بدون درهم ریختن ساختار جنگل و با توجه با اصل کم کردن هزینه و افزایش درآمدها شکل می‌گیرد . خدمات اجتماعی جنگل اعم از اشتغال و برآوردن نیازهای اجتماعی از مهم ترین مواردی هستند که در نظر گرفته می‌شوند .

۶- روش‌های اجرایی جنگل کاری در انواع مختلف جنگل ها  
۶-۱ جنگل کاری  در جنگل های طبیعی.  در جنگل های طبیعی امری به نام جنگل کاری مطلقا بی معنا است . در این منابع از میلیون ها سال قبل تاکنون امر زاد آوری طبیعی و رشد نهال بدون نیاز به هرگونه دخالتِ انسانی صورت گرفته است . در این جنگل ها  درختان قطوری که به عمر دیر زیستی رسیده اند بوسیله عوامل مختلف مانند سر و شاخه شکسته گی در اثر برف‌ های سنگین، باد ،طوفان ، زخمی شدن تنه و ریشه ها موردحمله افات ‌و امراض قرار می گیرند ، بتدریج ضعیف ، خشک  ، شکسته یا ریشه کن می‌شوند. حفره‌های خالی ایجاد شده در اثر فقدان این درختان قطور ، بستر مناسبی را برای زاد آوری های طبیعی فراهم می سازند. ریخته شدن بذور درختان مختلف در داخل حفره ها توام با شرایط نوری ایجاد شده ، زمینه های مناسبی را برای استقرار زاد آوری های طبیعی فراهم می کنند . در مراحل اولیه سبز شدن بذور حفره  خالی شده گاهی مفروش از نهال نورس می شود. در این شرایط رقابتی نهال هایی امکان رشد و استقرار پیدا می‌ کنند که از امکانات نور کافی و خاک مناسب برای ریشه دوانی عمیق برخوردار باشند . در این فرایند گسترش،  تاج درختان اطراف حفره باعث کوچک شدن حفره می شوند . نهال هایی که با کمبود نور مواجه هستند، بتدریج خشک و فضا را برای رشد نهال های دیگر فراهم می سازند . طی این عمل بتدریج گونه های ضعیف در اثر رقابت شدید بینا بینی ازبین میروند و جای خودشان را به گونه هایی می دهند ، که بتوانند از شرایط محیطی بهترین استفاده را کنند  . در جنگل های طبیعی عملیات انتخاب گونه ( Selektion ) توام با جابجایی ( Sukzessionen ) و عملیات پرورشی ( Biological automation ) بطور طبیعی انجام می‌گیرند   واین جنگل ها نیازی به جنگل کاری  و انتخاب درخت شاهد (آلیته)و همچنین عملیات پرورشی نخواهند داشت . کلیه این عملیات بطور طبیعی و بدون کمترین هزینه صورت می‌گیرند .

۶-۲ جنگل کاری به روش کلاسیک
در این روش از جنگل کاری جنگل بان  پس از جمع آوری اطلاعات لازم، درمورد سنگ مادر ، نوع زمین ، خاک ، پوشش گیاهی ،شرایط آب و هوایی منطقه و با توجه به جامعه گیاهی اقدام به انتخاب گونه های درختی و کشت آنها بعمل می آورد . بذر های انتخابی این گونه ها طی شرایط خاص و نسبتا پیچیده از چند درخت مادری از جنگل و یا از محوطه های بذر گیری که به همین منظور انتخاب شده اند تهیه می شوند . پس از کشت بذر و طی فرایند تولید درنهالستان ها، نهال های تولید شده در عرصه های جنگلی غرس می شوند . عملیات جنگل کاری معمولا از طرق مختلف مانند بذر ،نهال و قلمه کاری بعمل می ایند . در این نوع از جنگل کاری ها گرچه تنوع گونه ای توام با روش های متفاوت کشت مانند کشت گروهی ، نواری ، مخلوط ، خالص و غیره اجرایی می شوند اما با گذشت زمان و انجام عملیات پرورشی کلاسیک عملا چنین جنگل کاری هایی با تیپ خاص به جنگل های همسال، یک اشکوبه ای نا پایدار مبدل می شوند که در مقابل تغییرات عوامل زنده و غیره زنده به سادگی در هم ریخته می‌شوند . انتخاب و کشت گونه در این نوع از جنگل کاری ها برای یکبار و آن هم عمدتا براساس  جوامع جنگلی تاثیر پذیر از تغییرات اقلیمی صورت می‌گیرد . 

طرح های جنگلداری این نوع از جنگل ها برای یک مدت زمان معینی تهیه و تنظیم می‌شوند . الزامات زمان بندی شده ،امکان هرگونه جابجایی گونه های کشت شده (succession) را با توجه به تغییرات اقلیمی کاملا از آنها سلب می کند . هر اتفاق غیره مترقبه ای مانند خشکسالی ، باران های اسیدی ،گازهای گلخانه ای ، آتش سوزی وغیره می‌توانند به سادگی سرنوشت این نوع جنگل ها  را به کلی تغییر و حتی در بعضی موارد باعث در هم ریختن کامل آنها شود . در اجرای این روش از جنگل کاری ها معمولا احداث نهالستان ها توام با هزینه های سنگین جنگل کاری و سپس عملیات پرورشی هزینه بر در سنین مختلف امری اجتناب ناپذیر است .

از نظر بوم شناسی نیز این نوع جنگل کاری ها معمولا با مشکلاتی ازقبیل عدم تطابق گونه با پایگاه ، فقر تنوع ژنی ، محدودیت های فصل کشت و سایر موارد دیگر مواجه هستند که نمی توان به آسانی از آنها چشم پوشی نمود . بطور کلی در این نوع جنگل ها برداشت‌ انبوه در سطح یک پارسل و متعاقب آن جنگل کاری وسیع در محل های برداشت شده  روش هایی هستند که در اکثر مواقع به اجرا در می ایند .

۶-۳ روش جنگل کاری همگام با طبیعت . بطور کلی طرفدارن جنگلداری همگام با طبیعت اعتقاد چندانی به جنگل کاری ندارند. آنها معتقدند که جنگل ها از میلیون ها سال قبل تاکنون بدون دخالت انسانی زاد آوری و توسعه نموده اند. تنها دخالت های نا بجای انسانی هستند که مانع زاداوری طبیعی آنها می شوند . امروزه نیز چنانچه عوامل تخریب از میان برداشته شوند عرصه های جنگلی قادرند در اکثر مواقع بطور طبیعی زاداوری طبیعی نمایند و به  صورت مجموعه ای خود کفا ادامه حیات دهند. یکی از مشکلات عمده این نوع زاد ا‌وری ها در جنگل های تخریب شده،  زمان نسبتا طولانی تا رسیدن به استقرار کامل جنگل است . بنابراین در   مواردی که زمان نقش تعیین کننده ای را دارد و یا اینکه از میان برداشتن عوامل تخریب کننده به هیچ وجه میسر نیست ، در این شرایط ممکن است اقداماتی در زمینه جنگل کاری صورت پذیرد .

در جنگل کاری هایی که به منظور دستیابی به جنگل های همگام با طبیعت طراحی می شوند، تدابیری اتخاذ خواهند شد تااینکه جنگل در آینده نه چندان دور به سمت جنگل های آمیخته ، ناهمسال و ساختاری رشد کنند. در جنگل های ساختاری چنانچه به دلایل مختلفی اشکوب فوقانی و یا حتی اشکوب میانی درهم ریخته شوند باز هم اشکوب تحتانی می‌تواند بدون دخالت های انسانی و با کمک باقیمانده درختان سرپا بدون هزینه های گزاف تهیه نهال و نهال کاری جنگل را مجددا احیا شود. در چنین مواردی نیاز به جنگل کاری و احداث نهالستان و یا خرید نهال وجود نخواهد داشت .

در طرح های همگام باطبیعت، نخست تلاش لازم به منظور از میان برداشتن عوامل تخریب و استقرار زاد آوری  طبیعی فراهم می آیند . در این شرایط وضعیت توپوگرافی زمین و نقش باقیماند گیاهان ( تک درختان پراکنده، درختچه ها )، جانداران ( پستانداران ، خزندگان ،پرندگان ) و استفاده مناسب از آنها اهمیت بسیار زیادی در شکل گیری این نوع جنگل ها خواهند داشت . نوع گونه های انتخابی  نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند . از این طریق است که می توان در مدت زمانی کوتاه ، جنگل دست کاشتی را که همسال و یک اشکوبه است انرا به  جنگلی ناهمسال و ساختاری تبدیل نمود . اصل پایداری جنگل ساختار جنگل است . برای دستیابی به به یک جنگل ساختاری کلیه خصوصیات فیزیولوژیکی نهال های مورد کشت مورد توجه قرار می گیرند  .
 
درختان و درختچه های پیشگام همراه با خواص نور پسندی و حتی سبکی وزن بذر ها در ناهمسال نمودن و ساختاری کردن جنگل نقش ارزنده ای را ایفا می کنند . آمیخته کردن گونه های پیشگام با دیر زیستی کم ، توام با گونه های سایه پسند، با دیر زیستی زیاد  می توانند علاوه بر بوجود آوردن میکرو کلیمای معتدل ، تثبیت و احیای خاک  ، بستر مناسبی  را نیز به منظور ساختاری نمودن هر چه زودتر نهال های کاشته شده فراهم سازند .

 ۷- عملیات پرورشی ، احیایی  
این عملیات به منظور پایداری و استمرار تولید در جنگل ها به اجرا در می آیند ، دخالت های پرورشی ، احیایی می‌توانند جنگل را به سمت و ‌سوی جنگل های تک گزینی، یک اشکوبه ای ،همسال کلاسیک و یا اینکه به جنگل های ناهمسال ، متنوع و ساختاری همگام با طبیعت  هدایت کنند . انتخاب نوع عملیات پرورشی، احیایی تعیین کننده  سرنوشت منابع جنگلی هستند .

۷-۱ عملیات پرورشی در جنگل های کلاسیک :
عملیات پرورشی در  این نوع جنگل ها شرایط رشدی مناسب را فقط برای درختان سرور و غالب ( درختان الیت )فراهم می سازند. سایر درختان مغلوب و کج ومعوج ، بیمار ،شکسته ،خشکیده و یا افتاده بتدریج به نفع درختان الیت قطع و از جنگل خارج می‌شوند . بطوریکه در آخرین مرحله بهره برداری ‌تعداد درختان در هر هکتار به شماری محدود از درختان آلیت منتهی می شوند . ‌با نزدیک شدن زمان بهره برداری نهایی  مقدمات روشن کردن و استقرار زاد آوری طبیعی با باز کردن تاج درختان فراهم می شود . پس از استقرار زاد آوری که معمولا نیز به علل مختلف صورت نمی گیرد ،  درختان آلیته برداشت‌ می‌شوند  و ارتفاع تاج پوشش جنگل به یکباره به سطح زاد آوری طبیعی تنزل داده می‌ شود . در این روش گونه های حاصل از زاد آوری طبیعی جمعا همسال و یک اشکوبه هستند که بعدا با توجه به  دخالت های آلیته پرورشی ، بتدریج جنگل  را به سمت و سوی جنگلی انبوه ، همسال ، یک اشکوبه ای با پراکنش قطری کم  سوق می‌ دهند .
نتیجه حاصل از این نوع عملیات پرورشی کلاسیک باعث رقابت شدید بین درختان به منظور رسیدن به نور است .

در چنین وضعیتی بتدریج  تاج پوشش جنگل انبوه ، تاج درختان کوچک و دفرمه می شوند .سطح تاج پوشش این نوع از جنگل ها بر عکس تاج پوشش جنگل های طبیعی که بریده و ابری شکل است ،مسطح است . انبوهی تاج پوشش و بالا بودن ضریب قد کشیدگی (
H/D>80 ) منجر به سرشاخه شکستگی ناشی از برف  و همچنین طوفان انداختگی گسترده در آنها می‌ شود  . فقدان نور کافی در عرصه این جنگل ها تا قبل از بهره برداری نهایی مانع از هرگونه زاد آوری طبیعی و حتی از بین رفتن پوشش گیاهی خاک است . در این منابع فعالیت میکرو ارگانیسم‌ ها کم و تنوع حیاتی موجودات زنده به حد اقل تقلیل می یابد . امر بهره برداری از این منابع بیشتر از طریق روش‌هایی مانند قطع یکسره ، تدریجی ، تدریجی پناهی ، فمل اشلاگ و غیره صورت می‌گیرد و باعث می‌شود به نا گاه موجودی سرپای جنگل به حداقل و حتی به صفر نیز تنزل پیدا کند . در این شرایط میکرو کلیمای جنگل درهم ریخته  و شوک حاصل از آن تا مدت زمانی بر روی زاد آوری های ایجاد شده باقی می ماند . گرچه در برخی از موارد هم با این نوع بهره برداری ها امکان استقرار زاد آوری طبیعی میسر است ، اما تفاوت فاحشی بین این نوع زاداوری های گسترده با زاد آوری های لکه ای که در جنگل های طبیعی و همگام با طبیعت به وجود می ایند  وجود دارد . نوع دخالت های پرورشی که در این نوع زاد اوری های طبیعی به عمل می ایند،  همان عملیات پرورشی کلاسیک هستند که مجددا جنگل را به جنگلی یک اشکوبه ، همسال  و در برخی از موارد نیز متنوع  اما ناپایدار مبدل می‌ سازند . تجارب گذشته و حال در اروپا و سایر نقاط جهان به وضوح نشان داده اند که این قبیل جنگل های فاقد ساختار در مقابل تغییرات عوامل زنده و یا غیره زنده بسیار آسیب پذیر هستند . یک طوفان شدید ، یک برف سنگین و یا حتی گرم شدن هوا می‌تواند در مدت زمان کوتاه عرصه های وسیعی از این نوع جنگل های کلاسیک را درهم بریزند و طغیان آفات و امراض را در سطوح گسترده آنها افزایش دهند .


۷-۲ عملیات پرورشی در جنگل های همگام با طبیعت  
بطور کلی در جنگل های همگام با طبیعت عملیات پرورشی به معنای کلاسیک وجود ندارد . در این نوع جنگل ها‌‌ همانند جنگل های طبیعی دخالت های انسانی همراه با تغییرات بیولوژیکی تحت نام Biologiesche automation باعث کم و یا زیاد شدن نور در عرصه های جنگلی می شوند . در این شرایط درختانی که به علت فقدان نور و سایر شرایط نامساعد قادر نیستند خودشان را با شرایط جدید مطابقت دهند بتدریج خشک و عرصه را برای رشد سایر درختان باقیمانده ترک می کنند . بدین طریق عملیات انتخاب  ( Selektion ) و کم کردن تعداد در هکتار درختان بطور طبیعی صورت می پذیرد  .
 
نقش جنگلبان در این گونه موارد می‌ تواند همگامی با طبیعت در جهت فراهم آوردن مقدمات رسیدن به قطر هدف اجرایی گردد . در جنگل های دست کاشت نیز  همین روند طبیعی طی چندین دهه بعد از جنگل کاری برای برخی از گونه های کشت شده عملی می گردد . در این جنگل های دست کاشت نیز درختان پیشگام که از یک طرف رشد بیش‌ تری را  نسبت به سایر گونه های سایه پسند داشته اند و از طرف دیگر دیر زیستی و قطر هدف، نیز  در آنها کمتر از سایر گونه ها است ،در دخالت های اولیه برداشته می‌شوند . حفره های ایجاد شده از برداشت این گونه های پیشگام ، همراه با برداشت تک درختان و درختچه های موجود در قبل از جنگل کاری جمعا بسترهای مناسبی را برای زادآوری های طبیعی فراهم می سازند .  

بستر زاد آوری در این نوع جنگل ها حفره‌ های طبیعی هستند که به طور طبیعی ایجاد می‌شوند . همزمان با بذر افشانی درختان اطراف حفره ها و همچنین انتقال بذرها از نقاط مختلف دیگر توسط موجودات زنده و غیره رنده  زادآوری انبوه و متنوع  طبیعی در این حفره ها مستقر می شود  . استقرار زاد آوری طبیعی در این حفره ها مقدمات ناهمسالی و ساختاری شدن این جنگل های دست کاشت را فراهم می سازند . گسترده شدن تاج  درختان اطراف حفره های ایجاد شده ، باعث کوچکتر و بسته شدن حفره ها و ایجاد ‌رقابت شدید بین نهال های سبز شده برای رسیدن به نور می شود  در طی این پروسه نهال هایی رشد می کنند که بتوانند از امکانات موجود بیشترین بهره را ببرند . حتی برخی از گونه های سبز شده قادرند زمانی بسیار طولانی ( 150—200 سال ) در کف جنگل به رشد بسیار کند خود ادامه حیات دهند و به مجرد فراهم شدن شرایط نوری و سریعا رشد نمایند . این گونه نهال هایی که در دوره نهال سالی به صورت زیر اشکوبه سال‌ های متمادی به رشد کندی ادامه حیات داده اند، اکثرا در آینده به درختان بسیار مقاوم ، الاستیک ( Elastisch  ) با کیفیت  صنعتی و با ارزش مبدل می شوند که می‌توانند در بازارهای جهانی به قیمت های  گزاف به فروش برسند ( تبدیل رشد کمی به رشد کیفی ) . در این نوع از زاد اوری های حفره ای ، انتخاب و رشد نهال تنها به عوامل طبیعی بستگی دارد. عوامل زایش و رویش بدون نیاز انسانی توسط طبیعت تعیین می‌شوند . انسان تنها می‌تواند به کمک طبیعت و نه بر خلاف بلکه موافق با طبیعت ، روند توسعه آنها را هدایت نماید . یکی از مهمترین دست اورد های این روش ، حالات جابجایی زاداوری گونه ها ( Sukzession ) با توجه به تغییرات آب وهوایی منطقه است .

تفاوت عمده طرح جنگل کاری همگام با طبیعت و جنگل کاری  کلاسیک در این مطالب خلاصه می‌شوند ، که در جنگل کاری  کلاسیک یک بار جنگل کاری  انهم با تعدادی گونه های ثابت برای یک دوره کامل بهره برداری 100 الی 150 سال در نظر گرفته می‌شود و در انتها موجودی سر پای جنگل یکباره تا سطح صفر تنزل داده می‌شود . در حالی که در جنگل کاری همگام با طبیعت اولا موجودی سرپای جنگل هیچوقت به صفر نم یرسد (تغییرات موجودی سرپا حد اکثر در حد رویش سالیانه یک دوره 5 ساله است ) ثانیا زاد آوری جنگل بطور دایم و متنوع  در هر دوره بهره برداری تکرار می شود .

. در هر دوره گونه هایی شانس رشد را پیدا می کنند ، که بتوانند خود را با شرایط آب ‌هوایی موجود وفق دهند . گونه هایی که امکان استفاده از این شرایط جدید برای آنها فراهم نیست بتدریج خشک شده و عرصه را ترک می کنند . در این روش تنوع ژنی توام با ریشه دوانی عمیق نهال ها ، نقش عمده ای را در باقی ماندن گونه ایفا می کنند . نهال هایی که از طریق زاد آوری طبیعی رشد می‌کنند حالت ارتجاعی داشته و بر عکس نهال های تولید شده در نهالستان  به آسانی شکسته نمی شوند حتی می توان آنها را بدون اینکه شکسته شوند ،گره زد . . این خاصیت ارتجاعی بودن  نهال ها نقش مقاومتی  زیاد تر درختان را در مقابل طوفان های شدید ارایه می‌دهند . وفور پوشش علفی کیفی که حاصل این نوع تنوع گونه ای است ،مانع از پوست کندن درختان و سر چر شدن کمتر نهال های  زاد آوری شده توسط دام و حیات وحش می شود.

۸ - نتیجه گیری
تجارب مختلف نشان داده اند که دخالت های انسانی با حضور دام و حیات وحش از عوامل اصلی در ممانعت از استقرار زاداوری های طبیعی در عرصه های جنگلی هستند .در شرایطی که این موانع زاداوری از میان برداشته شوند، امکان زاد آوری طبیعی بدون استثنا در کلیه عرصه های جنگلی وجود دارد . انسان باید به عوض اقدام به جنگل کاری که هزینه بر و مشکل ساز است ، تدابیری را به منظور از میان برداشتن موانع زاد آوری های طبیعی  اتخاذ کند . اکثر کشورهای پیشرفته جهان تدابیر موفقیت امیزی  را به منظور خروج دام از جنگل اتخاذ کرده اند .
 
انها حتی  در طی چندین ده اخیر موفق شده آند سطوح جنگل کاری ها را به حد اقل ممکن تقلیل دهند و زمینه های مناسب را برای گسترش زاد اوری های طبیعی با محدودیت  حیات وحش فراهم سازند . در اکثر کشورهای درحال توسعه به دلایل مختلف ازجمله تفکر کشاورزی حاکم بر منابع طبیعی تاکنون موفق به انتخاب راهی مناسب برای خروج دام از جنگل نشده اند  . فشار گسترده دام ، تخریب جنگل ها ، گستردگی سطح مناطق کویری و پراکندگی ریزگردها توام با خشکسالی و فرسایش خاک از یک طرف و از طرف  دیگر نیاز روز افزون صنایع چوب و کاغذ به ماده خام اولیه یعنی چوب   باعث شده است  تا اقداماتی در جهت جنگل کاری و زراعت چوب صورت گیرد  .

از انجایی که امور مربوط به جنگل نیازمند زمان طولانی هستند ،بنابراین قبل از اقدام به هر نوع جنگل کاری ضروری است که نوع جنگلی گه انتظار دست یافتن  به آن دراینده مد نظر است مشخص شود .  تعیین نوع جنگل به عنوان هدف بلند مدت   جنگل کاری ، امر تعیین نوع گونه کشت شده و نحوه عملیات پرورشی را مشخص می نماید . امروزه با توجه به تغییرات آب وهوایی، جنگل کاری ای قابل توصیه است که ضمن براوردن نیازمندی های بومشناسی ، اقتصادی، اجتماعی خود نیز بتدریج به جنگلی خود گردان ،خود کفا و در نهایت به یک جنگل دایمی کلیماکس مبدل شود . در جنگل های همگام با طبیعت عموما نیاز به جنگل کاری نیست  و این وظیفه مهم  به طبیعت واگذار می‌شود که بدون هزینه اضافی به نحو احسن به اجرا در اید . در این نوع جنگل ها تغییرات موجودی سر پای جنگل هرگز به صفر نمی رسد . جنگل از تنوع گونه ای ، حیوانی ، گیاهی بالایی  برخوردار است و جایگزینی گونه ها با توجه به تغییرات آب وهوایی بطور طبیعی انجام می‌گیرند . تنوع ژنی در عرصه های این جنگل ها از کمیت و کیفیت برخوردار است و دخالت های  احیایی در جهت هرچه بهتر نمودن ،ساختار جنگل،‌، ناهمسالی نمودن درختان به اجرا در می ایند .

در جنگل کاری های کلاسیک  کلیه اقدامات  از قبیل جمع آوری بذر درختان شاخص ، شخم و یا خراش دادن زمین ، بذرکاری، مبارزه با علف هرز ، وجین کردن ،کود دادن ، مبارزه با افات و بالاخره بهره برداری، همانند فعالیت های کشاورزی تکرار می‌ شوند .تنها تفاوت عمده بین این نوع جنگل ها و فعالیت های کشاورزی، در دوره بهره برداری از آنهاست، که در کشاورزی کوتاه مدت و در جنگل بلند مدت است . زراعت چوب (Agro forestry) نمونه بارز دیگر از این نوع جنگل ها با بهره برداری های کوتاه مدت ۱۰ الی ۲۰ ساله است . که طی یک عملیات قطع یکسره بهره برداری و مجددا طی عملیات تکراری جنگل کاری می شوند.  در اکثر مواقع در زیر اشکوب این جنگل های دست کاشت محصولات کشاورزی نیز کشت و ذرع می‌ شوند . این زراعت‌ های زیر کشتی که در کشورهای جهان سومی معمول هستند یکی از مهمترین عوامل فقر اجتماعی و تخریب و فرسایش خاک  در این جوامع به شمار می ایند. این نوع از جنگل ها به علل مختلف و از همه مهمتر فقدان تنوع گونه ای و ساختاری جز منابع جنگلی ناپایداری هستند که تحت تاثیر عوامل زنده و غیره زنده به سرعت در هم ریخته می‌شوند و مشکلات زیادی  نظیر طغیان افات و امراض را نیز با خود به دنبال می آورند .

 در جنگل های طبیعی که خود از تنوع سنی ، گونه ای ، ساختاری و پایداری کامل برخوردارند اجرای طرح های جنگلداری کلاسیک آنها را به جنگل های زبون ، ضعیف با فقر بیولوژیک و نا پایداری مبدل می سازند که بازگشت آنها به حالت اول  قرن ها زمان احتیاج خواهد داشت . تبدیل کردن عرصه های این جنگل های طبیعی  به جنگل های کلاسیک ناپایدار جزیی از فجایع نا ‌‌بخشودنی زیست محیطی به شمار خواهند رفت .

 

این خبر را به اشتراک بگذارید