مازادی که تیتر یک شد!
گادوین منشا؛ از فراموشی تا حواشی
در فوتبالی که بخشی از مهمترین تصمیمها و واکنشها را از شبکههای اجتماعی وام میگیرد، بیش از حد بزرگشدن یک درگیری در فضای خارجی یک استادیوم، تجربه چندان عجیبی نخواهد بود. گادوین منشا با یک گل استثنایی و البته ارسال یک پاس گل برای همتیمیها در نبرد با فولاد، ستاره اول این بازی بود و بعد از مدتها یک نمایش درخشان در فوتبال ایران را پشت سر گذاشت. تنها لحظاتی بعد از پایان این مسابقه اما گل هلندی این ستاره به حاشیه رانده شد تا همه مشغول تحلیل صحنه درگیری مهاجم نیجریهای باشند. در تصاویر پیدا بود که منشا یک هوادار را هل داده و برخورد تندی با او داشته است اما آنچه قبل از عصبانیت گادوین اتفاق افتاده و موجبات خشم او را فراهم آورده، قابل تشخیص بهنظر نمیرسید. در روایتهای شفاهی از این صحنه، گفته میشد که یک هوادار موهای مهاجم استقلال را کشیده و با شوخیهای ناخوشایندش این بازیکن را عصبانی کرده است. مدیرعامل باشگاه استقلال نیز بر این روایت صحه گذاشت. با وجود این کمیته اخلاق با یک طرح ضربتی از راه رسید و منشا را تا اطلاع ثانوی از هرگونه فعالیت فوتبالی در ایران محروم کرد. «تا اطلاع ثانوی» بهطور معمول اسم رمز محرومیتهای کوتاهمدت در فوتبال ایران است. پیش از این، وریا غفوری و محسن مسلمان نیز در ماجرای مربوط به عکسهایشان در مجاورت قلیان، تا اطلاع ثانوی محروم شده و به سرعت به میادین فوتبال برگشتند.
رفتار منشا در استانداردهای فوتبال، یک رفتار متناسب و حرفهای نبوده و هر فوتبالیستی در هر نقطه از دنیا، پس از چنین درگیریهایی با جریمه سنگین و محرومیتهای احتمالی دست و پنجه نرم خواهد کرد. با وجود این ستارههای باشگاههای اروپایی در سفرهای شهر به شهر برای برگزاری بازیهای مختلف، تقریبا هیچوقت در موقعیتی مثل منشا قرار نمیگیرند. آنها از گیتهای مخصوص بهخودشان عبور میکنند و هوادارها نیز در فاصلههایی کاملا مشخص، میتوانند درخواست امضا و سلفی را با این ستارهها در میان بگذارند. در اهواز اما با فوتبالیستهای شناختهشده، درست مثل هواداران فوتبال برخورد میشود. در نخستین لحظات بعد از پایان هر بازی، تماشاگرها به سادگی در مسیر زمین تا رختکن استقلال یا پرسپولیس تردد میکنند و هیچ مانعی را در مقابل خودشان نمیبینند. پیش از سوار شدن بازیکنان به اتوبوس نیز هوادارها بدون هیچ مشکلی در کنار آنها راه میروند. کمیته اخلاق میتواند به سرعت به هر پروندهای ورود کندو از هر بازیکن، یک «مقصر» بسازد اما کدام کمیته موظف است به بحران نظم در استادیومهای جنوبی ایران ورود کند؟ چرا تماشاگرها اجازه دارند با «سنگ» به درون استادیوم بروند و بعد از دریافت هر گل، زندگی یک نوجوان را تهدید کنند؟ اگر در همین فضای شلوغ، سوءقصدی برای یک فوتبالیست اتفاق بیفتد، مسئولان مربوطه چه پاسخی درباره این اتفاق خواهند داشت؟
کمیته اخلاق در کوتاهترین زمان ممکن منشا را «معلق» کرده اما سؤال اینجاست که چرا در موارد قبلی، به این سرعت و صراحت حکمی از سوی این کمیته صادر نشده است؟ چرا وقتی ویدئوی سیلیزدن علی دایی به یک نفر پس از پایان دیدار سایپا و پرسپولیس منتشر شد و اتفاقا بازتابهای زیادی نیز داشت، کمیته اخلاق به جز سکوت و صبر، کار دیگری انجام نداد؟ چرا درگیری ترسناک بین بازیکنان پرسپولیس و سایپا، هیچ محرومیتی را رقم نزد؟ چرا وقتی دستیار کارلوس کیروش در تونل آزادی تلفن همراه یک خبرنگار را میگرفت و با زبان تهدید، اقدام به کتک زدن او میکرد، شاخکهای کمیته اخلاق حساس نشد؟ اگر قرار به صادر کردن آرای سلیقهای باشد، بهتر است کمیته اخلاق نام دیگری برای خودش انتخاب کند. چرا که رعایت عدالت و تسلیمنشدن در مقابل جو، باید مهمترین اولویت نهادی شبیه به این باشند.
گادوین منشا در شروع دوره زمستانی نقل و انتقالات، در فهرست مازاد باشگاه پرسپولیس قرار گرفت. او در معرض فراموشی و پیوستن به یک تیم متوسط و شاید حتی ترک فوتبال ایران بود اما ناگهان یک پیشنهاد، مسیر زندگی ورزشیاش را عوض کرد. منشا به رقیب پرسپولیس پیوست و بعد از نخستین گل برای استقلال، به لوگوی این تیم بوسه زد. بازیکن مازاد سابق، حالا تیتریک شده بود و باید بیشتر از همیشه از رفتارش مراقبت میکند. گادوین حتی با وجود این رای، هنوز میتواند تیمش را در آسیا همراهی کند. محرومیت او تنها برای دیدارهای داخلی اعمال شده و با توجه به تقویم استقلال، ممکن است این بازیکن نهایتا یک بازی را از دست بدهد. حتی اگر این محرومیت طولانی شود، ایسما، مرتضی تبریزی و روحالله باقری برای جنگیدن بر سر جایگاه منشا نبرد تازهای را آغاز خواهند کرد. حتی با وجود درخشش مرد نیجریهای، زندگی بدون او برای استقلال، یک زندگی جهنمی نخواهد بود.