انسانمحوری باید در شهر حاکم شود
«کشور، باید به اتکای آرای عمومی اداره شود.» چرا؟ جوابدادن به همین چرا، میشود چندصد صفحه شرح و تفصیل؛ اصل ماجرا هم به این برمیگردد که شایستهسالاری، باید رعایت شود و اداره حکومت و دولت، تباری و قبیلهای و نژادی و... نباشد بلکه مبتنی بر توان آدمها باشد و اینکه مردم، کدام آدمهای توانمند را بیشتر و بهتر میپسندند. کل ماجرا، همینیاست که به شما میگویم. اصل، این است و رگههای اصلی این ماجرا میشود مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر تهران و مجلس خبرگان و امثالهم. با این فلسفه بود که شورای اسلامی شهر تهران که الان داریم در این شکل و شمایل میبینیمش، شکل گرفته و حالا نوبت به پارلمان پنجم شهری رسیده است. شورای پنجم تا همین جای کار نشان داده که عزمی جدی برای ایجاد تغییر و تحول در نحوه اداره این ابرشهر دارد. «توسعه پایدار» یکی از آرمانهاییاست که مورد توجه مدیران جدید شهری قرار گرفته اما توسعه، آن هم از نوع پایدار نیاز به برنامه دارد و از آن مهمتر به بودجه. متأسفانه توسعه فیزیکی و کالبدی شهر تهران طی دهههای گذشته چندان با برنامه نبوده و همین امر باعث شده که مشکلات عدیده و بهظاهر حلنشدنیای پدیدار شود. از سوی دیگر، بیتوجهی مدیران شهری گذشته به بحث درآمدزایی و کسب ردیفهای بودجه باعث شده که هزینههای جاری، از راههای موقت و گذرا تأمین شود.
برنامهریزیها و درآمدهای یکخطدرمیان و موقتی نمیتواند آیندهای روشن را برای یک شهر چندمیلیونی رقم بزند؛ چاره کار اما همین راهیاست که باید خیلی پیش از این پیموده میشد. حالا اعضای شورای پنجم اسلامی شهر تهران میکوشند تا در قدم اول با ارائه برنامههای صحیح و اصولی به یک انسجام شهری برسند و سپس با تعیین راههای درآمدزایی پایدار به توسعه همهجانبه پایتخت کمک کنند. برخی معتقدند که شورای شهر نهادیاست که وجه سیاسی آن نسبت به وجه اجتماعی آن پررنگتر است؛ برخی دیگر هم معتقدند که وجه اجتماعی شورا باید بر وجه سیاسی آن غالب باشد. به هر حال باید گفت که کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر، همیشه یکی از کمیسیونهای مهم و خبرساز بوده است. پای صحبتهای محمدجواد حقشناس ـ عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران ـ نشستیم تا از برنامههای پارلمان شهری برای آینده پایتخت بیشتر مطلع شویم.
نزدیک به 5ماه از تشکیل شورای پنجم میگذرد. کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا در این مدت چه ارزیابیای از وضعیت موجود در شهرداری و شهر تهران دارد؟
شورای پنجم در یکی از نخستین مصوبات خود و با این هدف که برای همه ذینفعان شهر تهران بهویژه شهروندان روشن شود که شهر و شهرداری هماکنون دارای چه وضعیتیاست، طرحی را تحت عنوان الزام شهرداری تهران به تهیه سند تحویل و تحول شهر تهران به تصویب رساند. این سند اخیراً توسط شهردار محترم تهران در صحن شورا ارائه شد. ازجمله مهمترین موضوعاتی که میتوان درخصوص سند تحویل شهر تهران به آنها اشاره کرد، بحث هزینهها و درآمدهای شهرداری تهران است. در بخش بدهیها، شهرداری رقمی بالغ بر 52هزار میلیارد تومان به انحای مختلف اعم از ثبتشده، ثبتنشده و ارقام احتمالی، بدهی دارد و حدودا 34هزار میلیارد تومان نیز بابت تکمیل پروژههای نیمهتمام لازم است.
همچنین در بخش درآمدها، منبع اصلی درآمد شهرداری تهران در سالیان اخیر، دریافت عوارض تراکم مازاد و دریافت عوارض تغییر کاربری اراضی بوده است. در 4سال (93 تا 96) تقریبا 45درصد از درآمدهای شهرداری تهران از این طریق تأمین شده که بدترین و ناپایدارترین شکل تأمین درآمد است. سند تحویل و تحول شهرداری نشان میدهد که در 10سال اخیر، سهم درآمدهای پایدار شهر تهران بین 7 تا 25درصد در نوسان بوده است. از سوی دیگر همین درآمدهای عمدتا ناپایدار، نوعا در بخش حملونقل و منابع انسانی شهرداری هزینه شده است. 35درصد بودجه شهرداری تهران در سال96 به حوزه حملونقل و ترافیک و 34درصد آن به بخش توسعه مدیریت که قسمت عمده آن حقوق و دستمزد است اختصاص یافته. جمعبندی همین مواردی که به آنها اشاره شد، نشان میدهد که ما در شهر تهران، توسعه را به قیمت فروش آینده ـ آن هم از نوع کالبدی آن ـ محقق کردهایم. تعریف توسعه پایدار این است که توسعه در ابعاد زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی به صورت موازی و متوازن رخ دهد؛ درحالیکه ما در سالیان اخیر به این شکل عمل نکردهایم. تهران با انواع آسیبهای اجتماعی مواجه است و حدود 6برابر ظرفیت زیستی شهر، روی آن بارگذاری شده است.
آیا میتوان میان وضع موجود شهر و هزینههای انجامشده تاکنون، تناسبی برقرار کرد؟
همانطور که اشاره کردم، توسعه تهران در سالیان اخیر، توسعهای ناپایدار بوده. شهرداری تهران در 12سال گذشته حدود 120هزار میلیارد تومان درآمد داشته است. این میزان نقدینگی غیر از اینکه در کالبد هزینه شده باشد، چه خروجی مطلوبی برای شهروندان داشته است؟ شهروند از زندگی شهری، آسایش و آرامش میخواهد؛ کالبد را هم در همین راستا میخواهد. اگر توسعه کالبدی به کاهش آرامش و آسایش شهروندان منجر شده باشد، نشان میدهد که هزینههای صورتگرفته برای تهران، اثربخش و کارآمد نبوده است.
در سالهای اخیر در حوزه فرهنگی و اجتماعی چقدر هزینه شده؟
در سالهای اخیر بهطور میانگین حدود 8درصد از بودجه شهرداری تهران در حوزه فرهنگی و اجتماعی هزینه شده است که در سالهای 95 و 96 این 8درصد از کل بودجه، حدودا 1400میلیارد تومان بوده است. از این میزان حدود 500میلیارد تومان صرف هزینههای جاری و حدود 900میلیارد تومان صرف امور عمرانی فرهنگی یا به تعبیر دقیقتر، صرف تملک داراییهای سرمایهای در حوزه فرهنگی و اجتماعی شده است.
آیا طبق برنامه و بودجههای مصوب، پیشرفت مطلوبی در این حوزه داشتهایم؟
شهرداری تهران به لحاظ سازمانی با مشکلاتی اساسی روبهروست که تورم نیروی انسانی، یکی از آنهاست. مطابق با سند تحویل و تحول شهر تهران مشخص شد که شهرداری تهران به ازای هر یک پست سازمانی، 4نفر پرسنل دارد که از منظر سازمانی، چیزی شبیه به فاجعه است. فقدان نظام پاسخگویی و نبود وحدت فرماندهی از دیگر چالشهای سازمانی شهرداری تهران است که معتقدم این چالش در حوزه فعالیت فرهنگی و اجتماعی در شهرداری تهران، بسیار مشهود است. شهر تهران 2بازوی اجرایی در حوزه فرهنگی و اجتماعی دارد؛ یکی معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران و دیگر، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران. اگرچه وظایف این دو مجموعه تا حد زیادی تفکیک شده و همپوشانی زیادی ندارند، در مجموع به صورت جزیرهای فعالیت میکنند؛ ارتباط و هماهنگی چندانی با هم ندارند و به صورت موازی با یکدیگر و بیاطلاع از عملکرد یکدیگر فعالیت میکنند. هرچند سازمان فرهنگی و هنری ـ چون از شهرداری تهران بودجه میگیرد ـ ظاهراً زیرمجموعه شهرداری تهران محسوب میشود، هیچگونه پاسخگوییای به شهرداری تهران ندارد. در سال95، 171میلیارد و در سال96، 213میلیارد بودجه برای این سازمان در نظر گرفته شده اما پاسخگویی در حد حضور در جلسات بوده است. بدیهیاست که این نوع فعالیت از منظر ساختاری و سازمانی، ایراد دارد. وقتی رویههای کاری از پایه و به صورت اساسی محل چالش باشد، طبعا نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در عملکرد و محتوا، خروجی مطلوبی حاصل شده باشد.
به نظر شما سراهای محلات تا چه اندازه توانستهاند منطبق با شرح وظایفشان در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی موفق باشند؟
در شهر تهران به رغم وجود بسیاری از زیرساختهای کالبدی که نباید ایجاد میشده، زیرساختهای مطلوبی هم ایجاد شده که به زعم من مهمترین آنها سراهای محلات است. سراهای محلات شهر باید محل تعامل باشد. شورا، شهرداری و شهروندان باید با هم در تعامل باشند تا با تضارب و قرابت افکار بتوانند مثمرثمر عمل کنند. سراهای محلات یکی از مناسبترین محملها برای ارتباط شهروندان با بدنه مدیریت شهری است و برآیند نظرات شهروندان از فعالیت این سراها مثبت است؛ هرچند ایراداتی هم ـ بهویژه در انطباق اقدامات سراها با قوانین و مقررات، شفافیت عملکرد و همچنین تعامل سراها با دیگر نهادهای آموزشی و فرهنگی محلی- وجود دارد که باید مرتفع شود.
آیا میتوانیم بگوییم که مردم نسبت به خدمات شهرداری از اعتماد عمومی برخوردارند؟
بالعکس، معتقدم میتوانیم با اندکی اغماض بگوییم که مردم نسبت به شهرداری تهران اعتماد ندارند. در گزارش سند تحویل و تحول شهرداری تهران هم به این موضوع اشاره شده که درصد بالایی از شهروندانی که برای انجام امور اداری به شهرداری تهران مراجعه کردهاند، دستکم یک بار با پیشنهاد نامتعارف از سوی شهرداری مواجه شدهاند.
اینروزها مسئله آلودگی هوا و ترافیک، دغدغه اصلی مدیریت شهری در کلانشهرهای ایران بهویژه تهران است. نظر شما درخصوص طرح ترافیک پیشنهادی شهرداری تهران چیست؟ فکر میکنید در صورت اجرای طرح ترافیک با سازوکار پیشنهادی شهرداری تهران، مسئله ترافیک و آلودگی هوا تا چه میزان حل شود؟
بعید میدانم این تغییر کمکی به حل مسئله ترافیک و آلودگی هوا داشته باشد. 75تا 80درصد ترافیک کلانشهرهای ما ناشی از وسایط نقلیه موتوری است. این آمار نشان میدهد که نرخ استفاده از خودروی شخصی در کشور ما بالاست. مقایسه با متوسط جهانی هم همین موضوع را تأیید میکند. درحالیکه در کشورهای توسعهیافته دنیا نرخ مالکیت خودروی شخصی، بالا و نرخ استفاده از آن پایین است، در کشور ما این موضوع، برعکس است. دلیل هم دارد؛ چون اینجا استفاده از خودروی شخصی بهصرفه است. وقتی تا 75درصد هزینه تمامشده سوخت خودرو را یارانه میدهیم، هزینه پارکینگ پایین است و عبور از هیچ معبری هم عوارض ندارد، عقلانیت مردم به سمت استفاده از خودروی شخصی سوق داده خواهد شد؛ لذا از این بابت میگویم که طرح ترافیک پیشنهادی شهرداری تهران، مشکلی را حل نخواهد کرد؛ چراکه عقلانیت مردم را در استفادهنکردن از خودروی شخصی تغییر نخواهد داد بلکه حتی ممکن است این عقلانیت را به استفاده بیشتر از خودروی شخصی ترغیب کند.
باتوجه به اینکه اصلاحطلبان بر ایجاد شفافیت در ارتباط میان مردم و مدیریت شهری تأکید دارند، کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا چه برنامهای برای تحقق این مهم دارد؟
کمیسیون فرهنگی و اجتماعی در این خصوص به طور مشخص بهدنبال طرحیاست که بتواند از طریق آن، جلسات هفتگی شورا را از رادیو تهران به صورت زنده پخش کند. این طرح در سطح کارشناسی، در دست بررسیاست و پس از طی مراحل کارشناسی، انشاءالله برای تصویب به صحن شورا خواهد آمد.
بهعنوان رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر، ارزیابیتان نسبت به ماجرای تغییر معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار چیست و فکر میکنید گزینه مناسب این پست حساس در مدیریت شهری، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
خب قطعا در روندی که برای معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری پیشآمد که استعفا و تغییر معاون شهردار تهران را به دنبال داشت، هم شهرداری متضرر شد و هم حوزه فرهنگی و اجتماعی پایتخت. ای کاش این اتفاق نمیافتاد. ما دوست داشتیم که همچنان آقای صالحیامیری، سکان هدایت این معاونت را بهدست داشته باشند. ایشان سوابق خوبی در حوزه فرهنگ دارند و این حوزه را بهخوبی میشناسند. حضور ایشان در این معاونت با استقبال کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا و دیگر اعضا هم مواجه شده بود اما به هر حال آقای صالحیامیری ترجیح دادند که در عرصه دیگری حضور داشته باشند و طبیعی بود که برای این معاونت شهرداری، فکر دیگری بشود. بنده هم به شهردار تهران یادآور شدم که انتظار میرود بعد از اینکه آقایصالحیامیری در کمیته ملی المپیک رأی آوردند، زودتر تکلیف معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران مشخص شود. خوشبختانه شنبه همین هفته آقای شهردار از قبول استعفای ایشان خبر دادند و به نظرم این اتفاق بسیار خوبی در زمینه پاسخ به مطالبات شهروندان و افکار عمومی بود. در گام بعدی انتظار میرود که شهردار تهران هرچه سریعتر تکلیف این معاونت را مشخص کنند. اعضای کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر و دیگر اعضا، نظراتی در این خصوص داشتند که این نظرات مشورتی به آقای نجفی داده شده است و انتظار داریم هر چه سریعتر فردی انتخاب شود که صلاحیتهای لازم را برای این حوزه داشته باشد. قطعا این فرد باید اشراف موضوعی به فرهنگ و جامعه داشته و آشنا با مسائل اجتماعی باشد. داشتن سوابق مدیریتی روشن و سوابق اصلاحطلبی که در حقیقت توجه به آرای عمومی جامعه است هم باید جزو ویژگیهای این فرد باشد.
به نظر میرسد که سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران هم در ماههای اخیر کمکارتر شده؛ چرا تکلیف این سازمان زودتر مشخص نمیشود؟
در جلسهای که شهردار تهران به شورای شهر آمدند و گزارش دادند، اشاره شد که برای مشخصشدن وضعیت سازمان فرهنگی و هنری، لازم است میان هیأت امنای این سازمان و شهرداری، هماهنگی شود. نشستهایی هم در این خصوص تعریف شده تا هماهنگیهای کلان در این زمینه صورت گیرد.
شایعه شده بود که در بودجه سال97 شهرداری، بودجه درنظرگرفتهشده برای مسائل فرهنگی و اجتماعی کاهش مییابد. با توجه به ارائه لایحه این بودجه از سوی شهردار تهران به شورا، این اتفاق افتاده است؟
یکی از نقاط قوت لایحه بودجه ارائهشده از سوی شهردار تهران، توجه به اصل صرفهجویی در آن بوده است. بودجه سال آینده 17هزار و 500میلیارد تومان است که نسبت به بودجه مصوب سال قبل حدود 300میلیارد تومان کاهش داشته است. نگاه واقعبینانه مدیریت شهری در این لایحه بودجه محسوس است و سعی شده که با اعداد بازی نشود. خوشبختانه در بودجه فرهنگی و اجتماعی سعی شده که وزن بودجه درنظرگرفتهشده برای این حوزه، همچنان حفظ شود. شایعات مطرحشده در این خصوص اصلا درست نبود و رویکرد مدیریت شهری در این خصوص نشان از توجه جدی به حوزه فرهنگی و اجتماعی دارد. در هر صورت عزم شورا در تأکید بر بهبود شاخصهای فرهنگی و اجتماعی شهر تهران در دوره جدید مدیریت شهری، جدیاست.
بحث مربوط به کمک مدیریت شهری به یک هیئت خاص که در رسانهها خبرساز شد از سوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر پیگیری شد؟
توسط اعضای شورا ـ البته خارج از صحن ـ این موضوع پیگیری و دنبال شد. تذکر لازم را دادیم که موضوع بررسی شود و گزارش دقیقی اعلام کنند. به هر حال اعلام شده که این موضوع در حوزه تصمیمات شورای قبلی شهر تهران بوده است؛ شهردار منطقه هم بر اساس مصوبه شورای قبل، بخشی از پرداختی را در دوره قبلی مدیریت شهری و بخشی را در روزهای اول دوره جدید انجام داده است. البته پرداختیهای اخیر بدون هماهنگی با مدیران جدید شهر صورت گرفته که مسلما با توجه به مشکلاتی که مدیریت شهری در زمینه بودجه دارد باید برای پرداختهای جدید اولویتبندی صورت میگرفته و هماهنگی انجام میشده است.
اولین گامهای مدیریت شهری جدید برای بهبود شاخصهای اجتماعی و فرهنگی شهر تهران چه خواهد بود؟
به هر حال نخستین مشکل ما بحث تأمین منابع موردنیاز در این زمینه است. با توجه به کمبود بودجهای که شهرداری با آن مواجه شده، شاید دیگر نتوان سراغ پروژههای کلان و بزرگ رفت. اگر مدیریت شهری خیلی تلاش کند شاید بتواند پروژههای نیمهتمام را به سرانجام برساند. در حوزه فرهنگی و اجتماعی میتوان با هزینه حداقلی، رضایت حداکثری مردم را جلب کرد. در حقیقت ما در حوزه کالبدی این حوزه چندان مشکلی نداریم و باید در گامهای بعدی سراغ بحثهای نرمافزاری، افزایش کارآمدی و توجه به خواست مردم در این حوزه برویم.
به نظر شما مهمترین مشکل پایتخت از منظر فرهنگی و اجتماعی چیست؟
یکی از مسائل جدیای که داریم رابطه نامناسبی است که بین شهر و مردم برقرار شده؛ روزبهروز پیوند شهروندان با شهر کمتر میشود و این پیوند در حال فروپاشیاست! هویت شهری در میان معضلات عظیم شهر دچار نقص شده است. باید بتوانیم انسان را به عنوان محور شهر در اولویت قرار دهیم و آن را حاکم بر شهر بدانیم، نه اینکه در برنامهریزیهایمان، شهروند را در خدمت شهر تعریف کنیم. باید این تناسب را برعکس کنیم تا توانسته باشیم کاری برای این ابرشهر انجام دهیم.
چهره شهر در حوزه آسیبهای اجتماعی
با وجود اقداماتی که شهردار قبلی در حوزه مسائل اجتماعی (مثلا ساماندهی معتادان متجاهر در محله هرندی) انجام داد، شاید بتوان گفت که آمارها و چهره شهر در حوزه آسیبهای اجتماعی وضع مطلوبی ندارد. محمدجواد حقشناس در این خصوص میگوید: « آنچه امروز شاهد آن هستیم، وضعیت مطلوبی نیست. یک موقع ما از مدیریت جهادی یاد میکنیم به این معنا که تلاش و کار بیوقفه را بهعنوان یک مفهوم ارزشمند در مدیریت معرفی کنیم که طبعاً همه موافقند اما زمانی هست که ما مدیریت جهادی را به گونهای اجرا میکنیم که فکر و اندیشه جای خود را به کار میدانی و عملیاتی و نمایشی میدهد. بدیهیاست که این قرائت از مدیریت جهادی، قطعا در درازمدت به زیان شهر، شهروندان و حتی خودِ شهرداری تمام خواهد شد. برای مثال در حوزه ساماندهی معتادان متجاهر بررسی کنیم ببینیم چه اتفاقی رخ داد. با این همه هزینه که صورت گرفت، امروز به جایی برگشتهایم که 2سال قبل بودیم. افرادی که در حاشیه اتوبانها گذران عمر میکردند را از یکسو با اهرم فشار و تعقیب از آن محدوده راندیم، از سوی دیگر با اهرم جذب و توزیع غذای گرم، به هرندی کشاندیم تا از آنجا برای ساماندهی آنها اقدام شود. نتیجه این شد که کیفیت زندگی در محله هرندی بهشدت کاهش یافت و نهایتا امروز همان معتادان متجاهر را میبینیم که بسیار بیشتر از گذشته در حاشیه بزرگراهها زندگی میکنند. این خروجی، نشان میدهد که فکر و اندیشه جای خود را به اقدام میدانی صرف داده و در نتیجه، مشکلی نیز حل نشده است.
ورود شورا به نحوه مصرف منابع در شهرداری
یکی از مهمترین ویژگیهای شهرداری تهران داشتن سازمانها و موسسههای مختلفی در حوزه فرهنگی و اجتماعی است. محمدجواد حقشناس در ارزیابی این نهادهای فرهنگی شهر میگوید: «شرکتها و سازمانها و مؤسسات دیگری در حوزه فرهنگی و اجتماعی داریم مانند مؤسسه همشهری، شرکت توسعه فضاهای فرهنگی، شرکت برج میلاد و برخی دیگر از دستگاهها که ذیل حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران فعالیت میکنند. مسئله نحوه مصرف منابع در این دستگاهها عمدتا محل بحث است. مؤسسه همشهری را صرفا برای نمونه اشاره میکنم؛ درحالیکه قرار بوده در سال96، 10میلیارد تومان سودآوری داشته باشد، حسب گفته مدیرعامل مؤسسه، بین 23تا 25میلیارد تومان در سال96 زیانده خواهد بود. مسئله نحوه مصرف منابع، مسئلهایاست که شورا به آن ورود کرده و خواهد کرد و در این راستا طرح تحقیق و تفحص از مؤسسه همشهری در مهرماه به تصویب شورا رسید که کمیسیون فرهنگی در حال اجرای روند تحقیق و تفحص از این مؤسسه است.»