آنچه غایب است
نگاهی به 2 کتاب کامیار عابدی درباره سیمین بهبهانی و بیژن جلالی
مرتضی کاردر/روزنامهنگار
شماری از کتابها بیشتر جنبه دانشنامهای، دایرهالمعارفی و بهاصطلاح امروز ویکیپدیایی دارند. کتابهایی که اطلاعاتی از زندگی، گزیدهای از آثار، شماری از نقدها و نظرهای دیگران در آن گرد آمده است. چنین کتابهایی به همین شیوه سر و شکل کتاب یافتهاند، اما وقتی وارد کتاب میشویم بهجز اطلاعاتی که خواننده پیگیر با اندکی جستوجو مییابد یا اگر به حافظهاش رجوع کند آنها را در مطبوعات و جنگهای سالهای دور بهخاطر میآورد، چیز تازهای نمییابد؛ مثلا اگر چنین کتابهایی درباره شاعری از شاعران معاصر باشد، آنچه غایب است تحلیل است و بررسی جایگاه شاعر در میان معاصران و دیدگاه نگارنده کتاب درباره شاعر یا رویکردهای تازهای که نویسنده برای قرائت دوباره و تحلیل اشعار شاعر بهدست دهد. در واقع آنچه چنین کتابهایی را فربه میکند دیدگاههای دیگران است و آنچه از شاعر به جا مانده است نه تحلیل نویسنده. نویسنده در این کتابها صرفا روایتگری است که اطلاعات و تحلیلهای دیگران را به هم وصل میکند.
بهتازگی 2کتاب تازه از کامیار عابدی، پژوهشگر نامآشنای شعر امروز، منتشر شده است؛ یکی درباره سیمین بهبهانی با عنوان «سیمین بهبهانی: شاعر و تکاپوگر مدنی» و دیگری درباره بیژن جلالی با عنوان «بیژن جلالی شعرهایش و دل ما» هر دو کتاب ویرایشهای تازه کتابهاییاند که نویسنده در دهه70 منتشر کرده است. دو عنوانی که خواننده را وسوسه میکند تا سراغ کتابها برود و ببیند که نویسنده در کتابش درباره شاعر خلوتگزیده و صدای مستقل شعر امروز یعنی بیژن جلالی چه کرده و چگونه جایگاه او را در میان معاصران تحلیل کرده است و چقدر به نقش او در سیر تطور شعر مدرن فارسی پرداخته است یا اینکه در میان غزلسرایان بزرگ معاصر مثل ابتهاج و منزوی و دیگران چه جایگاهی را برای سیمین بهبهانی درنظر گرفته و غزل او را از نظر ارزشهای زبانی و وزنی کجا قرار داده یا چنانکه از عنوان کتاب انتظار میرود چقدر به نقش سیمین بهبهانی بهعنوان تکاپوگر مدنی در طول سالهای دراز فعالیتهای اجتماعی شاعر پرداخته است. اما وقتی کتاب را در دست میگیریم میبینیم نویسنده در فصلهای مختلف 2 کتاب با اشاره به هر کدام از موضوعات و رویکردهایی که میشود درباره 2 شاعر مطرح کرد به موضوعات بسیاری سرک کشیده و از کنار آنها گذشته است.
در کتاب بیژن جلالی اگر فصلهای نمونه شعرهای شاعر و نمونههایی از تأملهای فکری و ادبی و یادبودها و در آینه آرای دیگران را برداریم آنچه میماند نزدیک به 50صفحه است. کتاب سیمین بهبهانی قدری مفصلتر است اما باز هم میزان حرفهای نگارنده کمترین سهم را در کتاب دارد و آنچه بیشتر جلوه میکند دیدگاههای دیگران است، بیآنکه نویسنده برای بسط و گسترش و تعمیق آنها کوشش درخوری انجام داده باشد. مثلا فصلی به ترانههای سیمین بهبهانی اختصاص یافته است. سیمین بهبهانی در سالهای دور ترانههای بسیاری سروده است اما از آن همه ترانه تنها 2ترانه بهعنوان نمونه آمده است.
شاید زمانی چنین کتابهایی میتوانست بهعنوان کتابهای مقدماتی بهکار عموم مخاطبان بیاید، اما در سالهای اخیر با گسترش منابع و در دسترس بودن مجلههای قدیمی و دانشنامهها و نوشتههایی که در وب در دسترس است چنین کتابهایی فقط کتابی به شمار کتابهای دیگر اضافه میکند.