خدیجه نوروزی
ساوه، جاده یلآباد، 2کیلومتری جایی که محل رزق و روزی عدهای کارگر کورههای آجرپزی است؛ افرادی که فعالیتشان جزو مشاغل سخت محسوب میشود اما جز نگرانی، درآمدکم، بیکاری فصلی، نبود بیمه و ایمنی دستان پینهبستهشان را پر نمیکند.
ابوالحسن عراقی که در این کار مو سپید کرده و صاحب کارگاه کورهپزی است میگوید: «چند سالی میشود که کورههای آجرپزی فلج شدهاند و دیگر مثل سابق پر حرارت نیستند». از زمانی که تن به این کار داده سختی را با تمام وجودش هر روز احساس کرده؛ بهراحتی میتوان از دستان پینه بسته و ترکخوردهاش فهمید. او ادامه میدهد: «کار ما به معنای واقعی کار سختی است. فعالیت شبانهروزی رسآدم را میکشد. وقتی کارگر باشی و از 5صبح تا 7شب بدون وقفه کار کنی و 800 الی 1000خشت روی خشت بگذاری، آن هم در کنار کورهای با 1500درجه تا در پایان کار فقط 50هزار تومان عایدت شود معنی سختی کار را متوجه خواهی شد».
فصل بیکاری
کار کارگران کورهپزی فصلی است و از اول بهار شروع میشود و تا آخر تابستان ادامه دارد. 6 ماه کار میکنند و 6 ماه بیکارند و حقوق بیکاری هم دریافت نمیکنند؛ البته گاه ممکن است در تابستان بهدلیل نبود سوخت کوره، خشتهای خام باقی بماند و در زمستان که سوخت مورد نیاز تأمین شد این خشتها در یک کوره گذاشته شود. گرچه سودی ندارد و ممکن است برای همین کار، کل فصل سرما را درگیر باشند. اغلب کارگرانش بیمه بیکاری ندارند و درآمدی هم برای ریختن بیمه بهصورت آزاد ندارند. وی در این مورد اظهار میکند: «قبلا بیمه بودیم اما چند سالی است که نتوانستیم بیمههایمان را پرداخت کنیم. با اینکه جزو مشاغل سخت محسوب میشویم و میتوانیم زودتر خود را بازنشسته کنیم اما با درآمد کمی که داریم از این مزیت بیمه بیبهرهایم. متأسفانه کار ما حقوق مشخص و ثابتی ندارد که بشود رویش حساب باز کرد».
سوخت کورهها
عراقی میگوید: «مهمترین مشکل ما سوخت کوره است. متأسفانه سوخت مازوت در اختیارمان قرار نمیدهند و گازیکردن آنها نیز هزینه زیادی میخواهد». او 4کوره دارد که 2کوره مجهز به گاز طبیعی شده و 2کوره دیگر همچنان با سوخت مازوت است. با لحنی نومیدانه ادامه میدهد: «چند سال پیش بعد از کلی دوندگی و 45سال آجرپزی وامی از بانک گرفتم به امید اینکه کارم را توسعه دهم اما از شانس بد من اوضاع اقتصاد خراب شد و بازار به کسادی خورد. تعطیلی کار و عدمتولید و نبود سوخت دست بهدست هم داد تا نتوانم اقساط را به موقع پرداخت کنم. بانک نیز خانهام را گرفت و در سن 61سالگی در بدترین شرایط ممکن قرار دارم». این شرایط در حالی است که در زمان رونق بازار 70 کارگر زیردست آقای عراقی کار میکردند اما وی سعی کرده با 15کارگر کوره را گرم نگه دارد تا آن نان اندکی هم که وجود دارد آجر نشود. با شرایط موجود بیشتر کورهپزخانهها تعطیل و صاحبان آن نیز ورشکسته شده و رفتهاند.
خطرات کار و نبودایمنی
برای کار در کوره آجرپزی باید خطرات زیادی را به جان خرید. عراقی عنوان میکند: «99درصد کار ما خطرکردن است. کسانی که با کوره کار میکنند با آتش درگیرند آن هم با حرارت 1500درجه. کارگرانی که بالای کوره میروند اگر بهطور ناگهانی یک آجر از زیر پایشان خالی شود ممکن است از بالا به داخل کوره پرت شوند که در این سالها تلفات جانی اینچنینی هم دادهایم و ایمنی در این صنف از این لحاظ بسیار ضعیف است. از این حوادث برای خودم نیز اتفاق افتاده و یکبار نیمی از صورت و بدنم جلوی کوره سوخت و هنوز آثارش باقی مانده».
چرا بیشتر کارگران کورهپزخانهها بیمه نیستند؟
نانی که آجر میشود
ابوالحسن عراقی با 45سال سابقه کار در کورههای آجرپزی نگران کسادی بازار و کمکاری است
در همینه زمینه :