کارشناسان در گفتوگو با همشهری از مشکلات درمان اعتیاد در مراکز ترک اعتیاد میگویند
مراکز ترک اعتیاد نباید زندان باشند
زهرا رفیعی ـ روزنامهنگار
درمان اعتیاد، روشهای مختلفی داشته و از میان آنها نگهداری در کمپ یا مرکز اقامتی طرفداران خاص خود را دارد. بخشی از طرفداران این روش، خانواده فرد معتاد است. روشهای غیرمعمولی که در مراکز غیرقانونی نگهداری از معتاد صورت میگیرد، بسیاری از خانوادهها را به این امید که عزیزشان را سالم به خانواده برمیگرداند، راضی میکند تا در این مراکز غیرقانونی هر بلایی که دلشان میخواهد بر سر فرد معتاد بیاورند. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان درمان اعتیاد، انتخاب روش درمان اگر با میل و رغبت فرد معتاد نباشد، راه به جایی نمیبرد.
روش درمان باید اختیاری باشد
امید مساح، پژوهشگر مرکز تحقیقات سوء مصرف و وابستگی به مواد دانشگاه بهزیستی درباره رفتارهایی که در برخی از مراکز اقامتی با معتادان میشود، گفت: در مورد برخوردهایی که با مراجعان در این مراکز میشود تحقیق جامعی نشده و آنچه گفته میشود براساس مستندات کتبی نیست. این گزارشها عموما براساس مشاهدات شفاهی کسانی است که به اجبار از سوی خانواده یا مسئولان به کمپ برده میشوند. این افراد رفتارهای دور از شأن مراجع را چه در مراکز قانونی و چه مراکز غیرقانونی گزارش کردهاند. اینکه بخواهیم بگوییم در مراکز اقامتی رفتارهای اینچنینی شایع است، صحیح نیست. بدون تردید کسی درباره اینکه چنین مواردی رخ داده است تردیدی ندارد. این برخوردها شامل بیتوجهی، اهانت و برخوردهای خشن، تهدید و ضربوشتم میشود. چند مورد هم خودم شاهد بودهام که در میان تعداد زیاد مراکز شاید نتوان درصد قابل توجهی به آن اختصاص داد اما بدون تردید همان هم نباید رخ دهد.
این درمانگر اعتیاد در مورد تأثیر چنین رفتارهایی در سیر درمان گفت: مشکل از آنجا شروع میشود که عموما در ایران در مورد اینکه برای چهکسی، کدامیک از روشهای درمانی مناسب است، تشخیص صحیحی داده نمیشود. یعنی معلوم نیست برای چهکسی باید درمان اقامتی تجویز کرد و برای چهکسی درمان سرپایی یا بستری در بیمارستان. بهعبارت بهتر بر حسب اتفاق و به اجبار برای معتادان راههای درمانی تجویز میشود. این کار باعث انزجار و دوری و عدمرضایت از مسیر درمان از ابتدا میشود. اگر این مسئله در کنار برخوردهای ناشایست همراه باشد یا همدلی و همراهی با بیمار معتاد صورت نگیرد، مزید بر علت میشود. بازتاب این کار بر سایر کسانی که درگیر سوءمصرف مواد باشند، منفی است و باعث ترس بسیار و انصراف پیشاپیش قبل از مراجعه در آنها میشود. همین روایتها و رفتارها مانع از انتخاب بیماران میشود. رفتار ناشایست با کسی که سوءمصرف دارد نیز باعث مصرف بیشتر او میشود؛ در نتیجه نتایج مثبت درمان را از بین میبرد.
وی افزود: در همه رویکردهای درمانی، اعم از رویکردهای پرهیزمدار که عدماستفاده از دارو را توصیه میکنند و درمانهای دارویی که همراه با گروهدرمانی و رواندرمانی است، اصل موضوع انتخاب فرد است. قبل از انتخاب هر پروتکل، باید به فرد مشاوره دقیقی داد تا با روش درمانی همراهی کند. درمانگر براساس شرح حال فرد میتواند توصیه بهتری ارائه دهد؛ اینکه نیروی انتظامی، قوهقضاییه یا خانواده بیمار را برای درمان مجبور کنند، نتیجه عکس خواهد داد. درمانهای اقامتی لزوما در انتهای پروتکلهای درمانی نیست، اتفاقا در مراحل درمانهای دارویی توصیه میشود که اگر شخص یکیدو بار به مراکز اقامتی رفته ولی بعد از بیرون آمدن درمان را رها کرده و دچار لغزش و عود مجدد شده است، میتواند درمان دارویی را انتخاب کند. در این روش زمان طولانیتری برای رواندرمانیها، مشاوره و بازتوانی شغلی و اجتماعی درنظر گرفته میشود.
وی در مورد عود مجدد اعتیاد در روشهای درمانی مختلف گفت: اصولا برای سنجش و انتخاب روش بهتر درمانی، درمانهای کوتاهمدت را ملاک قرار نمیدهند. مراکز بزرگ درمانی در دنیا برای بررسی این موضوع سیستمهای رجیستری و ثبت داده دارند و عموما خروجیهای 10ساله را برای ارزیابی موفقیت یک روش درنظر میگیرند. نتایج پیگیریهای دقیق 10ساله در دنیا نشان میدهد که درصد موفقیت درمان اعتیاد خیلی بالا نیست و در اکثر موارد زیر 20درصد است. نتایج روشهای پرهیزمدار و دارو مدار خیلی شبیه به هم هستند و شاید 5درصد اختلاف داشته باشند. عموما میزان موفقیت بهمعنای اینکه فرد به زندگی عادی برگشته و دیگر هرگز سراغ موادمخدر نرفته، 5 تا 15درصد است. درمان کامل با درمان موفق فرق میکند و انتظار ما این است که فرد در درمان موفق که بهمعنای (ماندن در یکی از روشهای درمانی است) باقی بماند. در ایران نیز درصد موفقیت روشهای درمانی کمی پایینتر از استاندارد جهانی است.
آنچه در فرایند درمان اهمیت دارد نگاه واقعبینانه به فرایند درمان است. امید مساح گفت: بیمار معتاد با افزایش مشکلات ناشی از مصرفش، کمکم به جایی میرسد که مضرات مصرفش بیشتر از منافع آن میشود. در این شرایط است که همراهی خانواده و دوستان میتواند نقش کلیدی داشته باشد و بیمار را برای حضور در گروه درمانیها و مشاورههای رواندرمانی تشویق کند. خانوادهها، دوستان و جامعه باید بدانند درمان اعتیاد زمانبر است. اگر میبینند که در مراکز اقامتی نتیجه نمیگیرند روش دیگری را با همراهی بیمار، انتخاب کنند. خیلیها شاید15-10بار به مراکز اقامتی به اجبار برده میشوند و این روش خانواده را خسته و کلافه میکند. آنها میخواهند یکباره بیمارشان با یک دوره اقامت به زندگی عادی با توانایی و قابلیت بالا برگردد درحالیکه انتظاراتشان از درمان را باید واقعبینانه کنند. فرد معتاد 6-5 ماه پس از ترک، حس و حال کار کردن ندارد و اجبار به خوب شدن باعث برگشت به مصرف میشود.
معتاد، زندانی نیست
دور کردن فرد معتاد از محل زندگیاش راهحلی است که برخی از خانوادهها مجبور به انتخابش میشوند. درحالیکه براساس گفته عباس دیلمیزاده، مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره منابع علمی مختلف نشان میدهد که هر چقدر فرد را در محیطی که زندگی میکند، تحت درمان قرار دهیم نتایج بهتری بهدست میآوریم؛ بنابراین اولویت درمان در این است در محیطی که زندگی و کار میکند، درمان شود. برنامههای اقامتی برای کسانی طراحی میشود که 2ویژگی داشته باشند؛ اول اینکه محیط امن در خانه برایشان مهیا نباشد و فرد توانایی کافی برای بقا و ماندن در درمان سرپایی نداشته باشد و محیط ایزوله را ترجیح دهد. برنامههای اقامتی در ایران برای گروه مورد هدف طراحی شد که محیط مناسبی برای درمان سرپایی نداشتند. اما در طول زمان خانوادهها سعی کردند بالاجبار بیمارشان را وارد درمان کرده و بدون اینکه بدانند باید با او همراهی کنند. خانوادهها برای اینکه کار خود را راحتکنند و دور از انگهای جامعه باشند، این روش را ترجیح دادند، ولی این اشتباه باعث شد موفقیت در درمان بهشدت کاهش یابد و فرد به لغزش مزمن مبتلا شود.
وی افزود: هیچ گزارشی از ارزیابی علمی موفقیت مراکز اقامتی در 4-3 سال اخیر گزارش نشده است. در اواخر دهه80 که برنامههای اقامتی داوطلبانه و با انگیزه بالا بود، گزارش موفقیتها تا حدود 27درصد بود، اما هماکنون بهنظر میرسد این عدد به کمتر از 15درصد رسیده است چون اکثر کسانی که به سیستم درمان اقامتی وارد میشوند، با میل و اراده خود نیامدهاند. در دنیا برنامههای اقامتی و مراکز اقامتی دیوار و حصار بلند ندارند، متأسفانه در کشور ما غالب مراکز، دیوارهای بلند دارد و بیمار احساس زندانی بودن میکند؛ درحالیکه فلسفه مراکز درمانی در ابتدا این بود که بیمار احساس رهایی کند. بهدست آوردن رهایی، موفقیت درمان را چند برابر میکند.
عباس دیلمیزاده نیز موفقیت در درمان اعتیاد را پایین ارزیابی کرد و گفت: در روشهای نگهدارنده، فرد با روشهای مختلف مثل مصرف دارو سعی میشود که در مسیر درمان قرار بگیرد و دوام بیاورد. در روشهای پرهیزمدار، فرد در نقطهای گذاشته میشود که هیچ ماده مخدری در دسترسش نباشد. معمولا میزان موفقیت درمانهای پرهیز مدار بهدلیل ماهیت اعتیاد، کم است. اما برای ارزیابی یک برنامه کامل، درمان آن را باید با شاخص «ماندگاری فرد در یکی از برنامههای درمانی» اندازه بگیریم. یعنی فرد تا زمانی که به درمان خودش ادامه میدهد، این روش موفقیتآمیزی است. زمانی که از درمان خارج شد، موفقیت از دست میرود؛ یعنی موفقیت در درمان اعتیاد لزوما بهمعنای ترک صددرصدی ماده مخدر نیست. مهم این است که بیمار را در یک یا ترکیبی از متدهای درمانی، نگه داریم.
ضربوشتم معتاد در کمپهای غیرقانونی
چند روز پیش علی اسدی، معاون دفتر سلامت روان، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت اعلام کرد که در مراکز درمان اقامتی غیرمجاز روشهای غیرمعمولی برای درمان استفاده میشود و امکان ضربوشتم فرد معتاد وجود دارد. وی به ایسنا گفت: تأکید میکنم که وزارت بهداشت پروتکلی که در آن برای درمان فرد معتاد او را مورد ضربوشتم قرار دهد، ندارد. وزارت بهداشت به مراکز MMT یا کلینیکهای متادون که مراکز سرپایی ترک اعتیاد هستند، مجوز ارائه میدهد. در این مراکز بیمار دارویش را دریافت کرده و میرود. این مراکز، محل نگهداری نیستند. در این مراکز پروتکلهای وزارت بهداشت مورد توجه است و پزشک و روانشناس در آنجا مستقرند. در عین حال مراکزی هم تحت عنوان کمپهای ترک اعتیاد وجود دارند که عمدتاً باید مجوزشان را از سازمان بهزیستی دریافت کنند و در حوزه وزارت بهداشت نیست، اما براساس پروتکلهای سازمان بهزیستی کار میکنند و روشهای غیرمتعارف و غیرعلمی در آنها انجام نمیشود، اما کمپهایی که غیرقانونی بوده و مجوز ندارند، ممکن است از چنین روشهایی استفاده کنند. مردم باید بدانند وقتی بیمارشان را به کمپی میبرند، از مجوزدار بودنش مطمئن شوند. اگر مجوز داشت، بیمارشان را به این مراکز بسپارند، در غیر این صورت توصیه میکنم که هرگز بیمار معتاد را به این مراکز نبرند.