نشریات طنز در ایران چه تاریخچهای دارند؟
ماجراهای باباشمل و گلآقا
نشریات فکاهی با تاریخی 122ساله کمکم از روی دکهها محو می شوند
خدیجه نوروزی
طنز چگونه وارد مطبوعات ایران شد؟ نخستین نشریه فکاهی که در ایران منتشر شد «طلوع» نام داشت که 122سال پیش نخستین شماره آن بیرون آمد. در تاریخچه طنز مکتوب ایرانی اینطور نوشته شده که 113سال پیش میرزا علیاکبر صابر، بنیانگذار مجله «ملانصرالدین» با زبان ترکی آذربایجانی و گاه روسی برای خوانندگان دریچهای برای آشنایی با سیاست در قالب طنز را گشود. این روزنامه تأثیر زیادی بر نشریه «صوراسرافیل» داشت. جذابترین بخش آن هفتهنامه را ستون فکاهی میدانستند که بهعنوان «چرند و پرند» به قلم علیاکبرخان قزوینی (دهخدا) و با امضای «دخو» نوشته میشد.
طنزهای شب جمعهای
توفیق، هفتهنامه فکاهی و طنزآمیز فارسی زبان با حدود نیم قرن فعالیت از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۵۰ در شبهای جمعه منتشر میشد و شعارش این بود: «همشهری! شب جمعه دو کار یادت نره: دوم خریدن مجله توفیق!». این نشریه در نخستین دوره خود بهعلت مصادفشدن با حاکمیت رضاشاه بهشدت با سانسور مواجه بود اما از سال 1320 تا 1332 با حاکم بودن فضای باز سیاسی، این مشکل برطرف شد. پس از کودتای 28مرداد انتشار توفیق تا پایان سال ۱۳۳۶ شمسی، بهمدت 4سال و 7ماه، متوقف شد. تعطیلی توفیق به دستور مستقیم شاه انجام گرفت و بعد از اسفند 1336 این مجله با نام «فکاهی» از سوی برادران توفیق به چاپ رسید. در مجموع میتوان گفت نشریات اسمالاخبار، آذربایجان، تشویق، زشت و زیبا، سلام و علیکم، ملاعمو، صوراسرافیل، کشکول، آیینه غیبنما، تنبیه، نسیمشمال، خیرالکلام، استبداد و اصفهان، باباشمل و چلنگر از پیروزی انقلاب مشروطه تا کودتای محمدعلی شاه منتشر میشدند و همگی آنها خود را نشریاتی انتقادی، فکاهی، مصور، کاریکاتوری و بعضاً اخلاقی معرفی میکردند.
دو کلمه حرف حساب
با سقوط نظام شاهنشاهی، یکباره آزادی بیحد و حصری برای مطبوعات بهوجود آمد؛ بهطوری که فقط در طول یک سال، 30نشریه طنز با گرایشهای مختلف منتشر شدند. هیجانهای ایام انقلاب به بازار طنز و بهویژه طنز سیاسی رونق بخشید.
بهلول نخستین نشریه طنزی بود که پس از انقلاب منتشر شد و تا سال ۱۳۶۰ مجموعا ۹۰ شماره به چاپ رساند. در 6 ماه نخست سال57، نشریات طنز بسیاری منتشر شدند که از میان آنها میتوان حاجیبابا، آهنگر (چلنگر)، دورهگرد، مش حسن، خوشخنده، بختک، جیغوداد، ملانصرالدین و دخو را نام برد. البته بسیاری از این نامها تکرار نام نشریات دورههای قبل است. در بعضی از مجلات و روزنامهها مثل فردوسی، بامداد و جمهوری اسلامی هم صفحات یا ستونهای طنز منتشر میشد. در این برهه پس از اینکه دولت موقت وضعیت رسیدگی به مطبوعات کشور را در دستور کار قرار داد، براساس یک لایحه پیشنهادی برای قانون مطبوعات، 41نشریه را که بسیاری از نشریات طنز را نیز شامل میشد، تعطیل کرد. در این میان بسیاری از نشریات طنز نیز بهدلیل گرانی و کمیابی کاغذ ناشی از اعمال تحریمها خودبهخود از صحنه حذف شدند.
سال 61 و در فضایی که بازار فکاهیات و نیز هجو ضدانقلابها و دشمنان خارجی زیاد بود، مجله «فکاهیون» با مدیریت ابوالقاسم صادقی روی دکه رفت. سال 63، همهچیز مهیا بود که یک پهلوان دوباره علم طنز را بلند کند و آن کسی نبود جز کیومرث صابری فومنی؛ ستونی که به قلم گلآقا علم شد تا «دو کلمه حرف حساب» باشد در روزنامه اطلاعات. یک سال بعد، یک ضمیمه طنز به همراه مجله کشاورز منتشر شد که نامش «خورجین» بود و حکایت روستایی سادهدلی به نام «مشدی رجب» بود که درگیر مسائل روستایی خودش بود. در این سالها مطالب طنز ماندگاری با مضامین فرهنگی در برخی نشریات منتشر میشد که یکی از بهترین و ماندگارترین آنها به قلم عمران صلاحی و در مجله «دنیای سخن» بود که ابتدا با نام «حالا حکایت ماست» و بعدا با عنوان «حکایت همچنان باقی» چاپ میشد. سال69 اتفاق بسیار مهمی در عرصه طنز مطبوعاتی ایران افتاد و آن انتشار هفتهنامه «گل آقا» بود که در آن از طنزهای سیاسی جسورانه در قالبهای نو قلم زده میشد. نخستین نسخه هفتهنامه گلآقا به قیمت ۱۵تومان منتشر شد که با نایاب شدن نسخههای اولیه مجبور به تجدید چاپ شد.
در همان سال انتشار نخستین هفتهنامه گلآقا، یک نشریه طنز دیگر هم متولد شد که آن اوایل اسم نداشت و هر شمارهاش ویژه موضوعی بود. این مجله را جواد علیزاده درمیآورد و بیشتر ورزشی بود. بعد از چند شماره، نام این مجله شد «طنز و کاریکاتور» که بیشتر مخاطبانش نوجوانان و جوانان بودند.
راه باز و جاده کوتاه
سالهای 76تا 79 دوره نوآوری طنز در نشریات غیرطنز است. اتفاق مهم برای اهل مطبوعات در این سالها، انتشار روزنامه «جامعه» و ستون طنز آن به نام «ستون پنجم» بود که سیدابراهیم نبوی آن را مینوشت و بسیار پرطرفدار بود. این ستون از حیث محتوا و کیفیت طنز، فراز و فرودهایی داشت و گهگاه بسیار تند و جانبدارانه نوشته میشد و بالاخره این نویسنده بهدلیل ترکتازیهایش برای نخستین بار در سال 77دستگیر شد و به زندان رفت. سال 81 نیز هفتهنامهگلآقا پس از انتشار 560شماره تعطیل شد و 2سال بعد خود گلآقا هم درگذشت. بیشک طنز مطبوعاتی ایران در دهه80 گام بزرگی به پس برداشت. نه فقط در این دهه به تعداد نشریات طنز افزوده نشد بلکه از تعداد آنها کم شد. در سالهای اخیر نیز از معدود نشریاتی که به مقوله طنز و کاریکاتور بهطور انحصاری میپرداختند جز چندتایی که آن هم به سختی روزگار میگذرانند باقی نمانده. ستون طنز درست و حسابی در روزنامهها نداریم که پیوسته و مطمئن کسی در آن بنویسد و نگران چیزی نباشد. البته بعضی روزنامهها تلاش کردهاند با انتشار ضمیمههای طنز همچنان طنازان را با خود همراه کنند ولی نه آنها پول کافی برای جذب نویسندههای حرفهای دارند و نه خواننده تمایلی به خرج کردن پول برای خرید نشریه طنز.