• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
سه شنبه 30 بهمن 1397
کد مطلب : 48369
+
-

وقتی موبایل آمد ما چگونه نگاهش می‌کردیم؟

روزگار سپری شده آجرهای آنتن‌دار

نیم‌نگاهی به روزهای اولیه ورود تلفن همراه به ایران در نیمه اول دهه هفتاد

عیسی محمدی


اواخر سال 1372شمسی بود که اتفاق افتاد؛ ورود نخستین محموله‌های تجهیزات تلفن همراه به ایران. سپس این تجهیزات در چند نقطه تهران، نصب و امتحان شد. نتیجه کار مثبت بود. اما استقبال از این نتیجه مثبت چندان جالب نبود. رقم ثبت‌نام گوشی همراه با سیم‌کارت، سر به 600هزار تومان می‌زد. حتی شرکت پست برای کارکنانی که اقدام به خرید و استفاده این گوشی‌های همراه و سیم‌کارت‌ها می‌کردند، جایزه هم درنظر گرفته بود. ولی باز هم راه به جایی نبرد و استقبال در آن حد و اندازه‌ای که باید، نبود.

تلفن متحرک جیبی

اولین آگهی مربوط به ثبت‌نام‌های تلفن‌های همراه به مرداد 1372شمسی برمی‌گشت. این آگهی در روزنامه‌های اطلاعات و کیهان به چاپ رسید. عنوانش هم چنین انتخاب شده بود: «فراخوان برای ثبت‌نام نخستین شبکه تلفن متحرک جیبی!» همین آگهی و ماجرای جیبی بودن این شبکه تلفن، شاخک‌های مردم را حساس‌تر کرد. هرچند که همانطور که اشاره شد، استقبال چندان جالب نبود.

برگزاری دوره‌های آموزشی استفاده از موبایل

نخستین ایده بازاریابی مخابرات شکل گرفت و آنها سروقت کسانی رفتند که دستشان به دهانشان می‌رسید؛ دکترها، مسئولان دولتی، مایه‌دارها و حتی در مرحله بعد، نمایندگان مجلس و وزرا. بین آنها سیم‌کارت توزیع می‌شد تا استفاده کنند. ظاهراً این ایده کار خودش را کرد و باعث شد تا تلفن‌همراه، کالایی لوکس و باکلاس و خاص قشر نخبه جامعه تلقی شود. ولی سال بعدتر که آنتن‌دهی گسترش پیدا کرد، قیمت‌ها هم به بالاتر از 2میلیون و حتی 3 میلیون تومان رسید. سال 74 هم پیرو این سیستم بازاریابی، ثبت‌نام دوباره اتفاق افتاد و صف‌‌های 24 ساعته شکل گرفت. وقتی که تعداد مشترکان بیشتر و بیشتر شد، کلاس‌هایی هم برای آموزش استفاده از تلفن همراه برگزار می‌شد. می‌خندید؟ سال 74 بود؛ این جور چیزها که وجود نداشت. بالاخره باید مردم یاد می‌گرفتند که چطور از آنها استفاده کنند یا نه؟

اولین پیامک در ابتدای دهه80

اولین امکان تلفن‌های همراه همان مکالمات صوتی بود. برای استفاده از سرویس‌های پیامکی، شهروندان باید مجدداً به دفترهای مخابراتی می‌رفتند. ظاهراً نخستین پیامک هم در سال 1381 ارسال شد تا این سرویس هم جا و راه بیفتد. اما در کنار همه این تاریخ‌خوانی‌ها، واکنش‌های فرهنگی مردم هم در نوع خودش جالب بود. به هر حال نخستین‌بار بود که با چنین پدیده‌ای روبه‌رو می‌شدند و بدیهی و طبیعی بود که واکنش‌های خاصی هم داشته باشند.

مشکل مالکیت

رایج‌های برندهای روزهای اول ورود موبایل به ایران زیمنس S4، زیمنس s6، مدل‌های HC600، HC800و HC1000 آلکاتل، GH388 اریکسون، GF337 اریکسون و GF337 اریکسون بود. البته نوکیا هم به این بازار ورود پیدا کرد. در همان دوره، یکی از رایج‌ترین مشکلاتی که برای این موبایل‌ها پیش می‌آمد، بحث انتقال آنها بود. چون مردم قادر نبودند که این سیم‌کارت‌ها را انتقال بدهند، به‌صورت وکالتی این کار را می‌کردند و کلی هم دعوا و مرافعه در این مورد اتفاق می‌افتاد؛ درست مثل همین بحث‌های انتقال وکالتی برای وا‌م‌های جانبازی که امروزه وجود دارد. موبایل در آن دوره که از موج اولیه شگفت‌زدگی جامعه عبور کرد، تبدیل به کالایی لوکس شد. کسانی که دستشان به دهانشان می‌رسید و می‌خواستند موفقیت مالی‌شان را به رخ بکشند، حتماً در کنار خانه و ماشین لاکچری و نیمه‌لاکچری خود، دوست داشتند گوشی‌های همراه آجرمانند خودشان را هم به رخ بکشند. از دیگر تغییراتی که ورود موبایل در کسب و کار ایرانی ایجاد کرد، مربوط به متخصصانی می‌شد که مغازه‌ای نداشتند، ولی تخصص داشتند. تا قبل از ورود موبایل، آنها تلفن خانه‌شان را به مشتریان احتمالی می‌دادند و بعد منتظر می‌نشستند تا کسی تماس بگیرد. اما بعد از جا افتادن این موبایل‌ها، خانواده‌های این افراد نفس راحتی کشیدند و دیگر در آگهی‌ها، شماره تلفن‌همراه درج می‌شد؛ نه شماره منزل.

سیم‌کارتی که سوزانده می‌شد

از دیگر اتفاقات جالب آن روزها، مفهوم سوختن سیم‌کارت نزد بخشی از مردم بود. در خاطرات یکی از مسئولان مخابرات آمده است: روزی شخصی به ما مراجعه کرد. یک قوطی کبریت را روی میز ما گذاشت. مانده بودیم که این چیست. علت را پرسیدیم. گفت که سیم‌کارت من سوخته. کبریت را باز کردیم و دیدیم که سیم‌کارتش را با آتش کبریت سوزانده است و تقاضای تعویض دارد! در خاطرات این مسئول مخابراتی، همچنین آمده است: یکی از شهروندان، با 60، 50 تا از فامیل‌های خودش آمده بود؛ آن هم از شهرستان. می‌خواستند سیم‌کارت بگیرند. کل دفتر خدمات پستی را گرفته بودند و جا برای کسی دیگر نبود. البته یکی دیگر از این خاطرات نه‌چندان خوشایند، مربوط به‌ خود ما خبرنگاران هم می‌شود؛ چون خارج از نوبت به اصحاب رسانه سیم‌کارت واگذار می‌شد. چون تفاوت قیمت با بازار آزاد هم زیاد بود، آنها می‌رفتند و این سیم‌کارت‌ها را می‌فروختند. روزی 15تن از خبرنگاران با یک ون آمدند تا سیم‌کارت دریافت کنند. متوجه شدیم که همه‌شان، سیم‌کارت‌هایشان را به یک خانم پیش‌فروش کرده‌اند!

دسته‌گل ماندگار مهندس غرضی

موبایل در دوره وزارت مهندس محمد غرضی وارد ایران شد. به همین دلیل چند‌باری هم در این‌باره مصاحبه‌هایی کرده است. از جمله اینکه «من با چالش‌های زیادی در مجلس، دولت درخصوص سرمایه‌گذاری بین مردم و به‌ویژه در محافل سیاسی روبه‌رو بودم. یک دهه طول کشید که صنعت مخابرات به صنعتی تبدیل شده بود که فیضش بسیار بالاست. تقریباً از سال 64 تا 74 تمام توان‌های اجتماعی این مطلب را نفی می‌کرد.» و به خبرگزاری مهر نیز گفته بود که «من هم پوستم کنده شد تا این تکنولوژی‌ها را وارد کشور کنم؛ در این زمینه آنقدر مورد اذیت و آزار قرار گرفتم؛ حتی اجازه نمی‌دادند فکس بیاید؛ می‌گفتند تلفن لازم نیست و برای ورود موبایل که اصلا ریختند رو سرم که اعدام‌ام کنند!»

این خبر را به اشتراک بگذارید