نگرانی از وضعیت نشر و کتاب
محمود حسینیزاد/ نویسنده و مترجم
حال و روز نامساعد صنعت چاپ و نشر و اوضاع نابسامان بازار کتاب بر کسی پوشیده نیست. چندبرابر شدن ناگهانی قیمت کاغذ، برای صنعت چاپ و نشر در ایران که همواره دچار معضلات و مشکلات عدیده بوده است، حکم مصیبت ناگهانی را داشت. این صنعت در سالها و دهههای اخیر درآمد چندانی نداشته است تا بتواند پایههای خود را مستحکم و از نظر اقتصادی مقاوم کند.
یکی از اصلیترین انگیزههای کسانی که در این حیطه فعالند، علاقه است. بهعبارت بهتر بسیاری از نویسندگان و ناشران، پیش از گران شدن کاغذ نیز بنیه اقتصادی قدرتمند و سرمایه و اندوخته قابلتوجهی نداشتند و ای بسا بیشتر آنان صرفا از روی علاقه به فعالیت خود ادامه میدادند. طبیعتا چنین کسانی توان مواجهه با بحرانهای اقتصادی و تکانههای شدید مالی را ندارند. گرانی ناگهانی کاغذ، درست زمانی گریبانگیر این جماعت شد که دیگر تاب و توان مواجهه با مشکلات جدید را نداشتند.
با این تفاصیل و با وجودی که همواره سعی کردهام، آدم خوشبینی باشم، نگران وضعیت نشر و کتاب هستم.
گرانی کاغذ آن هم تا این حد برای ناشران کتاب کمرشکن و زمینگیرکننده است. باید پرسید کسانی که با وجود همه مشکلات با پایین آوردن سطح انتظارات خود، کارشان را انجام میدادند، آیا میتوانند در چنین بازاری همچنان کالای فرهنگی تولید کنند و از قبل آن سودی - هرچند ناچیز – ببرند؟ و آیا توان حضور فعال در نمایشگاه کتاب را که حدود 2ماه دیگر باید برگزار شود، خواهند داشت؟ آن هم با وضعی که ناشران ما حتی درباره انتشار کتابهایی که فروش آنها بهدلیل رسیدن به چاپ هفتم و هشتم، تضمین شده است، مرددند.
شاید اگر در گذشته فضای مجازی بهعنوان پشتوانهای برای فرهنگ کشور تقویت میشد، میتوانست امروز بخشی از بار را بهدوش بکشد اما وضع فعلی فضای مجازی چنان است که اولا به بعد اطلاعرسانی آن بیشتر توجه شده و در زمینه مطالعه جدی و تخصصی خیلی روی آن حساب نمیشود. از سوی دیگر کتابهای الکترونیکی و ایبوکها بیشتر مناسب کتابهای معروف و آثار افراد مطرحند و نمیتوانند به استعدادهای جوان و چهرههای جدید کمک کنند. امیدوارم اگر برنامهریزیای صورت میگیرد و سیاستی اتخاذ میشود در آن اصلاح اشتباهات گذشته و رفع مشکلات موجود، لحاظ شود.