هیوا یوسفی سردبیر
«زمانی که رفتم در جامائیکا مشکلات را میدانستم. به ایران هم که آمدم محدودیتها و مشکلات را میدانستم. هرجا بروم از مشکلات و شرایط خبر دارم. با اطلاعات کامل به اینجا آمدهام... میدانم زمین تمرینی خوب نداریم. مشکلات را میدانم اما اینطور نیست که هر روز گلایه کنم و بگویم این و آن را نداریم. کار من این نیست...
کار من این نیست که از مشکلات در تلویزیون و روزنامهها حرف بزنم. من آمدهام که کار کنم... ما در جامائیکا کار کردیم؛ جایی که شما حتی نمیتوانید مشکلات آن را تصور کنید... اگر من خودم را درگیر این موارد کنم و غر بزنم، بازیکن هم این بهانه را پیدا میکند و غر میزند. من باید با خنده سر تمرین بروم تا بازیکنم انگیزه بگیرد و بهتر تمرین کند.»
شاید باور نکنید که این جملات بخشی از نخستین گفتوگوی مفصل وینفرد شفر در ایران است. گفتوگو با همشهری ورزشی در همان روزهای اولی که کارش را با استقلال شروع کرده بود. هنوز در هتل المپیک زندگی میکرد، با وجود این سرشار از انگیزه بهنظر میرسید.
آن حرفها را بگذارید کنار رفتاری که شفر این اواخر داشته است. تقریبا روزی نیست که از شرایط باشگاه ننالد.
یک روز غر میزند که مجبور است هر 6ماه یکبار تیمش را از نو بسازد، بیتوجه به این واقعیت که دلیل بخشی از این تغییرات تصمیمات خود او بوده. مثلا نویمایر و الحاجیگرو را خودش اول فصل گرفت اما به 6ماه نکشید قیدشان را زد و احتمالا کلی بدهی روی دست استقلال گذاشته است. فصل اولی هم که آمده بود، دستور داد بهنام برزای را به استقلال برگردانند اما خیلی زود فهمید اشتباه کرده و عذرش را خواست. بویان نایدنوف را هم گرفت اما فقط بهاندازه 4بازی به او اعتماد کرد.
اینکه باشگاهی مانند استقلال بعد از اینهمه سال حتی یک زمین تمرینی استاندارد ندارد، خجالتآور است؛ اگر قرار باشد فقط یک دلیل برای بیکفایتی همه مدیران استقلال در سی چهلسال اخیر پیدا کرد، همین داستان زمین تمرین کفایت میکند. اینهمه سال، اینهمه بودجه، اینهمه ریختوپاش، آنوقت استقلال باید هر هفته و هر روز دربهدر یک زمین تمرین باشد.
پس سرمربی حق دارد گلایه کند و غر بزند؛ به شرط آنکه روز اول ادعای دیگری نکرده باشد.
کارلوس کیروش از ابتدای ورودش به ایران، کیفیت زمینهای تمرین کمپ تیمهای ملی را زیر سؤال برد و همه انرژیاش را گذاشت که این زمینها ترمیم شوند. شفر اما وقتی قرار بود دل هواداران استقلال را بهدست بیاورد از این گفت که در کشورهایی با امکانات بدتر از ایران کار کرده و حالا که باید بهخاطر شکست مقابل تراکتور توضیح بدهد، از نداشتن زمین تمرین میگوید.
بهانه آخر او از همه غیرقابلقبولتر است. میگوید اطلاع پیدا کرده که خطیر، معاون باشگاه، دنبال این بوده که او را کنار بگذارد. معلوم نیست این ادعا درست باشد، اما فرض کنیم خطیر چنین قصدی داشته، آیا جرمی مرتکب شده است؟ او یکی از مدیران باشگاه است؛ مشخصا مدیر ورزشی باشگاه. آیا مدیر ورزشی یک باشگاه حق ندارد درباره ادامه کار با سرمربی تیم به مدیرعامل پیشنهادی بدهد؟
وینفرد شفر مربی خوبی است. او یکی از بهترین مربیان استقلال در 10سال اخیر بوده، از روزی که آمده، توانسته بخشی از تماشاگران استقلال را با سکوهای ورزشگاه آشتی بدهد، تیم را قهرمان جام حذفی کرده و در لیگ قهرمانان آسیا هم بازیهای چشمنوازی داشته؛ با این همه نباید فراموش کنیم که قرار بود «در تلویزیون و روزنامهها از مشکلات حرف نزند» قرار بود «گلایه نکند تا بازیکنان بهانه پیدا نکنند» و «هر روز با خنده سر تمرین برود تا بازیکنانش انگیزه بگیرند و بهتر تمرین کنند».
آقای شفر! مگر نگفتی اهل غرزدن نیستی؟
در همینه زمینه :