ارز دولتی مانع افزایش هزینه تولید گوشت و مرغ شد؟
تولید به نرخ روز
تولیدکنندگان گوشت، مرغ و لبنیات از شرایط تولید کالاهای اساسی میگویند
لیلا شریف
مرغ، گوشت و لبنیات کالاهایی هستند که در ماههای اخیر بسیاری از خانوادهها با ترس و لرز تصمیم به خریدشان گرفتهاند و حتی برخی مجبور به حذف آنها از سفرهشان شدهاند. گرانی کالاهای اساسی این سؤال را ایجاد کرده است که چرا نمودار قیمت گوشت، مرغ و لبنیات با وجود تأمین ارز 4200تومانی برای نهادههای تولید دام و طیور، صعودی شده است؟ جستوجو در آمارها نشان میدهد که هزینه تولید این کالاها با وجود تأمین ارز دولتی برای واردات نهادهها، افزایش یافته است. طبق گزارش مرکز آمار ایران، هزینه تولید محصولات مرغداری صنعتی کشور در پاییز امسال نسبت به تابستان 32درصد رشد داشته و این شاخص نسبت به پاییز سال قبل به رشد 70درصدی رسیده است. هزینه تولید در حالی امسال یکباره با جهش روبهرو شد که سال قبل تغییرات هزینههای تولید، از رشد معقولی برخوردار بود و از رشد 4درصدی در تابستان به رشد 17درصدی در پاییز سال96 رسیده بود.
رشد هزینههای تولید تنها به مرغداریها محدود نیست. دامداران و صاحبان صنایع لبنی هم دچار مشکل بالا رفتن هزینههای تولید شدهاند و این اتفاق در نهایت خود را به شکل افزایش قیمت نهایی محصول برای مصرفکننده نشان داده است.
در این میان میتوان بالا و پایین شدن هزینههای تولیدکنندگان طیور و دام را با نام ارز 4200تومانی گره زد. داستان به تابستان گذشته بازمیگردد؛ زمانی که دولت تصمیم گرفت تا کنجاله سویا، ذرت، جو و داروهای دامی ضروری را در دسته کالاهای وارداتی با ارز 4200تومانی قرار دهد و از این طریق هزینه تولید برای فعالان این حوزه را کنترل کند اما گذر زمان و افزایش هزینههای تولید نشان از این واقعیت داشت که حمایت ارزی دولت از کالاهای اساسی، چندان نتیجه نداشته است.
از بردن نام دلالان ارز دولتی ترس داریم
علی حقیقتنژاد که از سال86 وارد صنعت دامداری شده، معتقد است که ارز 4200تومانی بهدست تولیدکنندهها نمیرسد و این ارز دولتی زمینه را برای رانت و دلالی مهیا کرده است؛ «واردکننده با تکیه بر ارز دولتی، نهادههای تولید را وارد میکند اما متأسفانه سویای 2هزار و 200تومانی را ما به قیمت 3هزار و 800 خریداری میکنیم. این رانت است. وقتی دلالها متوجه میشوند که بازار تشنه است، خودشان 4هزار تومان بر قیمت نهادههای تولید اضافه میکنند و آن را به دامدار میفروشند.»
حقیقتنژاد از پشت پرده دلالان ارز دولتی سخن گفت اما تمایلی به بردن نام دلالان اصلی این حوزه نداشت؛ «ارز دولتی یک رانت ایجاد کرده است که پولش در جیب دلالها میرود. 2ماه پیش، این اتفاقات را به آقای وزیر کشاورزی اعلام کردیم. از سوی وزارتخانه به جهاد کشاورزی مناطق اعلام کردند که هر دامدار باید بگوید که اجناس گرانتر را از چهکسی میخرد. اما خب واقعیت این است که ما از ترسمان نمیتوانیم بگوییم که ما 2هزار و 200تومان پول سویا را میدهیم و هزار و خردهای هم به یک حساب دیگر واریز میکنیم. در واقع آن فروشنده پول رانتش را از ما میگیرد. نمیتوانم اسم ببرم. در اصل یک نفر واردکننده اصلی است و 2 یا 3 نفر عامل توزیع دارد. همه این فرد را میشناسند و من جرأت اسم بردن ندارم.»
گرانی زنجیرهوار موجب گرانی لبنیات شد
محمدرضا اسماعیلی -عضو اتحادیه صنایع لبنی- جزو افرادی است که میگوید گرانی صنایع لبنی را نباید تنها در مسائل اجرای ارز دولتی برای کالاهای اساسی جستوجو کرد؛ «مشکلات بسیار زیاد است و قبلا به صنایع لبنی یارانه تعلق میگرفت و بر این اساس مصرف لبنیات در مردم نهادینه شده بود اما با هدفمندی یارانهها ضربهای اساسی به مصرفکنندگان و حتی تولیدکنندگان وارد شد. قرار بود 30درصد از هدفمندی یارانهها به بخش تولید تعلق بگیرد اما این اتفاق نیفتاد.»
از نظر او عوامل متعددی در گرانی لبنیات دخیل هستند و بخشی به افزایش هزینههای تولید برای دامداران بازمیگردد و بخش دیگر مربوط به نبود ثبات در قیمت دیگر کالاهاست؛ «هر روز قیمت مواد بستهبندی و مکملهای شیر، حملونقل گران میشود که این موارد در قیمت نهایی کالا تأثیرگذار هستند. وقتی این موارد قیمت ثابتی نداشته باشند نباید انتظار داشته باشیم که یک محصول با قیمت باثبات به بازار عرضه کنیم.»
ارز دولتی تنها 60درصد هزینهها را تأمین میکند
محمد یوسفی- رئیس انجمن پرورش دهندگان مرغ گوشتی-ترکیبی از دیدگاه مثبت و منفی نسبت به تأمین نهادههای طیور با نرخ دولتی دارد. او از یک سو میگوید: «بیشتر نیاز ما از طریق واردات تأمین میشود. اگر همین حد ارز برای نهادههای طیور در نظر گرفته نمیشد، قیمتها به 3برابر قیمت فعلی میرسید. برای واردکردن نهادهها اگر ارز 4200 نباشد، صنعت مرغداری تعطیل خواهد شد».
اما از سوی دیگر او به روند اجرای کار هم نقد دارد؛ «تولیدکنندگان نزدیک 40درصد نهاده مورد نیاز تولید خود را از بازار آزاد و با قیمتهای بالا تأمین میکنند. هر چند بخش اعظم افزایش قیمت مربوط به درست اجرا نشدن ارز دولتی برای کالاهای اساسی است اما فقط مسئله ارز به تنهایی در قیمت نهایی تأثیرگذار نبود. سایر هزینهها هم تغییر کردهاند. کارگرهای افغان بهخاطر پایین آمدن ارزش ریال، از ایران کوچ کردند و به ترکیه و کشورهای حاشیه خلیجفارس رفتند و خود این موضوع بر قیمتها مؤثر بود. ارز دولتی تنها به مسئله تأمین «دان» تعلق میگیرد. الان گفتهاند اگر بخواهند جوجه یکروزه را وارد کنند، ارز 4200 نمیدهند که در این صورت قیمت جوجه یکروزه خیلی بالا میرود.» براساس گفته یوسفی هماکنون سازمان پشتیبانی دام، سهمیه دان مورد نیاز مرغ را کم کرده است و در واقع فقط 60درصد نیاز مرغدارها با ارز دولتی تأمین میشود. در این شرایط مرغدار مجبور است که برای تأمین 40درصد دیگر نیازش به سراغ بازار آزاد برود. بازار آزاد هم از طریق متخلفان ارز دولتی تأمین میشود.
او در این رابطه توضیح میدهد: «بخشی از کالاهای مورد نیاز مرغداران با ارز دولتی را در بازار آزاد به فروش میرسد. بازار آزاد در دست کسانی است که خلافکار هستند. نه خودشان را نشان میدهند و نه فاکتوری صادر میکنند. نظارت وجود دارد اما کسی هم که بخواهد تخلف کند، در این راه استاد هست».
در واقع با تکیه بر گفتههای این فعالان اقتصادی حوزه تولید گوشت، مرغ و لبنیات میتوان به این نتیجه رسید که تخصیص ارز دولتی به نهادههای تولید درصدی از مشکلات هزینهای این تولیدکنندگان را حل کرده و اما گره دیگر مشکلات تولیدکنندگان بهدلیل حضور دلالان هر روز کورتر میشود.