محمد شهرابی روزنامهنگار
این روزها به مناسبت تولد پنجاه سالگی علی دایی، یکبار دیگر بحث حضور او در راس مدیریت ورزش یا فوتبال ایران مطرح شده است. خبرنگاران از او در اینباره سؤال کردند و او مثل همیشه گفت که علاقهای به پشت میزنشینی ندارد. حتی گفت که در 6-5 سال اخیر پیشنهادهایی هم از سوی مقامات دولتی به او شده است اما هم مدیریت وزارت ورزش و هم فدراسیون فوتبال را رد
کرده است.
شاید مهمترین دلیلی که علی دایی برای رد اینگونه پیشنهادها دارد این است که او دوست ندارد وارد بازیهای سیاسی شود. در کشورهایی مثل ایران، برای اداره چنین نهادهای مهمی، مدیران مجبور میشوند که برخی ملاحظات سیاسی را مدنظر قرار دهند و در بعضی مواقع دست به عصا راه بروند. از طرفی جابهجایی قدرت و به هم خوردن توازن قوا یا حتی تضاد منافع گروههای مختلف، اغلب نهادهای وابسته به دولت بهویژه نهادهای تأثیرگذار را تحتتأثیر قرار میدهد و گاهی باعث تغییرات جنجالی در این نهادها میشود.
سابقه علی دایی نشان داده که وقتی به چیزی اعتقاد دارد به هیچ وجه حاضر به معامله یا درنظر گرفتن ملاحظات خاص نیست و دوست ندارد که اعتبارش بهخاطر نزاعهای سیاسی جناحهای مختلف، زیر سؤال برود یا مورد معامله قرار بگیرد. او به اندازه کافی در ایران و جهان، شهرت و اعتبار دارد و بینیازی مالیاش هم مزید بر علت شده تا خودش را وارد اینگونه کارهای پردردسر و بازیهای غیرقابل پیشبینی نکند. از قدیم گفتهاند سری که درد نمیکند را نباید دستمال بست ولی این ماجرا طرف دیگری هم دارد و آن اینکه علی دایی بهدلیل داشتن همین ویژگیها، میتواند بهترین فرد برای زیر و رو کردن این فوتبال و قرار دادن آن در مسیر درست باشد. چرا؟
به این دلیل که او اگر رئیس فدراسیون فوتبال باشد، دیگر بهدنبال دیده شدن و نشست و برخاست با آدمهای بزرگ و پرنفوذ نیست. آنقدر شهرت و اعتبار دارد که همه برای کنار او بودن تلاش میکنند نه بالعکس. هیچ تردیدی نیست که وقتی پایش را به فیفا و ایافسی بگذارد، برخورد متفاوتی با او خواهد شد و حساب ویژهای روی حرفها و پیشنهادهایش خواهند کرد. در ایران با هر فرد و گروهی که برای پیشرفت امور فوتبال صحبت کند یا جلسه بگذارد، کارش راحتتر جلو خواهد رفت. اگر تصمیمی بگیرد و قرار باشد پای حق فوتبال بهویژه در زمینه بازاریابی و حق پخش تلویزیونی بایستد، کسی نمیتواند تهدیدش کند یا نظرش را تغییر دهد. حضورش در راس فدراسیون فوتبال، به حضور اسپانسرها و افزایش درآمد فوتبال کمک میکند. خیلی راحتتر میتواند با مجاری فساد و افراد ناسالم که در فوتبال ریشه کردهاند مبارزه کند چون مجبور نیست بهخاطر حفظ موقعیتش با فرد یا گروهی مماشات کند. قطعا مردم هم به قولها و وعدههایش اعتماد بیشتری میکنند و این فرصت را خواهد داشت که کارهای زیربنایی و زیرساختی را در هر زمینه با حوصله بیشتری انجام دهد ولو اینکه چند صباحی تیمهای بزرگسالان در نتیجهگیری ضعیف عمل کنند.
در مجموع هر آنچه برای توسعه فوتبال لازم است، فردی مثل علی دایی راحتتر میتواند انجام دهد اما تمام اینها یک شرط هم دارد و اینکه او از یک کادر مدیریتی قوی، با دانش و مطلع به امور تجاری و تبلیغاتی فوتبال استفاده کند. این موضوع غیرقابل انکار است که هماکنون، افراد زیادی هستند که میتوانند به پیشرفت و توسعه اصولی فوتبال ایران کمک کنند اما به دلایل متعدد از حضور در بخش مدیریتی فوتبال بازماندهاند. علی دایی اما اینقدر قدرت دارد که هر کسی را که میخواهد بهکار گیرد و از تواناییاش استفاده کند.
البته نباید این نکته را نادیده گرفت که فوتبال معمولا در شرایطی رشد میکند که یک کشور از نظر اقتصادی و مدیریتی، وضعیت خوبی داشته باشد و هر نهاد و دستگاهی، کار خودش را به خوبی انجام دهد. در این صورت، فوتبال نیز میتواند با داشتن یک مدیر خوب، راه خودش را برود و به اهدافش برسد. علی داییها هم میتوانند به عشق و علاقه خودشان که حضور در مستطیل سبز و فعالیت در امور فنی است، برسند. اما وقتی سیستم مدیریتی در حد ایدهآل و قابلقبول نیست، افرادی که اعتبار و پشتوانه مردمی و بینالمللی دارند، میتوانند تأثیرگذار باشند و کمبودها را جبران کنند. به همین دلیل معتقدم که اگر در شرایط فعلی، کوچکترین روزنه امیدی برای اصلاح و توسعه فوتبال ایران وجود داشته باشد، علی دایی بهترین گزینه برای مدیریت آن است هرچند که اصول اخلاقی و حرفهای ایجاب میکند که به علی دایی و نظراتش هم احترام گذاشت و اجتناب او از وارد شدن به معادلات پیچیده مدیریتی و سیاسی را درک کرد.
یکشنبه 28 بهمن 1397
کد مطلب :
47982
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/5zYX
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved