آن سرافکنده و این سردار
فرهنگ ناخوشایند «منت» با ما چه میکند؟
بهروز رسایلی| اینکه از نظر فنی تیم ملی در جام ملتهای آسیا چه شرایطی داشت، یک بحث جداگانه است که در جای خودش باید مورد بررسی قرار بگیرد اما چیزی که بیشتر از خود ناکامی آدم را اذیت میکند، مسئله طلبکارمآبی و منت گذاشتن بازیکنان ایرانی است. برخی دوستان عزیز در این تیم طوری رفتار میکنند که انگار 3 تا به ژاپن زدهاند و در فینال هم با غلتک از روی قطر رد شدهاند! کافی است به ادبیات سردار آزمون در مصاحبه رادیوییاش توجه کنید تا موج بستانکاری را در آن ببینید. او که یک بازیکن فوتبال است، در اروپا تربیت شده و قاعدتا باید با قواعد سازمانی آشنا باشد، بدون اعتنا به چنین مسائلی
هر چه از دهانش بیرون آمده نثار فدراسیون فوتبال کرده است؛ چرا؟ چون آقای آزمون عقیده دارد امکاناتی که برای جامجهانی و جام ملتهای آسیا در اختیار تیم ملی قرار گرفت، کافی نبود. این در حالی است که همزمان با داد و قال سردار، فاکتور هزینهکرد 5/2 میلیون دلاری فدراسیون برای آمادهسازی تیم ملی در روسیه روی میز تاج آمده و البته فراموش نکنیم که کمپ اسپایر هم بهعنوان یکی از بهترین کمپهای تمرینی فوتبال جهان در اختیار تیم ملی قرار گرفت تا شاگردان کیروش برای جام ملتها آماده شوند. جالب است که سردار میگوید این امکانات را قطر داده نه فدراسیون؛ اما آیا واقعا این قبیل مسائل مدیریتی به یک بازیکن مربوط میشود؟ بهترین کمپ دنیا برای طرف مهیا شده که آنجا تمرین کند، دیگر به او چه مربوط است که این موقعیت از کجا آمده؟ حتی لطف قطر هم قطعا بیدلیل نبوده و ریشه در مناسبات 2 کشور دارد؛ آیا الان تمام مدیران مملکت باید بیایند به سردار جواب پس بدهند؟
مسئله اصلا خود آزمون نیست، مسئله فرهنگ غلط «منت گذاشتن» است که در جامعه ما جاافتاده؛ اینکه همه گمان میکنیم داریم کارمان را در بدترین شرایط و با بهترین کیفیت انجام میدهیم و باید از زمین و زمان طلبکار باشیم. اگر به غرولندهای روزانه اطرافیانتان توجه کنید، میبینید که این فرهنگ تقریبا در تکتک ما شهروندان عادی وجود دارد و طبیعی است که به ستارههایی مثل آزمون هم تسری یابد. به هر حال فوتبالیستها که از مریخ نیامدهاند. آنها هم با ما در همین سرزمین رشد کردهاند و شخصیتشان در همین فرهنگ شکل گرفته است. چند نفر را در اطرافتان میشناسید که اعتقاد دارند حقشان خورده شده و کمتر از کار و استحقاقشان دریافتی دارند؟ امثال سردار هم از این قاعده مستثنی نیستند، هرچند زبان تلخ و تند این یکی واقعا نوبر است. چطور میشود فراموش کرد او بعد از جامجهانی، تعطیلات تابستانی از دست رفتهاش را به مردم یادآوری کرد و بر سر آنها منت گذاشت؟ الان هم که استاد، ناکامی در جام ملتها را به زمین خراب و بلیت اکونومی ربط میدهد؛ انگار یمنی که ما گلبارانش کردیم در کره ماه آماده شده بود!
مصاحبه گزنده و سراسر تهاجمی سردار آزمون را بگذارید کنار اظهارنظر یویا اوساکو- هافبک تیم ملی ژاپن- که گفت: «از نایبقهرمانی در آسیا احساس سرافکندگی دارم. امیدوارم این ناکامی را در جامجهانی بعدی برای مردم ژاپن جبران کنیم». تفسیرهای فلسفی از گل اول ساموراییها به ایران را کنار بگذارید؛ عمق تفاوت فرهنگی بین ما و ژاپنیها از مصاحبه همین دو عزیز روشن میشود، آن سرافکنده و این سردار!