• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
چهار شنبه 17 بهمن 1397
کد مطلب : 47338
+
-

ریزنویس

اخبار یکی، ‌دو سال پیش را هنوز فراموش نکرده‌ایم

محمدتقی حاجی موسی

جریمه‌ها شروع شد- اول مهر 95، پلیس شروع کرد به جریمه‌کردن خودروهایی که وارد محدوده طرح زوج یا فرد شدند؛ محدوده‌ای که نسبت به طرح ترافیک اصلی کلی چاق‌تر بود و خیلی‌ها را شامل می‌شد. البته حالا صحبت از تغییر در ماهیت این طرح است و ظاهرا چند سال بعد باید از طرح زوج یا فرد هم به‌عنوان طرح‌های همواره تغییرپذیر تاریخ نام ببریم.

وام ازدواج؟ عمرا!- عبدالناصر همتی که الان رئیس بانک مرکزی است قبلا رئیس بانک ملی بود و سال 95معتقد بود دادن وام 10میلیونی ازدواج به هر یک از زوجین امکان‌پذیر نیست و دولت پول ندارد و منابع محدود است و این حرف‌ها. چند‌ماه بعد اما بانک‌ها شروع کردند به اعطای این وام و معلوم شد مشکل نبود منابع نبوده و یک چیز دیگر بوده که خب ما نمی‌دانیم و اصلا مگر ما فضولیم؟

ما چه‌کار کنیم؟ - 29فروردین 95، یک بنده خدایی به روزنامه همشهری پیام داد که ما یک خانواده پنج‌نفره هستیم که همه بیکاریم و نمی‌توانیم با حقوق بازنشستگی زندگی کنیم. دولت فکری برای ما بکند. خب چه فکری؟ دولت که بیکار نیست برای شما کار درست کند؟ خود وزیر اسبق کار گفته بود من وزیر کار هستم نه بیکارها! یعنی اینکه شما بیکارید به‌خودتان مربوط است و نباید مسائل شخصی‌تان را به ما انعکاس دهید.

فقط اجاره - سال 95با الان خیلی فرق نداشت و فقط دلار کمی ارزان‌تر بود که خیلی توی زندگی ما تأثیر نداشت و آن موقع هم برای ما گران بود. در این سال قیمت مسکن و به‌خصوص اجاره مسکن بالا بود و خیلی از مالکان خانه‌ها ترجیح می‌دادند به جای گرفتن پول‌پیش یا همان ودیعه، فقط اجاره ماهانه بگیرند؛ یعنی طرف خانه‌اش را با حداقل ودیعه و حداکثر اجاره، ارائه می‌کرد؛ اتفاقی که بخشی از آن به‌دلیل پایین‌بودن درآمد مردم بوده و هست.

کجایی مهندس؟ - رئیس سازمان نظام مهندسی در تیرماه 95اعلام کرد که 400هزار مهندس کشور بیکارند چون رکود در بخش مسکن بیداد می‌کند و تازه 5میلیون نفر هم متقاضی بازار کار هستند. 2 سال بعد یعنی حالا مسکن از رکود درآمد لکن متعاقب آن پوست مردم هم کنده شد ولی عوضش مهندسان ایرانی سر کار رفتند که این همان نیمه پرلیوان است که متأسفانه چشمان سیاه‌بین ما هیچ‌گاه متوجهش نیست.

همه تو خونه‌ان - حسین هاشمی، استاندار پیشین تهران بعد از ماجرای گورخواب‌ها اعلام کرد که در تهران بی‌خانمان نداریم و هر کی می‌گوید الکی می‌گوید و شیطنت رسانه‌ای است. ما نیز با آقای هاشمی موافقیم؛ چرا که به شعار «شهر ما خانه ما» اعتقاد راسخ داریم و به همین علت الان همه مردم دارند در خانه زندگی می‌کنند. نشانه‌اش هم راحتی بیش از حد بعضی از دوستان در شهر است که این یعنی واقعا شهر، خانه بعضی از شهروندان است؛ شهروندانی که بعضا خیلی راحت هستند. خیلییییی!

نازی‌ها در تهران - سال 95 یک طرح نورانی ارائه شد که بیایید برای جلوگیری از مشکلات آتی، کارتن‌خواب‌ها را عقیم کنیم! یعنی درنظر این کارشناس، کارتن‌خواب‌ها با گربه‌ها فرقی نداشتند و بهتر بود مثل دکتر ژورف منگله، پزشک نازی، همه را عقیم می‌کردند تا نسل‌شان ادامه پیدا نکند. به این صورت بعد از چند وقت نسل‌شان تمام می‌شد چرا که درست کردن اقتصاد و... سخت است و مسئولان حال ندارند.

حالی به آدم می‌مونه؟- سال 96اما پیشرفتی دیگر در زندگی مردان حاصل شد و در خبرها آمد که ناباروری مردان ایرانی زیادشده؛ مسئله‌ای که ما آن را تکذیب می‌کنیم و به‌نظرمان ساخته و پرداخته رسانه‌های غربی است وگرنه شواهد امر نشان می‌دهد همه‌‌چیز رو به راه است. حالا اینکه می‌گویند آنتن و موج و پارازیت تأثیر گذاشته هم حتما شایعه است.

پیش می‌آد - سال پیش اعلام شد ایست قلبی در ایرانی‌ها نسبت به دهه‌ 60، دو برابر شده که خیلی چیز طبیعی است. آن موقع انقلاب و جنگ بوده و ملت همینطور در حال فعالیت و بالا و پایین پریدن بودند. حالا اما آرامش در کشور حکمفرماست و جوان‌ها در رخوت و سستی فرو رفته‌اند. به‌نظر ما همین عامل می‌تواند ایست قلبی را بیشتر کند. 

امان از ترمز دستی - پیکان برای خودش یک ژانر بود و پیکان تاکسی چیزی در حد ژانر تریلر. سال96 اما پایان کار پیکان تاکسی در تهران بود و حالا کمتر پیکانی در شهر دیده می‌شود؛ خودرویی که به‌خصوص ترمز دستی‌اش، آن هم وقتی وسط بود کلی خاطره برای ما رقم‌زده بود؛ علی‌الخصوص وقتی دو نفری جلو می‌نشستیم!

حق دارید -  سال 96اعلام شد که از این پس کسانی که شناسنامه ندارند هم از حقوق شهروندی برخوردار خواهند بود؛ یعنی قبل از آن این بندگان خدا در حد سنگ و چوب بودند و چون شناسنامه نداشتند نمی‌توانستند از آبسردکن آب بخورند. منتهی خب مسئولان لطف کردند و این قانون را تصویب کردند که جا دارد تشکر کنیم.

توی دروازه -  گل، چیز عجیبی است و معلوم نیست چرا دانشجویان این قدر به آن علاقه دارند. این را مسئولان وزارت بهداشت گفته بودند و از لزوم برخورد با گل‌زنی جوانان می‌گفتند. خود جوان‌ها اما فکر می‌کنند گل‌زدن خیلی هم کار خوبی است و اصلا تلاش می‌کنند آقای گل شوند که خب ما با آن مخالفیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید