
امپراتوری جهنم
«شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار

بهناز احمدی/خبرنگار
در کارنامه فیلمسازی نرگس آبیار، «شبی کهماه کامل شد» یک گام بلند است. کارگردانی که از همان فیلم اولش «شیار۱۴۳» نشان داد آمده است که شبهقواعد جنسیتی حاکم بر سینمای ایران را به چالش بکشد. او حالا تریلری سیاسی ساخته که بهرغم بستر عاشقانه روایت، واضعان آن شبهقواعد را به شگفتی واداشته است. فیلم با بهرهگیری مناسب از یک ماجرای واقعی، سیاسیترین مقاصد را در سادهترین روابط انسانی پیچیده و با ریتم مناسبی که ۱۲۰دقیقه فیلم را با جذابیت پیش میبرد، مخاطب را با لایههایی پنهان از ساختار، ویژگیها و روابط داخلی گروهکی تروریستی آشنا کرده است. اما بهترین فیلم آبیار، ایرادهایی دارد که اگر نبود، با یک شاهکار در سینمای ایران روبهرو بودیم. بهرغم 2 بازی خوب از هوتن شکیبا و فرشته صدرعرفایی که توانستهاند پرسوناژها را به درستی به مخاطب بقبولانند، الناز شاکردوست در نمایش درست نقش فائز موفقیت کامل را بهدست نمیآورد. همچنانکه فیلم در نشاندادن چگونگی شکلگیری رابطه عاشقانه میان فائز و عبدالحمید کمرمق است. و عاشقانه این دو نفر که در تداوم فیلم و تحول شخصیتها نقشی کلیدی دارد، به تینایجریترین روایت ممکن تقلیل مییابد. از طرف دیگر، رویکرد کلی فیلم بهشدت تقدیرگراست و هرچند در انتها با چند جمله از دستگیری عبدالمالک و عبدالحمید روایت میکند اما آنچه در نهایت بهدست میدهد مادری است که بیهیچ چشماندازی در حاشیه جاده ایستاده و امید روشنی برای خروج از منجلاب پیش رویش گشوده نیست.