
جنگ رئیسجمهورها در ترکیه
رجبطیب اردوغان و عبدالله گل که زمانی در کنار هم رهبری حزب حاکم عدالت و توسعه را به عهده داشتند اکنون به رقیب سیاسی تبدیل شدهاند

چنگیز جاندار* | ترجمه | حمیدرضا خطیبی:
برای کسانی که 2رئیسجمهور اخیر ترکیه ـ رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور کنونی و عبدالله گل، سلف او ـ را میشناسند، جنگ بین این دو نباید تعجبآور باشد. تنها نکته مبهم در این باره، مربوط به زمان وقوع این جنگ بوده که حالا میدانیم سرانجام آغاز شده است. عبدالله گل که عامدانه فاصله خود را با اردوغان حفظ کرده است، هرازگاهی بیانیههایی انتقادی اما محتاطانه درباره اقدامات رئیسجمهور کنونی صادر میکند؛ با این حال، بیانیه آغاز جنگ وقتی صادر شد که گل به انتقاد از فرمان اضطراری جدید اردوغان پرداخت؛ فرمانی که به موجب آن، کسانی که در پی مخالفان اردوغان برآیند از مصونیت برخوردار خواهند بود. اردوغان آماده جنگ، اینک گل را به جنگی متعارف1 دعوت کرده است. از سوی دیگر، عبدالله گل بهخوبی میداند که جنگ علیه اردوغان، نه متعارف که نامتقارن است؛ چراکه حریفش وقتی پای دفنکردن رقبایش به میان بیاید، میتواند بیرحم باشد؛ از این رو، به نظر میرسد که گل، جنگ چریکی را ترجیح میدهد؛ با تاکتیک آشنای تعقیب و گریز. و البته با توجه به قدرت نابرابر ایندو، انتخاب گل، عاقلانه به نظر میرسد؛ اگرچه شاید شگرد گل در این جنگ، محافل مخالف اردوغان را تحت تأثیر قرار نداده باشد. در واقع، برخی چپگرایان و لیبرالها هم به همان اندازه طرفداران اردوغان، از دست گل عصبانیاند. تیمور کوران ـ استاد ترکتبار دانشگاه دوک در ایالات متحده ـ یکی از این افراد است. وی اخیرا در توییتر خود نوشته است: «عبدالله گل را شاید بهعنوان نویل چمبرلین2 عرصه سیاست ترکیه بهخاطر بیاورند. او طی یک دهه اخیر، دائما به اردوغان باج داد و تمام فرصتهایش را برای جلوگیری از نابودی دمکراسی ترکیه تلف کرد. او برای اعاده حیثیت خود، به چیزی فراتر از ابراز ناراحتیهایی ملایم نیاز دارد».
نظر آقای کوران در واقع بازتاب احساسات کسانیاست که توقع بالایی از گل دارند؛ با این حال، مهمترین پرسش در چنین معادلهای، این است که اردوغان به چه چشمی به رقیبش مینگرد. به باور اردوغان، عبدالله گل تهدیدی مهم و عملی علیه حکمرانی اوست و کسانی که با پیشینه جدال بین ایندو آشنایی دارند، بر نگرانیهای اردوغان نسبت به گل صحه میگذارند. ایندو هیچگاه دوستی و رفاقتی با یکدیگر نداشتهاند و در مقابل، فقط به خاطر منافع مشترک، رابطهای از سر اجبار با هم داشتهاند.
گل 68ساله و اردوغان 64ساله هر دو از اعضای یک اتحادیه دانشجویی راستگرا بودند. گل که از خانوادهای با پیشینه دانشگاهی میآمد، نخستین تجربهاش را در عرصه سیاست ترکیه در سال1991 از سر گذراند؛ وقتی بهعنوان نماینده حزب راستگرای رفاه به مجلس کشور راه یافت. اردوغان هم که خانوادهای با پیشینه کارگری داشت و عضو همان حزب سیاسی بود، در سال1994 بهعنوان شهردار استانبول انتخاب شد.
عبدالله گل درحالیکه شبکه روابط شخصیاش را با محافل اسلامگرای داخل و خارج از ترکیه ایجاد میکرد، همزمان به مجمع پارلمانی شورای اروپا در استراسبورگ فرانسه وارد شد و از آنجا روابط قوی و فزایندهای با نهادهای غربی برقرار کرد. سالها بعد، گل در اشاره به شورای اروپا، آنجا را مدرسه دمکراسی خود دانست. گل همچنین بهعنوان وزیر امور خارجه و سخنگوی دولت طی دوره کوتاه دولت ائتلافی اواخر دهه1990 خدمت کرد و در پی این تجربه، با ساختار دولت در ترکیه و کارکرد بروکراتیک پایتخت آشنا شد.
در آن سو، اردوغان در مارس2003 به مجلس ترکیه راه یافت و تقریبا یک هفته بعد، پست نخستوزیری را از عبدالله گل تحویل گرفت. به بیانی، گویی اردوغان با چتر نجات وارد عرصه سیاست ترکیه شد. او در آنزمان، ناگزیر از کارکردن در یک محیط بروکراتیک ناآشنا بود؛ با همکارانی شامل چهرههایی مانند احمد داوود اوغلو (وزیر امور خارجه و نخستوزیر پیشین ترکیه از حزب عدالت و توسعه) و علی باباکان، غول اقتصادی کشور که توسط گل برگزیده شده بودند.
حتی امروزه نیز اردوغان با کسانی کار میکند که زمانی عضو محفل داخلی عبدالله گل بودهاند. بهعنوان نمونه، هاکان فیدان ـ رئیس سازمان اطلاعات این کشور ـ زمانی از یاران گل محسوب میشد. هولوسی آکار ـ رئیس کنونی ستاد مشترک نیروهای مسلح ـ نیز از دوستان دوره دبیرستان گل بوده است. اردوغان و گل در سال2001 و در مقام اصلاحطلبان جنبش اسلامی ترکیه، دوباره مسیر یکدیگر را قطع کردند. در آن هنگام، گل به نیروهای اطراف اردوغان و به نمایندگان مجلس نزدیک به او شامل بولنت آرینج و عبداللطیف شنر پیوست تا یک حزب محافظهکار دمکراتیک را با الهام از احزاب دمکراتمسیحی اروپایی تاسیس کنند.
درحالیکه گل پایهگذار حزب محسوب میشد، اردوغان رهبر کاریزماتیک آن بود که جذابیتی غیرقابل چشمپوشی نزد عموم داشت و از همان ابتدا اردوغان چشموچراغ این جمع چهارنفره (شامل خودش، گل، آرینج و شنر) تلقی میشد و گل باز هم مانند همیشه پشت سر او حرکت میکرد.
بهتدریج، اردوغان تبدیل به چهره اصلی حزب شد اما گل به لطف خویشتنداریاش خشم و ناراحتی خود را پنهان میکرد؛ هرچند در محافل شخصی، به انتقاد از استبداد تکنفره اردوغان میپرداخت.
خلاف تصور عمومی، گل خود بهخوبی میداند که اردوغان از ریاستجمهوری او در سال2007 حمایتی نکرد. در آن زمان من یکی از روزنامهنگارانی بودم که از محفل شخصی اردوغان خبردار شدند که گل، انتخاب اول او نبوده است. عبدالله گل باور دارد که از زمان پایان ریاستجمهوریاش در سال2014 تاکنون، اردوغان مانع از بازگشت او به عرصه سیاست بوده است.
ایندو طی یک دهه گذشته اختلافنظرهای بسیاری با یکدیگر داشتهاند؛ درباره موضوعاتی از مسائل داخلی گرفته تا سیاست خارجی ترکیه و بهخصوص برخورد این کشور در قبال مسئله سوریه. من از بعضی اظهارات گل در محافل خصوصی خبردار شدهام که وی از پایان «الگوی موفق ترکیه» بهعنوان نمونهای موفقیتآمیز از جمع دمکراسی و اسلام ابراز ناراحتی کرده است. گل با یادآوری اصلاحات دمکراتیک سالهای نخست حکومت حزب عدالت و توسعه در ترکیه، خاطرنشان کرده است که دگرگونیهای [سالهای اخیر این کشور] به مثابه «انقلابی خاموش» تلقی میشود. با وجود این، خصومت بین این دو همیشه کنترل شده است؛ چراکه هر دو چهره سیاسی میدانند که برطرفشدن اختلافاتشان غیرممکن است؛ با این حال، اردوغان که میداند سال جدید با توجه به برگزاری انتخابات 2019ترکیه، سال تعیینکنندهایاست، قصد دارد رقیب سرشناس خود را از دور خارج کند و به همین دلیل به رسانههای تحت تسلطش و همزمان به ارتش ترولهایش چراغ سبز نشان داده تا به گل حمله کنند.
حالا جنگ بین دو رئیسجمهور ترکیه رسما اعلام شده است. آیا اردوغان شکستناپذیر بار دیگر بر سرسختترین و مهمترین رقیب خود غلبه خواهد کرد؟ آیا گل میتواند چالشی جدی برای اردوغان ایجاد کند؟ تقدیر ترکیه به پاسخ این پرسشها بستگی دارد.
امبرین زمان، در ستون دائمیاش در Al-Monitor با نقل قول از یک روشنفکر محافظهکار مینویسد: «اردوغان، گل را به دوئل دعوت کرده است و گل قصد دارد فقط از راه دور به او شلیک کند. برخی نظرسنجیها حاکی از آن است که گل میتواند ریاستجمهوری را دوباره پس بگیرد؛ با این حال به گفته یکی از صاحبنظران، بزرگترین خطر پیش روی عبدالله گل، گریز او از خطر است و اینکه او در پی افزایش فشار اردوغان تسلیم شود. اما ظاهرا گل میخواهد با پذیرش کمترین خطر، کلید کاخ ریاستجمهوری را پس بگیرد». برای کسانی که با استراتژیهای اردوغان و گل آشنایی دارند این توصیف، حاکی از نحوه جنگ ایندو خواهد بود. اردوغان طرف قلدر ماجراست و گل، بازیگر دودل شطرنج با لحنی ملایم و خوش. اما مهمترین پرسش، این است که چه کسی برنده این جنگ خواهد بود؟ عوامل متعددی از اقتصاد گرفته تا تحولات بینالمللی، پاسخ این پرسش را مشخص خواهند کرد اما این جدال، بدون تردید مهمترین «جنگ» ترکیه در سال2018 خواهد بود.
* چنگیز جاندار، ستوننویس Al-Monitor در ترکیه است. او که فعالیتهای روزنامهنگاریاش را از سال1976 آغاز کرده، مولف 7کتاب به زبان ترکی (عمدتا درباره مسائل خاورمیانه) هم هست و هماکنون بهعنوان محقق مهمان در مؤسسه مطالعات ترکیه در دانشگاه استکهلم سوئد حضور دارد. جاندار در این مقاله به موضوع رقابت سیاسی میان عبدالله گل و رجبطیب اردوغان پرداخته است.
1- جنگ متعارف که از اصطلاحات آشنای مطالعات نظامی و سیاسیاست، به جنگ معمول بین دو ارتش با بهرهگیری از سلاحهای متعارف (در مقابل سلاحهای نامتعارف هستهای، شیمیایی و میکروبی) اشاره دارد. در مقابل چنین جنگی میتوان از جنگ نامتقارن نام برد که دستکم یک طرف آن، به جای ارتش ملی یک کشور، یک گروه چریکی با تاکتیکهای جنگ نامنظم است.
2- نخستوزیر بریتانیا در سالهای منتهی به جنگ جهانی دوم که سیاستهایی همواره مبتنی بر مدارا ـ حتی با هیتلر و استالین ـ داشت، در نهایت جای خود را به چرچیل سرسخت داد.
* منبع: Al-Monitor 5ژانویه2018