• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 1 بهمن 1396
کد مطلب : 4718
+
-

چطور «وی‌چت» به منبع اصلی اخبار تبدیل شد

پرطرفدارترین رسانه اجتماعی در چین، محتواهای غیرسیاسی را در اولویت قرار داده است

چطور «وی‌چت» به منبع اصلی اخبار تبدیل شد

میا شوآنگ‌لی/ مترجم: سعید ارکان‌زاده‌یزدی:

 

رونق رسانه‌های اجتماعی (مثل وی‌چت) در حال متحول‌کردن روزنامه‌نگاری در چین است و به جای مؤسسات رسانه‌ای بازمانده از دوران گذشته، اینفلوئنسرهای مستقل (مشاهیر فضای مجازی با تعداد زیادی دنبال‌کننده) که به آنها «رهبران اصلی افکار» گفته می‌شود، در حال جلب توجه و کسب پول هستند.

 

 

در کشوری که اطلاعات به‌شدت به وسیله حزب حاکم کنترل می‌شود، تقاضای سیری‌ناپذیر برای دریافت اخبار، باعث رونق‌گرفتن چیزی شده که سرراست می‌توان آن را «رسانه خود» ترجمه کرد؛ یعنی محتوای کاربرساخته‌ای که به وسیله اشخاص ایجاد می‌شود و از شعار «خروجی رسانه‌ای خود باشید» الهام گرفته است. برای اینفلوئنسرهای کاربلد در پلتفرم وی‌چت چین که شامل خبرنگاران سابق، منتقدان فیلم و دیگر خودی‌های صنعت رسانه می‌شوند، انگیزه‌های مالی، عامل مهمی برای حرکت از درگاه‌های رسانه‌ای سنتی به سوی وی‌چت و «فروش» مطالب است.

 

شو یانگ ـ خبرنگار سابق اقتصادی که تبدیل به نویسنده یک حساب کاربری عمومی در شبکه‌های اجتماعی شده ـ می‌گوید: «وقتی شما در وی‌چت دنبال می‌شوید، آژانس‌های تبلیغاتی پیدایتان خواهند کرد و شروع به پول‌درآوردن می‌کنید».

 

با اینکه میزان درآمد به ترکیب و اندازه دنبال‌شدن فرد در وی‌چت بستگی دارد، در مارس2016 پاپی جیانگ ـ کمدین ـ حق تبلیغ در حساب کاربری عمومی خود را به مبلغ 86/1میلیون دلار در یک حراج فروخت. بر اساس رتبه‌بندی وب‌سایت «نیو رنک» ـ رتبه‌بندی‌کننده حساب‌های کاربری عمومی وی‌چت بر اساس هدایت افکار، آزاد‌بودن و دیگر مولفه‌ها ـ می‌ منگ که برای هر آگهی 75هزار و 235دلار می‌گیرد، یکی از پردرآمدترین این افراد است.

 

شرکت «تن‌سنت» نیز که مالک وی‌چت است، با پیاده‌سازی دکمه «انعام» در آن، از این واقعیت که این پلتفرم پرطرفدارترین سیستم پرداخت موبایلی جهان است به نفع خود بهره‌برداری کرده است. اگر یک کاربر از یکی از محتواهای وی‌چت خوش‌اش بیاید، می‌تواند با لمس دکه «انعام» پول کمی به نویسنده آن هدیه بدهد. هه کائیتوئو که یک ستون‌نویس است، می‌گوید که در اوایل سال2017 به طور میانگین برای هر مطلبش 602دلار از همین طریق دریافت کرده و یک بار برای یک نوشته کوتاهش 4هزار و 815دلار پول درآورده است. او قبلا برای هر مطلب هزار کلمه‌ای در مجلات 75دلار می‌گرفته است. تن‌سنت اوایل امسال اعلام کرد که به‌زودی یک سیستم «پرداخت برای خواندن» ارائه خواهد کرد تا خوانندگان بتوانند روی تلفن‌هایشان مستقیما برای محتوا، پول پرداخت کنند.

 

اکنون رسانه‌های بازمانده از دوران گذشته و رسانه‌های شخصی، در حال یکپارچه‌شدن هستند؛ روزنامه‌ها انتشار مطالب از طریق حساب‌های کاربری عمومی وی‌چت را آغاز کرده‌اند (6حساب کاربری عمومی از 10حساب برتر وی‌چت به وسیله درگاه‌های این رسانه‌های بازمانده اداره می‌شود) و اینفلوئنسرها خود تبدیل به مؤسسات رسانه‌ای با میلیون‌ها مورد سرمایه‌گذاری و گروه‌های تولیدکننده محتوا در پشت هر حساب کاربری عمومی شده‌اند. طبق گزارش سال2016 مؤسسه تحقیقات رسانه‌های نوین «وی‌مدیا»، 33گروه تولیدکننده محتوا فقط در همین سال، 15میلیون دلار درآمد داشته‌اند. با محبوبیت پخش و استریمینگ (تماشای آنلاین فیلم) ویدئوهای آنلاین، شکل و قالب رسانه‌های شخصی بیش‌ازپیش در حال متنوع‌شدن است.

 

اما در این میان، سانسور هم سر برمی‌آورد. در ‌ماه اکتبر گذشته، مقامات مسئول اینترنت در چین، اینکه وی‌چت به کاربرانش اجازه دهد به ‌صورت گمنام در این محیط ثبت شوند را ممنوع کردند و اکنون تمام مکالمات آنلاین می‌تواند با شماره کارت شناسایی هر شهروند، رصد شود.

 

در سپتامبر گذشته، یک قانون نظارتی جدید، مدیران حساب‌های کاربری را وادار کرد (حتی از نظر جزائی مسئول شناخت) که مکالمات حساس را در هر گروه وی‌چت، سانسور و حذف کنند. با کمک فناوری‌هایی مثل هوش مصنوعی، حکومت چین می‌تواند محتوای وی‌چت را به همان سهولت محتوای چاپی، سانسور کند.

 

 

 

کنترل با هوش مصنوعی

 

تمام رسانه‌های بازمانده از دوران گذشته در چین (دولتی یا تجاری) به‌شدت و به‌دقت قبل از انتشار، سانسور و با پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) پر می‌شوند. سانسورچی‌ها که در سطوح بالای هر مؤسسه خبری قرار دارند باید هر روزنامه عامه‌پسند، هر روزنامه جدی و هر کلیپ ویدئویی را قبل از اینکه چاپ یا روی آنتن فرستاده شود تأیید کنند.

 

چشم‌انداز رسانه‌ای چین به‌ طور پیوسته با تنش بین دولتی که تلاش می‌کند اطلاعاتی را که در اختیار مردم قرار می‌گیرد کنترل کند و مردمی که تلاش می‌کنند منابع اطلاعاتی فیلترنشده و معتبر را پیدا کنند شکل می‌گیرد. درگاه‌های رسانه‌های بازمانده از گذشته، بخش زیادی از اعتمادی را که در زمان آغازبه‌کارشان نسبت به آنها وجود داشت، از دست داده‌اند. مردم چین مدت‌هاست که دیگر در این ترجیح اشتراک نظر دارند که «در خیابان اخبار به گوش‌شان بخورد» و به این شکل، گزارش‌ها به جامعه نشت کند.

 

این تنش بین دولت و مردم، خوانندگان را به سمت رسانه‌های شخصی هل داده است؛ جایی که اینفلوئنسرها حال‌وهوای «اطلاعات خودی‌ها» را به وجود آورده‌اند. در خیلی از مواقع در عنوان مطالب آنها نوشته شده است: «بخوانید قبل از اینکه سانسور شود».

 

سائی‌سائی می‌گوید: «اگر شما اوایل هر روز به مطالب پرطرفدار وی‌چت نگاه کنید، همه آنها مثل نشریات زیرزمینی به نظر می‌رسند. وقتی نویسنده‌های جدید را آموزش می‌دهیم، به آنها می‌گوییم تصور کنند دارند با خوانندگان‌شان در خیابان صحبت می‌کنند، نه در تلویزیونی که برای توده‌های مردم برنامه پخش می‌کند».

 

با این حال، اینها عمدتا توهم است. در واقعیت، مکانیسم سانسور وی‌چت به طور قابل‌توجهی، پیشرفت و از رصد کلمات کلیدی به سوی ترکیبی از ابزارهای پیچیده‌ای مثل ابَرداده‌ها و هوش مصنوعی حرکت کرده است.

 

«مو» که 18حساب کاربری سانسورشده داشته است، حیرت می‌کند که چقدر این مکانیسم مؤثر است. او می‌گوید: «اگر شما کلمه «تیان‌آنمن» را تایپ کنید، وی‌چت می‌تواند بگوید که آیا شما می‌خواهید از زیبایی آن میدان تعریف کنید یا از «حادثه» سال1989 حرف بزنید». او همچنین مشکوک به این است که الگوریتم وی‌چت کسی را که یک پُست را می‌نویسد زیر نظر می‌گیرد چون مطالبی که او نمی‌تواند در حساب کاربری خود منتشر کند، از طریق یک حساب کاربری دیگر که قبلا جرمی مرتکب نشده یا از نظر سیاسی معتبر تلقی می‌شود قابل‌انتشار است.

 

یک عامل اقتصادی بازدارنده نیز وجود دارد که باعث می‌شود افراد در برابر سانسور سرپیچی نکنند؛ شرکت تن‌سنت پول‌های انعام را قبل از اینکه به نویسنده حساب کاربری منتقل کند 7روز پیش خود نگه می‌دارد و اگر محتوا قبل از آن‌موقع سانسور شود، پول‌ها پس فرستاده می‌شود. در موارد حاد، اینفلوئنسرها شاهد توقیف یا تعطیلی همیشگی حساب کاربری خود خواهند بود. مو که در سال2014 برای رک‌گویی‌اش تنزل درجه یافت و به کتابدار یک دانشگاه تبدیل شد، می‌گوید: «من سرمایه‌گذاری زیادی روی حساب کاربری عمومی‌ام کرده ‌بودم و دنبال‌کننده‌ها و درآمد ثابتی داشتم. یک‌روز حسابم، پاک و آن همه پولی که به‌دست آمده بود بازگردانده شد».

 

بازنمایی‌نشدن سیاست در چین نیز به محبوبیت وی‌چت دامن می‌زند. تمام سیاست‌ها به‌وسیله حزب هدایت می‌شود؛ بنابراین شهروندان عادی به‌ندرت می‌دانند که چه چیزی در دستور کار قرار دارد و حتی آنهایی که می‌دانند، این مجال را ندارند که تغییرش دهند؛ در نتیجه، بیشتر شهروندان فقط به مسائلی توجه می‌کنند که نفعی آنی برای زندگی آنها داشته باشد. برای مثال، بسیاری از مردم چین، سفر ترامپ به این کشور را در ‌ماه نوامبر نادیده گرفتند و در عوض، به رسوایی‌ای درباره یک مربی مهدکودک در شانگهای که به استفاده از روش‌های خشن تنبیه کودکان متهم شده بود، توجه نشان دادند.

 

 

 

بی‌تفاوتی سیاسی

 

نگاه‌کردن به پلتفرم وی‌چت به چشم ابزاری مفید برای انتشار اخبار در کشوری که هیچ‌وقت بازاری آزاد برای افکار نداشته، وسوسه‌کننده است. همچون آنچه ما در دیگر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مثل «فیسبوک» می‌بینیم، وی‌چت نیز به رسانه خبری پرطرفداری با دسترسی بیشتر تبدیل شده است؛ در عین اینکه قطبی‌شدن و دستکاری کیفیت آنچه را اکنون روزنامه‌نگاری شمرده می‌شود نیز تشدید می‌کند.

 

در این میان، قوانین مطبوعاتی و نهادهای ناظر چین دستور داده‌اند که تمام خبرنگاران باید مجوز کار داشته باشند. مجوزها فقط به خبرنگاران رسانه‌های سنتی که دولت تأیید کرده باشد صلاحیت لازم را دارند، داده می‌شود. رسانه‌های دیجیتال هنوز در منطقه خاکستری وسیعی قرار دارند و بدون نظارت کار می‌کنند. از لحاظ حقوقی، هیچ رسانه اینترنتی‌ای نمی‌تواند قانونا اخبار و گزارش‌های دست‌اول تولید کند بلکه فقط می‌تواند گردآورنده مطالب دیگر رسانه‌ها باشد. بیشتر کاری که اینفلوئنسرها انجام می‌دهند، ارجاع‌دادن مطالب به روزنامه‌های کم‌مخاطب، نوشتن کامنت یا بسته‌بندی مجدد آنهاست.

 

طی این فرایند بسته‌بندی مجدد، تحت فشار به‌حداکثررساندن داغ‌بودن خبر و به‌اشتراک‌گذاشته‌شدن آنها در شرایطی که کار خبری بیشتری هم نمی‌توان کرد، اینفلوئنسرها غالبا بیشتر به احساسات متوسل می‌شوند تا به قوه تعقل. به همین دلیل است که مثلا وقتی مخاطبان یک حساب کاربری وی‌چت، مادران شاغل هستند، نویسنده این حساب دنبال مطلبی می‌گردد که در آن، یک مادر پول زیادی خرج فرستادن فرزندش به یک اردوی تابستانی کرده باشد؛ یا وقتی 19کارگر مهاجر در حومه پکن در آتش کشته می‌شوند، یک حساب کاربری که مخاطبانش ثروتمندان مرکز شهر هستند، به رعایت‌نکردن دستورالعمل‌های ایمنی از سوی کارگران اشاره می‌کند بدون اینکه بگوید چندی پیش از آن حادثه، کمپینی تبلیغاتی برای راندن کارگران به حاشیه‌های پایتخت به راه افتاده بود. نیاز به‌حداکثررساندن تعداد به‌اشتراک‌گذاشته‌شدن‌های یک مطلب، باعث به‌وجودآمدن مطالبی شده است که مو ،آنها را «بی‌حسی اجتماعی» می‌خواند. بعد از حوادث تراژیکی مثل کشته‌شدن کارگران در حومه پکن، اعضای جامعه‌های مجازی احساس درد می‌کنند اما به دلیل ممنوعیت سازماندهی یا بازنمایی سیاسی نمی‌توانند کاری انجام دهند. بنابراین حساب‌های کاربری عمومی پر می‌شود از مطالبی با تیترهایی مثل «احساس خوبی داشته باشید» یا «حادثه همیشه اتفاق می‌افتد» و یا «چنین چیزهایی درد را تسکین می‌دهد». چنین اظهارنظرهایی در قبال رویدادها قطعا موجب بی‌تفاوتی سیاسی می‌شود.

 

در مجموع، با اطمینان می‌توان گفت که خوانندگان چینی هرگز دوباره به دوران رسانه‌های چاپی بازنمی‌گردند اما روشن نیست که آنها در ازای تاخت‌زدن روزنامه‌های چاپی با صفحه‌های کوچک و مستطیلی نمایشگر تلفن‌های همراه، چه چیزی به دست آورده‌اند. مطمئنا این چیز آزادی اطلاعات نیست اما شاید محتوای باکیفیت بالاتر به همراه برخی موشکافی‌های روزنامه‌نگارانه باشد.

خوانندگان چینی هرگز دوباره به دوران رسانه‌های چاپی بازنمی‌گردند اما روشن نیست که آنها در ازای تاخت زدن روزنامه‌های چاپی با صفحه‌های کوچک و مستطیلی نمایشگر تلفن‌های همراه، چه چیزی به دست آورده‌اند . مطمئنا این چیز آزادی اطلاعات نیست اما شاید محتوای باکیفیت بالاتر به همراه برخی موشکافی‌های روزنامه‌نگارانه باشد

 

این خبر را به اشتراک بگذارید