• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
دو شنبه 15 بهمن 1397
کد مطلب : 46970
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/PV5A
+
-

48 ساعت برای هجو تاریخ

بهروز رسایلی

کارلوس کی‌روش زحمت خودش را برای تیم ملی کشید و رفت که دستش هم درد نکند. اینکه او در ایران چقدر موفق بود یا نبود، موضوعی است که هر کس نظر خاص خودش را در مورد آن دارد و همه سلایق و علایق هم در جای خود محترم‌اند. با این همه‌‌چیزی که نمی‌شود درکش کرد، تلاش در راه «فضیلت‌آفرینی» برای مربی پرتغالی است. برخی از دوستان که انگار به نگاه دوقطبی اعتیاد پیدا کرده‌اند و همچنان قصد کنار گذاشتن دوگانه کی‌روش- برانکو را ندارند، حالا با پررنگ کردن بازگشت کارلوس کی‌روش به ایران بعد از پایان مسابقات جام ملت‌های آسیا، این رفتار را در مقابل عدم‌بازگشت برانکو به کشور بعد از جام‌جهانی 2006آلمان قرار می‌دهند و نهایتا نتیجه می‌گیرند کار مربی پرتغالی خیلی درست است! این وسط اساسا مشخص نیست چرا هر رفتار و حرکت کی‌روش حتما باید با برانکو مقایسه شود و این چگونه دشمن فرضی است که برای مربی پرتغالی ساخته شده؟ با وجود این حتی همین مقایسه تاریخی هم ناقص انجام می‌شود. به این چند نکته مهم توجه کنید:
   همه می‌دانند که دلیل عدم‌بازگشت برانکو به ایران، صرفا مسئله بدهی مالیاتی او و ممنوع‌الخروجی‌اش بود، نه گریز از پاسخگویی. مسئله ساده است؛ فدراسیون فوتبال که تعهد کرده بود مالیات برانکو را بدهد، این کار را انجام نداد و در نتیجه مربی کروات اگر به ایران می‌آمد قادر به خروج از کشور و بازگشت به کرواسی نبود. جام‌‎جهانی 2006هم که در اروپا برگزار شد و در نتیجه برانکو همانجا ماند. ایوانکوویچ حتی سال‌ها بعد از آن غائله، وقتی تب و تاب ناکامی خوابید و خود عادل فردوسی‌پور هم به‌خاطر جمله «خداحافظ برانکو» دچار عذاب وجدان شد، باز به‌دلیل مشکل مالیاتی نتوانست با الاتفاق عربستان به ایران بیاید و در پلی‌آف برابر استقلال شرکت کند. حتی افشین قطبی هم به دلایل کاملا مشابه نتوانست بعد از شکست در جام ملت‌های آسیا به ایران بیاید، همانطور که بعدتر برای حضور در مجلس ترحیم مادرش نیز به کشور بازنگشت.کی‌روش اما همیشه در تسویه مطالباتش زرنگ‌تر از این حرف‌ها بود. او مشکل مالیاتی نداشت و می‌توانست راحت تردد کند؛ بنابراین بعد از ناکامی در امارات به ایران آمد و 48ساعت در کشور ماند؛ خب الان چه باید بکنیم؟ فراموش نکنید همین آقای کی‌روش 5 سال پیش وقتی به‌خاطر تأخیر در پرداخت مالیاتش فقط به‌مدت چند روز نتوانست از ایران خارج شود، مصاحبه کرد و گفت:«حس گروگان‌ها را دارم». حالا شما فکر می‌کنید اگر او الان هم مشکل ممنوع‌الخروجی داشت، به ایران بازمی‌گشت و برای مدت نامعلومی ور دل ما باقی می‌ماند؟ اصل مطلب البته این است که هم برانکو، هم قطبی و هم کی‌روش در احاله پرداخت مالیات‌شان به فدراسیون دچار اشتباه و سوءاستفاده شده‌اند؛ آنچه نشان‌دهنده ضعف سیستم در ایران است. البته اگر مریدان این 3 امپراتور ناراحت نمی‌شوند!
  تیم ملی ایران در حالی عازم جام‌‎جهانی 2006آلمان شد که تا روز آخر معلوم نبود برانکو روی نیمکت این تیم باقی می‌ماند یا نه. شاید باورتان نشود اما محمد دادکان در گفت‌وگو با ویژه‌نامه نوروزی یکی از نشریات حتی فرضیه حضور زوج پروین و مرحوم حجازی به جای برانکو را هم مطرح کرده بود! خود ایوانکوویچ می‌گوید تا لحظه‌ای که هواپیمای تیم ملی در آلمان فرود نیامد مطمئن نبود در جام‌جهانی سرمربی تیم ملی است. در این فضای متشنج، چطور قرار بود بازیکنان حرف برانکو را بخوانند؟ بلافاصله بعد از بازی با آنگولا هم سازمان تربیت‌بدنی که به‌شدت با فدراسیون وقت اختلاف داشت، بیانیه عذرخواهی منتشر کرد و عمدا به التهاب‌ها و قضاوت‌های احساسی دامن زد. حالا این را  مقایسه کنید با فضای بعد از شکست کی‌‎روش که در آن وزارت و فدراسیون پیام تشکر دادند و حتی قالیچه دستباف به استاد هدیه شد. تاریخ را درست نقل کنیم!
   مهم‌ترین نکته؛ مسئله بازگشت به ایران زمانی می‌تواند برای یک مربی ناکام ارزش به شمار بیاید که با پاسخگویی همراه باشد. آیا کی‌روش طی این 48ساعتی که در ایران بود، نشست خبری گذاشت؟ آیا کسی را به حضور پذیرفت؟ آیا با روزنامه‌نگاران منتقدش روبه‌رو شد و مجالی برای پرسشگری به کروکدیل‌ها داد؟ خب پس بازگشت خاموش با این کیفیت به چه کار می‌آید؟ 
    اگر فکر می‌کنیم حضور هشت‌ساله کی‌روش در ایران اثرات مثبت حقیقی داشته، پس برای او ارزش‌های آبکی نسازیم و موقعیت‌های غرورآفرین انتزاعی خلق نکنیم اما اگر قلبا باور داریم کارنامه او با این همه زمان و هزینه تناسبی نداشته، حق داریم حتی برای پلک زدن سینیور هم فلسفه ببافیم و به مربی پرتغالی اعتبار کاذب بدهیم. انتخاب با خودتان است!

این خبر را به اشتراک بگذارید