جدایی رؤیایی که تعبیر شد
سینما 90
مسعود میر
ما میتوانیم برای همه با افتخار تعریف کنیم که در آن اسفندماه پرسوز سال 90 با اصغر قهرمان جهان شدیم. ما آن لحظه تاریخی را به چشم دیدیم و مانند فیلمهای کلاسیک با پایان خوش قهقهه زدیم و البته اشک ریختیم. ما شاهدان مهمترین کسب آبروی سینمای ایران در جهان بودیم. حتی تا چند ساعت قبل از آن شب فراموشنشدنی با اینکه کوله افتخارات پر و پیمانی با خود به سالن کداک برده بودیم اما باز هم دلمان میجوشید که مبادا در مرحله آخر مثل آن خاطره تلخ برای «بچههای آسمان»، دوباره غصه نصیبمان شود.
آن شب ایران بیدار بود تا به بهانه جدایی، با ذوق و افتخار وصلتکار شود. آنقدر میدانستیم که اگر «جدایی نادر از سیمین» بالاخره آن اسکار لامصب را میگرفت سینمای ما در دنیا قله فتح نشدهای نداشت و البته این مجسمه طلا چقدر احوالات سربی ما ایرانیان را رنگ و لعاب میبخشید. قلبمان در دهانمان میکوبید و دعادعا میکردیم تا بتوانیم برای آیندگان با شوق و غرور تعریف کنیم آنچه را که آن شب 26فوریه 2012 برای ما و سینمایمان اتفاق افتاد. اصغر آن شب جذابترین نام ایرانی بود و وقتی این نام در سالن بهعنوان برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان طنینانداز شد میلیونها ایرانی 12 هزار کیلومتر آنطرفتر فریاد شادی سردادند.
نادر و سیمین از سد «کلهشق» بلژیکی، «پانویس» اسرائیلی، «در تاریکی» لهستانی و «آقای لازار» کانادایی گذشته بودند تا قصه جداییشان در دنیا پرآوازه شود. فرهادی مجسمه اسکار را در دست داشت و گویی تمام ایرانیانی که دلشان برای فرهنگ و هنر این مملکت میتپید آنجا روی صحنه ایستاده بودند و متن آقای کارگردان را نه برای حضار مراسم اسکار هشتاد و چهارم که برای همه جهانیان همخوانی میکردند. ما قهرمان جهان شده بودیم.
علی بختیاری
احساس محصص پس از مرگ
یک سال پس از مرگ بهمن محصص، در شهر رم، فیلم «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد»، ساخته میترا فراهانی از آخرین روزهای محصص، باعث توجه شدیدی به زندگی و میراث این هنرمند شد. در همین سال در دهمین دوره دوسالانه شارجه با نام «طرحی برای یک دوسالانه» به کیوریتوری سوزان کوتر و راشا سالتی، کلاژهایی از آثار متاخر بهمن محصص به همراه یک مجسمه برنز از وی به نمایش درآمدند. محصص در کنار هنرمندانی چون کامران شیردل، بهمن کیارستمی و هومن مرتضوی ازجمله ایرانیان مدعو به این رخداد هنری بودند.