
تماشای سینما از آینه بغل
نگاهی به اوضاع و احوال اکران سینماها

مسعود میر/ خبرنگار:
بهمن، ماه سینماست و سالهاست که به مناسبت برگزاری جشنواره فیلم فجر حال و هوای میانه زمستان در ایران حسابی سینمایی میشود. امسال هم این قاعده برای برگزاری سیوششمین دوره جشنواره برقرار است اما این روزشمار معکوس تا آغاز جشنواره را باید یکی از عجیبترین ایام سینمایی این سالها به شمار آورد. چرایی این ادعا را میتوان خیلی راحت از دید زدن سردر سینماها دریافت.
خیزش خالتورها
قبل از هر چیز لطفا این اسامی را با صدای بلند بخوانید: عشقولانس، دختر عمو و پسرعمو، آپاندیس، خالتور، شکلاتی، ثبت با سند برابر است و آینه بغل. حالا به خودتان یادآوری کنید که این اسامی نام تئاترهای روحوضی یا احیانا فیلمفارسیهای روزهای دور نیستند بلکه اسامی فیلمهایی هستند که این روزها سالنهای سینمای کشور را قرق کردهاند؛ فیلمهایی که در این روزهای کرختی قبل از آغاز سال نوی سینمای ایران، اکران شدهاند و البته بعضیهایشان هم فروش قابل اعتنایی دارند.
مثال روشن فروش مقبول این فیلمها را باید از آینه بغل سینما دید زد؛ فیلمی که منوچهر هادی آنرا ساخته و جالب اینکه توانسته خودش را با فروش حدود 13میلیارد تومانی تا رتبه چهارم پرفروشترین فیلم سال هم بالا بکشد. منوچهر هادی امسال فیلم نسبتا خوب «کارگر ساده نیازمندیم» را هم در فهرست اکران داشت اما با فروش کمتر از 4میلیارد تومانی به پایان نمایش رضایت داد. البته آینه بغل در این تراکم اکران فیلمهای بهاصطلاح شانه تخم مرغی اوضاع و احوال خوبی دارد چون با پورشه و محمدرضا گلزار لااقل فروش خودش را تضمین کرده است.
مبهم مثل سلیقه ما
رگ خواب و ماجرای نیمروز حدود 4.5میلیارد تومان فروختند و زیر سقف دودی و نگار اندکی بیش از 2.5میلیارد تومان فروش را در کارنامه اکران خود ثبت کردند؛ فروشی که در واقع بد نبود اما میلیاردها تومان با باشگاه 10میلیاردیهای 5 فیلم اول فهرست فروش فاصله دارد.صحبت از این نیست که نهنگ عنبر2 یا خوب، بد، جلف و آینه بغل فیلمهای بدی هستند اما نکته اینجاست که رگ خواب و ماجرای نیمروز انبوهی سیمرغ در کارنامه داشتند و زیر سقف دودی و نگار در جشنواره خیلیها را راضی از سالن بیرون فرستادند. این فیلمها اما بهرغم اعتبار جشنوارهای در اکران عمومی چندان درخشان نبودند. ظاهرا سلیقه جماعت اهل جشنواره با سلیقه عموم مردم که مخاطبان اصلی سینما به شمار میآیند چندان همخوانی ندارد. شاید به همین دلیل باشد که در فهرست فیلمهای بخش مسابقه جشنواره امسال آثاری به چشم میخورند که احتمالا در اکران میتوانند عموم مردم را به سینماها بکشانند.
غیبت و حیرت
بیشترین تعداد سیمرغ در جشنواره سیو پنجم نصیب فیلمی شده که انگار در این ازدحام فیلمها از یادها رفته است. فراری ساخته علیرضا داوودنژاد البته به گفته خود کارگردان مشکلاتی در حوزه پخش و سرمایهگذاری داشت اما این مشکلات ماههاست که حل شده اما فراری به ایستگاه اکران نرسید.چند روز دیگر جشنواره سیوششم از راه میرسد و صدالبته بعد از جشنواره رقابت بر سر اکران نوروز در راه است؛ اکرانی که از همین حالا میتوان نام چند فیلم ازجمله به وقت شام (ابراهیم حاتمی کیا) و پشت ابرها (مجید مجیدی) را لااقل در حد گمانهزمانی در فهرست آن یافت. حالا بماند که جز فراری هنوز خبری از اکران اسرافیل به کارگردانی آیدا پناهنده هم نیست؛ فیلمی که بنا بود در آذرماه اکران شود، اما نشد.
فصل بیجان
روزهای آخر دی و هفته آغازین بهمنماه سینما و تماشاگرانش مسحور اخبار جشنواره میشوند. 10روز جشنواره را هم باید به این دوره مسحوری افزود و لحظهشماری کرد تا طی شدن روزهای شلوغ اسفند و پیدا شدن آرامش نوروز. روزهای پیش رو را باید روزهای بدون اتفاق برای سینمادارها بنامیم؛ روزهایی که با این چینش فیلمهای اکران برای مخاطبان جدی سینما هم چنگی به دل نمیزنند.