شهر ایمن ساختنی است
سیدجلال ملکی| کارشناس ایمنی:
ایمنی یک فرهنگ است؛ فرهنگی که ریشه در باور دارد اما ایمنسازی یک فرایند است. زمانی یک شهر ایمن میشود که اقدامات ایمنی (ایمنسازی) در آن انجام شده باشد و تا زمانی که اعتقاد به ایمنی نداشته باشیم، به شهر ایمن نخواهیم رسید. برای دستیابی به شهر ایمن، موانع و مشکلاتی وجود دارد که بهطور کلی به 2دسته سخت افزاری و نرمافزاری تقسیم میشوند. مشکلات سختافزاری فقط تجهیزات نیست. بهعنوان مثال ساختمانهای قدیمی که سالها از عمر آنها میگذرد با وجود نداشتن ایمنی مناسب، کماکان از آنها بهرهبرداری میکنند یا بافت فرسوده و معابر باریک آن هم جزو همین بخش است. جمعیت زیادی در تهران در همین بافتهای فرسوده زندگی میکنند و بعضی از این ساختمانها قدمتی بیش از 60سال داشته و کلنگی هستند. متأسفانه بسیاری از کارگاهها، انبارها و حتی صنایع ما وضعیت ایمنی مناسبی ندارند و هرازگاهی حادثهای در آن بخشها اتفاق میافتد. نوع و کیفیت مصالح مورد استفاده در ساختمانها نیز باید مورد بازنگری قرار گیرد. استفاده از نماهای کامپوزیت یا استفاده از دکوراسیونهای قابل اشتعال مانند چوب، فایبر، پلاستیک و آلومینیوم از نظر کارشناسان آتشنشانی مردود است اما هنوز در بسیاری از ساختمانها چنین وضعیتی مشاهده میشود.
عدمهمکاری مالکان ساختمانها برای ورود آتشنشانها و بررسی ایمنی ساختمان و سهل انگاری مالکان ساختمانهای نوساز نیز از دیگر مشکلات بخش سختافزاری است. سازمان آتشنشانی تهران، چند سالی است که برای ساختمانهای مسکونی 6طبقه و بالاتر و غیرمسکونی بیش از یکطبقه دستورالعمل و در نهایت تأییدیه ایمنی صادر میکند که این اقدام سازمان باعث کاهش چشمگیر آتشسوزی در این ساختمانها شده اما با این حال برخی از مالکان در اجرای دستورالعمل دریافتی، کوتاهی میکنند.
اما در بخش مشکلات نرم افزاری میتوان به نقص قوانین و شفاف نبودن آنها بهویژه درباره ساختمانهای قدیمی اشاره کرد؛ ساختمانهایی که در دهههای قبل ساخته شده و متأسفانه بسیاری از آنها وضعیت ایمنی مناسبی ندارند و یک حادثه کوچک میتواند پایان عمر آنان را رقم بزند. تعداد این ساختمانها زیاد و در تمام سطح شهر و با کاربریهای متفاوت است و متأسفانه قوانین مشخص و مؤثری برای ایمنسازی آنها وجود ندارد و یا اگر هست، الزام آور نیست. یعنی ساختمانهای قدیمی اجباری برای ایمنسازی ندارند و چون در گذشته پایان کار ساختمانی خود را نیز دریافت کردهاند، دیگر نیازی به دریافت تأییدیه ایمنی ندارند. حال آنکه در بعضی کشورهای پیشرفته با چنین ساختمانهایی مانند خودروهای فرسوده رفتار میکنند؛ یعنی با افزایش هزینه عوارض و مالیات و عدمپوشش شرکتهای بیمهای و حتی درصورت نیاز پلمب آنها، مالکان آنها را مجبور به ایمنسازی ساختمانهای خود میکنند.
البته در بحث نرم افزاری مسائل مهم دیگری نیز وجود دارد که فعالیت در آن زمینهها میتواند در ارتقای سطح ایمنی شهرمان بسیار مؤثر باشد؛ از آن جمله میتوان به آموزشهای مردمی و شهروندی اشاره کرد. توسعه این آموزشها که متناسب با درک مخاطبان باشد میتواند شهروندان را با مخاطرات پیرامون و نحوه مقابله با آنها آماده کند. آموزشها باید کاملاً جدید و دائمی باشد زیرا مباحث ایمنی فراموششدنی است و تکرار آن میتواند آنها را در ذهن نهادینه کند. در همین راستا حتی آموزش و پرورش هم با گنجاندن مطالب آموزشی در متون درسی پایههای مختلف، میتواند دانشآموزان را با این اصول آشنا کند. متأسفانه برخی از افراد تحصیلکرده اطلاعات مناسبی در زمینه ایمنی نداشته و حتی توانایی کار با یک دستگاه خاموشکننده را ندارند.
با نگاهی ساده به این مطالب متوجه میشویم که پلاسکو، فرزند ناخلفی بود که محصول ناایمنی بود. اگر چه بسیاری از کسانی که در آن ساختمان کار میکردند با مسائل ایمنی آشنا بودند اما باور ایمنی نداشتند و اقدام مناسبی در راستای ایمنی ساختمان خود انجام ندادند، به اخطارهای مکرر آتشنشانی اهمیت نداده و تا آخرین لحظه، انبوهی از ناایمنی در آن مشاهده میشد. مجموعه این اتفاقات و بیتوجهیها آن هم در یک ساختمان قدیمی و با آن همه موارد پرخطر، حادثه تلخ پلاسکو را رقم زد و تعدادی از آتشنشانان را به شهادت رساند و این شهادت آنقدر جانگداز بود که نه فقط ایرانیان، که تمام دنیا به احترام این شهدا تمام قد ایستادند، دست به سینه گذاشتند و کلاه از سر برداشتند. زیرا هر کس با هر دین و آیینی که باشد ازخودگذشتگی و ایثارگری را ستایش میکند و آتشنشانان بهترین معلم رشادت و شهامت بودند.
ایمنی باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود. پلاسکو گذشت، اما ما نباید در پلاسکو متوقف شویم، همانطور که زمان در سیام دیماه95 متوقف نشد. اگر از آن حادثه درس عبرت گرفته و راه تکرار بر حوادث مشابه ببندیم، برنده هستیم وگرنه باید منتظر حوادث دیگری باشیم. سازمان آتشنشانی هم در پلاسکو متوقف نشده و با استفاده از تجربه پلاسکو بهویژه در حوزه پیشگیری، اقدامات بسیار خوبی انجام داده است؛ از آن جمله اینکه اخیراً بهواسطه همکاری نزدیک بین شهرداری، آتشنشانی و دستگاه قضایی، تاکنون چندین ساختمان غیرایمن پلمب و برای تعدادی نیز اخطاریه صادر شده و تعدادی نیز حکم تخریب دریافت کردهاند. انتظار میرود که رسانهها نیز از این اقدام حمایت کرده و تمام تلاش خود را در جهت تأمین ایمنی شهر انجام دهند. این نکته مهم را بدانیم که شهر ایمن ساختنی است نه یافتنی و تأمین ایمنی کلانشهری مانند تهران از عهده یک سازمان به تنهایی برنمیآید. برای دستیابی به شهر ایمن همه باید به هم کمک کنیم. مسئولیتی که شهدای آتشنشان بر گردن ما گذاشتهاند این است که از جان خود به خوبی محافظت کنیم زیرا آنان برای نجات جان هموطنان به دل حادثه زدند و از دنیا رفتند. امیدوارم روزی فرابرسد که فرهنگ ایمنی جایگاه خود را بهگونهای در جامعه تثبیت کند که بر سردر مغازهها و ساختمانها بنویسند: این مکان دارای تأییدیه ایمنی است. با اطمینان وارد شوید.