• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
شنبه 30 دی 1396
کد مطلب : 4600
+
-

4راهکار برای جایگزینی کنکور

گزارش همشهری از بررسی‌های سازمان شفافیت و عدالت درباره حذف کنکور

علی‌اصغر محمدی| خبرنگار:

 

کنکور در دهه اخیر با حواشی فراوانی روبه‌رو بوده است. در دهه 80حذف کنکور در مجلس به تصویب نمایندگان رسید که به دلایل مختلف ازجمله نبود هماهنگی بین دستگاه‌های ذیربط،  هرگز اجرا نشد. پس از آن قانون سنجش و پذیرش دانشجو در مجلس تصویب شد که اجراشدن یا نشدن آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛  برخی می‌گویند این قانون اجرا شده و بسیاری معتقدند این قانون نیز به سرنوشت قانون حذف کنکور دچار شده است. از طرفی به اعتقاد برخی از کارشناسان آموزشی بازار چند هزار میلیارد تومانی کنکور هرگز اجازه حذف کنکور را نخواهد داد. موضوع کنکور و تبعات ادامه آن به روش کنونی از سوی سازمان مردم‌نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت بررسی و گزارشی در این خصوص تهیه و به وزرای علوم و آموزش و پرورش،  روسای کمیسیون آموزش مجلس و سازمان سنجش ارائه شده ‌است.

در بخشی از گزارش دیده‌بان شفافیت و عدالت درباره کنکور چنین آمده است: «... منطقاً حذف کنکور تا برطرف شدن عوامل ایجاد‌کننده آن ممکن نیست و فقط امکان تعدیل یا جایگزینی آن وجود دارد. حذف کنکور نمی‌تواند هیچ‌یک از عوامل پیدایش معضلات فعلی آموزش‌و پرورش و مشکلات روحی و جسمی داوطلبان و خانواده‌هایشان را کاهش دهد،  اما زمینه‌ساز بروز مشکلات تازه‌ای می‌شود که عبارتند از: 1- امکان جایگزینی روابط به جای ضوابط در پذیرش دانشجویان در رشته محل‌های پرطرفدار و همچنین ظهور پدیده ارتشا و صندلی فروشی و تخلفات گسترده دیگر در وزارت علوم‌و‌بهداشت و آموزش پزشکی.

 2- بروز اعتراضات گسترده که نمونه‌های کوچک آن در 2سال اخیر مشاهده شد و ناشی از عدم‌اعتماد جامعه به سالم بودن فرایند گزینش داوطلبان برپایه نمرات مدرسه‌ای یا سهمیه‌های خاص است. در آخرین نظرسنجی‌های سازمان سنجش،  حدود80درصد داوطلبان،  کنکور را عادلانه‌ترین ابزار برای گزینش دانشجو می‌دانستند. نظرسنجی دیگری در بخش خصوصی نیز مؤید همین امر بود.»

امتحانات تشریحی جایگزینی کنکور

در بخش دیگری از این گزارش آمده: «... با توجه به بررسی‌های به عمل آمده،  میزان حافظه محوری تست‌های کنکور در سالیان اخیرکاهش یافته و از نظر سنجش سطوح مختلف یادگیری،  تست‌های آزمون سراسری با وجود ایرادات بسیار،  در مقایسه با امتحانات نهایی،  از نمره بسیار بالاتری برخوردار هستند. تجربه سال‌های 93و 94نشان‌ داد که نتایج نمرات امتحان نهایی که آزمونی حدنصابی است با نتایج کنکور سراسری که آزمونی رقابتی است،  قابل ادغام نیست و ناعدالتی و بالطبع اعتراضات شدیدی را موجب می‌شود. دلایل ریاضی واضحی برای این عدم‌تجانس وجود دارد،  به‌ویژه وقتی نتایج به نمره تراز تبدیل می‌شوند. بنابراین یا باید به همین 85درصد پذیرش بدون کنکور بسنده ‌کرد و رقابت آن 15درصد از داوطلبان رشته محل‌های خاص را به نتایج آزمون سراسری سپرد و یا در فرایندی چند ساله به گسترش سال‌های برگزاری امتحانات نهایی (دست‌کم در سه سال پایانی دوره متوسطه) پرداخت تا نمرات آن جایگزین نتایج کنکور سراسری شود. اما این امر معضلاتی حادتر از کنکور را به‌دنبال خواهدداشت که عبارتند از: 1-گستره زمانی و مکانی برگزاری امتحانات نهایی چند10برابر آزمون سراسری است و جلوگیری از بروز تقلبات و تخلفات در سه مرحله پیش از آزمون،  حین آزمون و پس از آزمون،  غیرممکن است.

2- وزارت آموزش و پرورش به منابع مالی و نیروهای متخصص کافی برای برگزاری و تصحیح اوراق امتحانی در سه سال پایانی دوره متوسطه به‌ویژه سال دوازدهم،  دسترسی ندارد. 3- امتحانات نهایی از نوع حدنصابی و برای سنجش پیشرفت تحصیلی است. نوع پرسش‌ها در این امتحانات نمی‌تواند به‌گونه‌ای باشد که چند هزار نفرِ اول شرکت‌کننده در کل جامعه دانش‌آموزی کشور را از هم تفکیک کند؛ زیرا در این صورت سطح دشواری سؤالات به سمتی خواهد رفت که با مردودی‌های گسترده رو‌به‌رو خواهیم شد و ارتقای پایه تحصیلی در دوره دبیرستان مختل می‌شود. 4- درصورت اجرای چنین طرحی،  سؤالات امتحانات نهایی باهدف افزایش سرعت و دقتِ تصحیح اوراق،  به‌سوی پرسش‌هایی غیرتحلیلی با جواب کوتاه متمایل می‌شوند که برخلاف اهداف اصلی آموزش و سنجش در دوره متوسطه است. 5- رواج فرهنگ مخرب تقلّب میان دانش‌آموزان و حتی برخی مجریان امر و از میان رفتن قبح تقلب در سنین پایین،  از عوارض جدی این جایگزینی است. 6- حذف کنکور یا افزایش اهمیت امتحانات نهایی در نتایج کنکور،  باعث گسترده‌ترشدن بازار سودجویان عرصه کنکور و ورود گسترده‌شان به پایه‌های پایین‌تر به بهانه امتحانات نهایی خواهدشد و این بازار مکاره نه‌تنها برچیده نمی‌شود که چند برابر می‌شود.

راه‌حل و پیشنهاد

در بخش پایانی گزارش نیز راه‌حل و پیشنهاد درخصوص کنکور ارائه شده که به این شرح است: «...روشن است که تا عوامل و موانع یادشده پابرجاست،  با معضلات یک آزمون رقابتی سراسری روبه‌رو خواهیم بود و فقط امکان تغییرنام یا شکل آن وجود دارد اما ماهیت آن تغییری نخواهدداشت. با این وصف تدابیر زیرمی‌تواند معضلات کنکور را تعدیل سازد:

1- سپردن ساماندهی عناصر فعال در عرصه کنکور به نهادی مشخص؛ تمام افراد و مراکز فعال در زمینه کنکور،  اعم ازآموزشگاه‌ها،  معلمان،  مشاوران،  مؤلفان و ناشران،  مجریان و مدرسان برنامه‌های آموزشی صدا وسیما و فضاهای مجازی و... باید تحت نظارت و مجوز این نهاد ادامه فعالیت دهند فقدان این نیاز مغفول مانده،  منجر به جولان‌دادن بی‌صلاحیت‌ها تحت عنوان متخصص در عرصه کنکور است که خود از عوامل اصلی ایجاد اضطراب کاذب و آسیب‌های مالی و اخلاقی برای داوطلبان کنکور و خانواده‌هایشان به شمارمی‌آید.

2- برگزاری چند آزمون سراسری در طول یک سال تحصیلی،  این امر باعث افزایش امکان جبران‌پذیری کنکور وکاهش بار روانی نشستن سر جلسه کنکورخواهدشد.

3- افزایش تنوع سؤالات و گروه‌های آزمایشی،  هم‌اکنون برای گزینش دانشجو در تمامی رشته‌های یک گروه آزمایشی (علوم تجربی یا علوم انسانی و...) تنها یک نوع سؤال مطرح می‌شود که طبیعتاً باید درجه سختی بالایی را دارا باشد تا از عهده تفکیک برترین‌های هر درس در سطح کشور برآید،  اما این درجه از سختی در بسیاری از رشته‌ها لازم نیست و بی‌جهت باعث فشار تحصیلی بربخش عمده‌ای از داوطلبان می‌شود.

تنوع بخشی به زیرگروه‌ها و نوع سؤالات،  موجب کاستن از درجه سختی سؤالات برخی درس‌ها در رشته‌هایی که میزان تأثیرگذاری آن درس‌ها در آنها کم است خواهدبود. این شیوه گزینش دانشجو در آمریکا اجرا می‌شود.

4- وزن دادن به گزینه‌ها (درست،  نسبتاً درست،  غلط،  بسیار غلط)،  این روش در جهت نزدیک‌کردن آزمون تستی کنکور به آزمون‌های تشریحی و کاستن از میزان اضطراب‌زایی آن و همچنین رعایت عدالت علمی بیشتر میان پاسخگویان بسیار مؤثر است.

 

نظرات یک کارشناس

  درباره راهکارهای ارائه شده در این گزارش با دکتر هامون سبطی،  عضو انجمن ناشران آموزشی و یکی از کارشناسان دخیل در تهیه این گزارش گفت‌وگو کرده‌ایم.

در باره گزارشی که هفته گذشته از سوی سازمان مردم نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت درخصوص کنکور سراسری مطرح شده،  قدری توضیح دهید. در این گزارش چند نکته اساسی وجود دارد. یکی اینکه در کشوری مانند آمریکا که به لحاظ آموزشی جزو کشورهای مترقی محسوب می‌شود و خیلی‌ها را به‌خودش جلب می‌کند،  معضل نحوه پذیرش دانشجو وجود دارد. تعداد دواطلبان برای ورود به دانشگاه‌ها و رشته‌های خاص،  بسیار بیشتر از ظرفیت است،  در آنجا هم دقیقا کنکور برگزار می‌شود،  فقط اسمش فرق می‌کند،  یک آزمون رقابتی جامع در طول سال برگزار می‌شود،  تنها تفاوت آن تنوع کنکورهاست؛ یعنی دانش‌آموزی که می‌خواهد در رشته مهندسی شیمی شرکت کند، وارد جلسه آزمون می‌شود و سؤالات رشته خودش را دریافت می‌کند.  دانش‌آموزی هم که می‌خواهد در رشته پزشکی شرکت کند در همان جلسه حاضر می‌شود،  ولی او هم سؤالات خاص رشته خودش را دریافت می‌کند و جواب می‌دهد.

   آیا این طرح قابلیت اجرا در ایران را دارد؟

بله، اجرای این طرح با هزینه بسیار کم و به‌سادگی و بدون اینکه بخواهیم به امتحانات نهایی پر و بال بدهیم،  در کشور ما امکان‌پذیر است. ویژگی طرح این است که برای مثال درس ادبیات فارسی برای کسی که بخواهد وارد رشته ادبیات شود، ضریب 14دارد و این قابل‌قبول است کسی که می‌خواهد وکیل یا منتقد ادبی شود باید بر ادبیات تسلط داشته باشد، ولی برای دانش‌آموزی که می‌خواهد وارد رشته مدیریت اقتصاد شود، ضریب ادبیات 8 است. هر دوی این دانش‌آموزان سر جلسه کنکور فعلی به یک نوع سؤال ادبیات باید پاسخ بدهند. طبیعتا طراح مجبور است برای اینکه دانش‌آموزانی که از نظر استعداد ادبی،  جزو نخبگان محسوب می‌شوند و دانش ادبی بالایی دارند را تفکیک کند،  25سؤال کلا سخت بدهد. ولی اگر به طراح سؤال کنکور بگویند که ما یک تعدادی دانش‌آموز داریم که تسلط یا استعداد ادبی‌شان بالا نیست و نخبه ادبی نیستند و برای اینها سؤالاتی در حد خودشان طراحی کن. ما باید از زیرگروه‌های آموزشی به سمت ریز گروه‌های آموزشی برویم. الان 5 زیرگروه آموزشی داریم، اگر بتوانیم این را به 20یا 25ریز گروه آموزشی تبدیل کنیم و در هر ریز گروهی برخی سؤالات خیلی سخت باشد و مابقی حالت متعادل داشته باشد،  بخش عمده‌ای از فشاری که بر دوش دانش‌آموزان و معلمان است، برداشته و از استرس کنکور کم می‌شود.

   درخصوص وزن دادن به گزینه‌ها که در این گزارش آمده نیز توضیح دهید.

این روش بسیار خوب است،  من خودم این طرح را 3سال پیش مطرح کردم،  چرا اضطراب امتحان تشریحی برای دانش‌آموزان کمتر از امتحان تستی است،  دلیل اصلی این است که دانش‌آموز می‌گوید اگر من یک مسئله را فهمیده باشم و راه‌حل آن را بدانم و در حل آن اشتباه کنم،  معلم انسان عادلی است که درک می‌کند من مسئله را متوجه شده‌ام و راه را درست رفته‌ام و در یک ضرب و تقسیم یا علامت مثبت و منفی اشتباه کرده‌ام و از 2نمره دست‌کم یک و نیم نمره به من می‌دهد. خب این دانش‌آموز احساس عدالت می‌کند. در آزمون تستی اینطور نیست،  دانش‌آموز اگر تست را درست فهمیده و آن را حل کرده باشد ولی در یک منفی و مثبت اشتباه کرده باشد،  اتفاقا درطراح در یکی از گزینه‌ها،  همان دام را می‌اندازد و دانش‌آموز پاسخ اشتباه می‌دهد و نه‌تنها نمره مثبت نمی‌گیرد،  بلکه نمره منفی برای او محسوب می‌شود. این روش به دانش‌آموز فشار زیادی وارد می‌کند،  کوچک‌ترین اشتباهی در جلسه کنکور موجب می‌شود او از گردونه رقابت خارج شود. وزن‌دادن به گزینه‌ها به‌‌طور کامل این مشکل را حل و آزمون تستی را به آزمون تشریحی بسیار نزدیک می‌کند. یعنی اینکه بگوییم دانش‌آموزی که به‌خاطر یک مثبت و منفی این گزینه را انتخاب کرده نه‌تنها نمره منفی نخواهد داشت بلکه نیمی از نمره مثبت را نیز باید بگیرد ما دانش‌آموزی که اصلا سؤال را متوجه نشده و جواب را اشتباه داده، باید نمره منفی بگیرد. به این ترتیب از استرس کنکور کم می‌شود.

   پیشنهاد دیگری که دراین گزارش مطرح شده،  برگزاری چند کنکور در طول سال است؟

برگزاری چند کنکور دست‌کم 2تا 3بار کنکور در طول سال موجب می‌شود تا دانش‌آموز اگر در یکی از این کنکورها به‌دلیل هر مشکلی موفق نشد، ‌احساس نکند که یک سال دیگر باید صبر کند،  این به دانش‌آموزان فشار روحی زیادی وارد نمی‌کند، بلکه احساس می‌کند که 3 یا 4‌ماه دیگر می‌تواند بازهم در کنکور شرکت کند. با افزودن بر تعداد زمان‌های کنکور در طول یک سال و تنوع بخشیدن به ریز گروه‌ها و وزن‌دادن به گزینه‌های کنکور،  می‌توانیم همین سازوکار کنونی را اصلاح و به امتحانات نهایی نزدیک کنیم و سازمان سنجش می‌تواند همچنان متولی کنکور باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید