مدیران روزنامههای کشور از کمبود و گرانی کاغذ میگویند
روزهای زمستانی مطبوعات
مطبوعات ایران روزهای سخت زمستانی را سپری میکنند و کمبود و گرانی کاغذ و البته تامین آن به چالشی جدی برای آنها تبدیل شده است و بسیاری از مدیران نشریات هر شب برای تامین کاغذ چاپ فردایشان مجبور هستند «کاسه چهکنم، چهکنم» در دست بگیرند.
جهش ناگهانی قیمت ارز، عدمتخصیص میزان مناسب ارز از سوی بانک مرکزی و البته چالشهای جهانی تولید کاغذ، روزگار مطبوعات ایران را که با افت شدید مخاطب روبهرو بوده، سخت و پیچیدهتر از گذشته کرده تا جایی که مدیران تعدادی از نشریات حالا به کاهش تیراژ، کاهش تعداد صفحات، حذف ضمیمهها و راهکارهایی از این دست میاندیشند و بخش دیگری از مدیران و مسئولان نشریات چاره کار را در افزایش قیمتها میدانند.
با تعدادی از مدیران مطبوعاتی کشور درباره چالشهای کنونی روزنامهها و نشریات در تامین کاغذ و راهکارهای آنها برای خروج از شرایط کنونی گفتوگو کردهایم.
تعداد زیادی از روزنامهها در آستانه تعطیلی قرار دارند
مهدی رحمانیان، مدیر مسئول شرق
در ماههای اخیر اینقدر درخصوص مشکلات مربوط به کمبود و گرانی کاغذ صحبت کردهایم که به قول معروف زبانمان مو در آورده است ولی گوش شنوایی در کشور برای شنیدن مشکلات رسانههای چاپی وجود ندارد. اگر این روند در کشور ادامه داشته باشد قطعا بعد از سال جدید خیال تعداد زیادی از مسئولان که رسانهها را بهعنوان مزاحم میشناسند راحت شده، دکههای مطبوعاتی خلوتتر شده و فقط تعداد محدودی رسانه دولتی و چند رسانه بخش خصوصی میتوانند به حیاتشان ادامه دهند. به همین دلیل این روند را میتوانیم پایان عصر رسانههای چاپی در ایران نامگذاری کنیم. با توجه به شرایط فعلی خیلی نمیتوانیم به ادامه حیات رسانههای چاپی امیدوار باشیم و فکر میکنم مسئولانی که معتقدند رسانهها میتوانند ابزاری برای کمک به آنها و واسطهای بین مردم و مسئولان باشند، باید فکری اساسی به حال این مسئله کنند وگرنه این روندی نیست که بشود به آن امیدوار بود و افق روشنی در این فضا دیده نمیشود. دولت بسیاری از کارهایی که تاکنون درخصوص کاغذ انجام داده را نمیباید عملیاتی میکرد. حدود 30میلیون یورو ارز کاغذ به افرادی داده شده که هیچ سنخیتی با این حوزه ندارند و معلوم نیست چه افرادی و در کجا هستند.
مدتی هم هست که مدام از سلطان کاغذ نام برده میشود که مشخص نیست چه فردی است. دولت از ابتدا باید دستش را از این حوزه برمیداشت و میگذاشت خود رسانهها درخصوص جنس وارد شده تصمیمگیری کرده و بنیه خود را تقویت کنند. الان با صنف ضعیف و ناتوانی مواجه هستیم که توانی برایش باقی نمانده که بتواند ادامه حیات دهد. این در حالی است که به کاغذ مطبوعات باید بهعنوان کالای ضروری نگاه شود که در اینصورت میتوان به تداوم و ادامه حیات رسانهها امیدوار بود در غیر این صورت سال جدید سال خداحافظی بسیاری از رسانههای چاپی خواهد بود.
بانک مرکزی ارز مورد نیاز کاغذ را تخصیص دهد
میثم سیدصالحی، مدیرعامل روزنامه جامجم
مشکل کمبود و گرانی کاغذ صرفا چالش مطبوعات نیست. همه مجموعههایی که به کاغذ وابسته هستند و مصرفکنندگان اصلی کاغذ (از جمله کتاب، نشریات و حتی حوزههایی مانند بستهبندی و...) محسوب میشوند با این چالش روبهرو هستند. با وجود این تأثیر آن در صنایع مطبوعاتی و روزنامهها بهطور ویژه بهدلیل پایین بودن قیمت روزنامهها خیلی جدیتر بروز کرده و رسانهها بهخصوص رسانههای مکتوب(روزنامهها، مجلات و نشریات ادواری) را دربرگرفته است. اکنون مشکل کاغذ را بیشتر به علت مشکلات واردات و افزایش ارز میدانند.
اما در دنیا بالا رفتن قیمت کاغذ و سیر صعودی آن در سالهای گذشته بیسابقه بوده است. رشد قیمت جهانی کاغذ و همزمانی آن با افرایش و جهش یکباره نرخ ارز باعث شده به مطبوعات کشور لطمه وارد شود. ما در روزنامه جامجم با تدبیرها و تامینهایی که در بازههای زمانی مختلف انجام دادهایم خوشبختانه الان با کمتر مشکلی مواجه هستیم. در این مدت سعی کردهایم نیاز چند ماه آینده را تامین کنیم. از اینرو با بحران کاغذ مجبور به کاهش تیراژ نشدهایم. اما بالا رفتن هزینهها در بخشهای مختلف برای روزنامه جامجم نیز مشکلاتی ایجاد کرده است. در ابتدای امسال بهرغم تامین کاغذ، با بالارفتن هزینهها به ناچار قیمت روزنامه را افزایش دادیم.
با وجود این، این مسیر نمیتواند اینگونه ادامه پیدا کند. به این معنا که اگر نرخ روزنامهها بیش از این افزایش پیدا کند از سبد مصرف خانوادههایی که عموما با درآمد پایین در این شرایط با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند خارج خواهد شد. از طرفی مشکل تامین کاغذ در تخصیص ارز، مجوز ارز و شرکتهای واردکننده نیست. الان واردکنندهها به شرط اینکه نقدینگیها تامین شود امکانات واردات به میزان کافی و لازم را دارند. یکی از بزرگترین گلوگاههایی که درخصوص کاغذ بهوجود آمده تخصیص ارز در بانک مرکزی است. بهطور مثال ما بارها در تخصیص ارز در بانک مرکزی با مشکل تامین ارزهای خاصی (مانند روبل و...) که عموما کاغذ با آن وارد میشود مواجه شدهایم.
اگر مشکل تخصیص ارز برطرف شود چالشهای پیش روی شرکتهای واردکننده کاغذ تا حدود زیادی برطرف میشود. بهتر است زنجیره کنونی بازار در واردات کاغذ باقی بماند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کند که مشکلات این بخش را حل کند. ورود این وزارت به واردات کاغذ و انحصاری شدن واردات آن نمیتواند بحرانهای موجود را مرتفع سازد. در این شرایط بهینه کردن این زنجیره (شامل تامین کاغذ، چاپ و توزیع) با توجه به امکاناتی که فناوری در اختیارمان قرار داده میتواند برای کاهش هزینهها و سرپا نگه داشتن روزنامهها یاریرسان باشد.
واردات و توزیع کاغذ مطبوعات در کشور شفاف نیست
محسن پیرهادی، مدیر مسئول روزنامه رسالت
تأمین کاغذ روزنامهها وضعیت روشن و ثابتی ندارند. به هیچ عنوان نمیتوان برآورد کرد که اکنون در کدام نقطه قرار گرفتهایم؛ نه قیمت کاغذ ثبات و قرار دارد و نه موجودی آن در بازار. نگرانیها بابت آینده مبهم کاغذ نیز صدچندان است. مسئلهای که به کمبود کاغذ دامن میزند، قطع متفاوت روزنامههاست. در کشور یک متولی مشخص برای تأمین کاغذ روزنامهها با توجه به قطع روزنامهها وجود ندارد. اکنون بهصورت دورهای در بازار کاغذ برای برخی روزنامهها با توجه به قطعشان رول کاغذ کمیاب میشود.
در نهایت روزنامهها در شرایط کمبود رول کاغذ مناسب، مجبور میشوند کاغذی را انتخاب کنند که اندازهاش متفاوت است. در نتیجه دورریز کاغذ افزایش مییابد و این روند هزینهها را بهشدت افزایش میدهد. بحران کاغذ جهانی است و همچنین قیمت ارز نیز در کشور افزایش یافته است. این تقابل باعث شده قیمت کاغذ افزایش ناگهانی و غیرمنطقی پیدا کند. این در حالی است که روزنامهها بابت تهیه کاغذ از دولت یارانهای دریافت نمیکنند.
افزایش دوبرابری قیمت کاغذ و عدمحمایت دولت باعث شده که امروز روزنامهها با مشکلات جدی مالی دست و پنجه نرم کنند. دولت باید یارانه مطبوعات را افزایش دهد. یارانهای که مطبوعات از دولت دریافت میکنند بسیار ناچیز است و گاهی اصلا یارانهای در کار نیست. با توجه به بودجههای قابلتوجهی که به دستگاههای مختلف برای حوزه فرهنگی اختصاص مییابد، به مطبوعات که یکی از بزرگترین حوزههای فرهنگی در کشور است بودجه و یارانهای تعلق نمیگیرد.
بدینترتیب ظهور فضای مجازی و رسانههای نوین از یک سو و مشکلاتی که در رابطه با کمبود و گرانی کاغذ گریبانگیر مطبوعات شده بیتردید مدیران این رسانهها را به سمت کاهش تیراژ سوق میدهد. ما نیز از این قاعده مستثنی نبودهایم. همچنین در ورود کاغذ و تأمین آن در کشور ابهامات بسیاری وجود دارد. باید در این زمینه شفافسازی شود. بهتر است آییننامهای تنظیم و به روزنامهها ابلاغ شود.
در این آییننامه مقدار ارز دولتی مشخص شود و به روزنامهها ابلاغ کنند که با توجه به مقدار ارز تخصیص یافته یا خودشان برای وارد کردن کاغذ اقدام کنند و یا تجار و واردکنندگان مورد اعتماد به آنها معرفی شوند. همچنین اتحادیه و تشکلی باید در معاونت مطبوعاتی در این زمینه آغاز بهکار کند تا گروه، فرد یا اشخاصی که قرار است کاغذ مورد نیاز روزنامهها را وارد کنند مشخص شوند. سازوکار ورود کاغذ به کشور و فرایندهای آن، امتیازات دولتی و... اصلا روشن و مشخص نیست.
مسئله مهم بعدی درخصوص توزیع کاغذ است. در کشور ما نهتنها کاغذ با فرایند کاملا نامشخص وارد کشور میشود بلکه هنگام توزیع هم این مسیر بهصورت چراغ خاموش و مبهم طی میشود. در واقع کسی نمیداند کاغذ وارد شده را باید از چهکسی و به چه قیمتی خریداری کند؟ نظارت بر آن چگونه است!؟ و کدام دستگاه متولی و ناظر است؟
همه این مشکلات در حالی پیش آمده که شرایط برای افزایش قیمت روزنامهها نیز فراهم نیست. هزینههای مطبوعات بالا رفته اما نمیتوان با افزایش قیمت آن را جبران کرد. شرایط مردم بهگونهای است که اکنون برای تأمین کالاهای اساسیشان دچار بحران هستند. اگر قیمت روزنامهها نیز افزایش پیدا کند بیتردید در شرایط فعلی بیش از پیش مخاطبان را از دست خواهیم داد.
دولت کاغذ مورد نیاز مطبوعات را تأمین کند
محمود دعایی، سرپرست مؤسسه اطلاعات
روزنامه اطلاعات مانند مطبوعههای دیگر کشور هماکنون با بحران جدی کاغذ روبهروست و من روی این بحران جدی تأکید میکنم. ما هم با کمبود کاغذ و هم گرانی آن هماکنون روبهرو هستیم و بعد از سالها در تأمین کاغذ برای انتشار روزنامه با چالش جدی مواجه شدهایم. هماکنون شاید تنها برای یکماه آینده کاغذ داشته باشیم و همه تلاشمان این است که ماههای آینده تا پایان سال را بهگونهای مدیریت کنیم اما اگر شرایط به همین شکل باقی بماند از سال آینده با چالش جدی در انتشار روزنامه اطلاعات بعد از دههها روبهرو خواهیم شد و دیگر نمیتوانیم به همین شکل ادامه انتشار دهیم. روزنامه اطلاعات مانند روزنامههای دیگر چند ماهی است که با مشکل تامین کاغذ روبهرو شده و در این بین برخی از روزنامهها هم که قدرت تامین کاغذ را نداشتهاند از ما کاغذ قرض گرفتهاند ولی هنوز نتوانستهاند حجم کاغذی که گرفتهاند را پس بدهند.
ما در روزنامه اطلاعات هماکنون مدتی است که به اقداماتی برای صرفهجویی مصرف کاغذ دست زدهایم و بعد از سالها مجبور شدیم بخش مهمی از توزیع رایگان روزنامه را با عرض پوزش شدید از افراد قطع کنیم. همچنین تیراژ را کاهش دادهایم و در کنار این اقدامات حالا متأسفانه به فکر کاهش صفحات (به اندازه 4صفحه) و همچنین کاهش تعداد ضمیمهها افتادهایم؛ اقداماتی که اصلا تمایل به انجامشان نداریم ولی شرایط بهگونهای است که مجبور به گرفتن این تصمیمات شدهایم.
اما در این بین شاید سؤال این باشد که راهکار برای عبور از این شرایط چیست؟ به اعتقاد من که سالهاست در حوزه مطبوعات فعالیت میکنم و مسئولیت دارم، بازگشت به گذشته و تامین کاغذ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شاید مهمترین راهحل باشد. تجربه گذشته ما در دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و وزارت احمد مسجدجامعی و تامین کاغذ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار موفق بود؛ در آن دوره در این وزارتخانه معاونتی وجود داشت که کار واردات را انجام داده و کاغذ را به قیمت دولتی و بهصورت سهمیهبندی در اختیار روزنامهها و نشریات قرار میداد اما در دورههای بعد این موضوع منتفی شد و تامین کاغذ برعهده خود نشریات قرار گرفت و تنها کمکهزینههایی به نشریات داده میشد و در همین شرایط بود که بازار سیاهها شکل گرفت و برخی از مطبوعات که بزرگتر بودند خود به فکر واردات افتادند تا اینکه در ماههای گذشته برای تامین ارز چالشهای جدی در کشور بهوجود آمد و دیگر ارز لازم به قیمت و با شرایط مناسب تامین نشد و مطبوعات با چالش جدی تامین کاغذ روبهرو شدند. پیشنهادم برای خروج از شرایط کنونی و پیش از اینکه با معضل جدی روبهرو شویم و شاهد مرگ تعدادی از نشریات و روزنامهها باشیم، ورود جدی دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موضوع تامین کاغذ مطبوعات و توزیع آن بین مطبوعات است.