مسیر نجات
بالاگرفتن اختلافات در بالادست و پاییندست، زمان طلایی نجات زایندهرود و بهبود وضع کارون را هدر میدهد
شیرین شفیعی _ خبرنگار
خشکی زایندهرود ابرچالشی ماندگار است که نه تنها در یک دهه و نیم گذشته به هیچ راهحلی روی خوش نشان نداده، بلکه به بالاگرفتن کشمکشها بین بهرهبرداران بالادست و پاییندست دامن زده است. این در حالی است که کارشناسان، حل ابرچالشهایی مانند خشکی زایندهرود و کاهش چشمگیر آورد کارون را نیازمند تعامل همه ذینفعان، نگاه ملی و برنامهریزی بر اساس تفکر استراتژیک میدانند. کارون و زایندهرود به 2 برادری میمانند که از سرزمین آب یعنی چهارمحال و بختیاری سرچشمه میگیرند؛ استانی که در مسیر پر بارشترین مناطق در رشته کوه زاگرس قرار گرفته و به دلیل نشستن بر بام ایران، آب را به استانهای همسایه سرازیر میکند.
زایندهرود؛ نخستین قربانی سدسازی
با شتاب گرفتن طرحهای سدسازی و انتقال آب بین استانی در دهه 70، زایندهرود نخستین رودخانهای بود که قربانی سدسازی و انتقال آب شد. ذخیره 980 میلیون مترمکعبی پشت سد زایندهرود، مسئولان ملی را بر آن داشت بدون نیمنگاهی به سابقه خشکسالی در این حوضه و میانگین آورد پایین رودخانه، در گام نخست مصارف صنعت و آشامیدن در استان را افزایش دهند و در مرحله دوم طرحهای انتقال آب به استانهای همسایه (در قالب تونلهای کوهرنگ 2 و ۳ و بهشتآباد) را کلید بزنند.
طولی نکشید تاریخ کاهش بارش و بحران آب در فلات مرکزی تکرار شد و استانداران اصفهان از میانههای دهه 80 کوشیدند تا افت شدید ذخیره پشت سد را، که میبایست آب آشامیدنی جمعیتی بیش از 5 میلیون نفر و نیاز آبی صنایع مادر و پرمصرفی مانند فولاد، پتروشیمی و نیروگاههای برق را تامین کند، با باز کردن و بستن جریان آب رودخانه در فصلهای سرد و گرم سال مدیریت کنند. در گیر و دار کشمکش کشاورزان پاییندست و بالادست بر سر حقابهها بود که با دستور ویژه رئیس جمهوری در سفر استانی به چهارمحال و بختیاری، میزان مصرف بالادست جهش ناگهانی یافت و درگیری بین بهرهبرداران زایندهرود در بالادست و پاییندست شکل جدیتری گرفت.
از دهه مدارا تا دهه بحران
دهه 80 با این برخورد مداراگونه گذشت تا اینکه ادامه خشکسالی در دهه 90 موجب مطرح شدن مصوبههای 9 مادهای برای احیای زایندهرود و سپس پیشنهاد ناتمام تعریف گامهای مراحل هفتگانه و بازچرخانی آب در مسیر رودخانه شد. اما مشکل زایندهرود ریشهدارتر از آن بود که با چنین راهحلهایی به نتیجه برسد. در نتیجه ذخیره سد به پایینترین اندازه در نیم قرن اخیر رسید و هنوز هم نشانگرهای آب از خط قرمز هشدار بالاتر نرفته است. از سوی دیگر خشکی زایندهرود رکورد 19 ماهه را شکسته و از خرداد سال 96 بهجز سهمیه اندکی که برای نجات باغهای غرب رها شد، تاکنون آبی در بستر رودخانه جاری نشده است. آخرین آمارهای رسمی نشان میدهد ذخیره آب پشت سد زایندهرود به حدود 10 درصد رسیده و بحران آب در مرکز ایران در حالی روز به روز بیشتر رو به وخامت میگذارد که هنوز هم تکلیف طرحهای انتقال آب که قرار بود سالها قبل اضافه برداشتهای آشامیدنی، صنعت و حتی کشاورزی در این حوزه را جبران کند، مشخص نیست. این موضوعی بود که با واکنش نمایندگان اصفهان در مجلس هنگام پیشنهاد لایجه بودجه از سوی دولت روبهرو شد و استعفای جنجالی و انتقادبرانگیز نمایندگان استان، رئیس جمهوری را بر آن داشت دستور تشکیل ستاد احیای زاینده رود را صادر کند.
ساماندهی برداشتها و انتقال آب
رئیس جمهوری در پاراف نامهای که نمایندگان اصفهان خطاب به او فرستادند، نوشت: «با توجه به اهمیت زایندهرود برای زندگی مردم، کشاورزی، صنعت و گردشگری، پیشنهاد نمایندگان اصفهان بررسی و در دولت مطرح شود.» اما در عمل، دستاورد یک دهه و نیم تلاش برای نجات زایندهرود از جمله مصوبههای 9 مادهای احیای زایندهرود، ساماندهی برداشت آب در استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری، جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز، تشکیل شورای هماهنگی حوضه زایندهرود و ممنوعیت بارگذاری جدید بر منابع این رودخانه تا پیش از تعیین تکلیف آن، هنوز روی کاغذ مانده است. پس از نظمبخشی به برداشت آب در حوضه زایندهرود، دومین راهکاری که برای بازگرداندن رودخانه به حیات مطرح شده و از سالها پیش در دستور کار بوده، طرحهای انتقال آب هستند که با واکنش منفی از سوی استانهای سرآب، سالهاست متوقف ماندهاند.
نگرانی از تکرار سرنوشت کارون
عباس رضایی که به تازگی جایگزین استاندار بازنشسته اصفهان شده است، نخستین مسئولی بود که به دستور ویژه رئیس جمهوری برای تشکیل ستاد احیای زایندهرود واکنش نشان داد و در نامهای از حسن روحانی به دلیل تشکیل ستاد احیای زایندهرود تشکر کرد. چند روز بعد هم خبری از قول استاندار اصفهان منتشر شد که اعلام کرده بود دولت به تازگی بهترین مصوبه یعنی انتقال آب کارون به اصفهان را تصویب کرده است. این خبر بلافاصله با واکنش تند مسئولان و نمایندگان خوزستان روبهرو شد و استاندار خوزستان آن را کذب خواند. غلامرضا شریعتی با اشاره به پرسوجو از اعضای هیات دولت درباره انتقال آب کارون به زایندهرود، تاکید کرد: این مساله تکذیب شد، بنده توییت خودم را تأیید میکنم و بحث انتقال آب کارون در هیأت دولت مطرح نیست.
وزارت نیرو برای کاهش مشکلات آبی فلات مرکزی و بهویژه نیازهای آبی کلانشهرهایی چون اصفهان و یزد در سالهای گذشته طرحهای انتقال آب با نامهای کوهرنگ ۱ و ۲ و چشمه لنگان و خدنگستان را اجرا کرد، اما این طرحها در عمل نتوانست نیاز روزافزون فلات مرکزی را به آب، بهویژه با تشدید بحران خشکسالی، برآورده کند. بنابراین در سال 90 سد و تونل انتقال آب جدیدی به نام کوهرنگ ۳ با هدف انتقال آب از سرچشمههای کارون به زایندهرود در دستور کار قرار گرفت. با اینکه این پروژه بزرگ قرار بود تا سال 94 به بهرهبرداری کامل برسد، اما تا همین چند ماه پیش اعتراضهای زیستمحیطی و مردمی از عملیاتی شدن آن جلوگیری کرده بود. در آن سوی ماجرا، مشکلات آبی موجود در حوضه آبریز کارون بهویژه در مناطق پاییندست آنقدر جدی است که اجرای هرگونه انتقال آب جدید را با نگرانیهای فراوان درباره خشکی کارون و تکرار سرنوشت تلخ زایندهرود در قلب تپنده خوزستان همراه کرده است.
کرامت حافظی، کارشناس مسائل محیطزیست در خوزستان، میگوید: تفکر انتقال آب کارون برای کشاورزی در دوران صفویه شکل گرفت و با تلاشهای فراوانی در کوهرنگ پیگیری شد، اما به نتیجه نرسید، زیرا امکانات بشر در آن زمان نمیتوانست کارون را به زایندهرود تزریق کند. با مطالعاتی که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت تونل اول کوهرنگ در سال 32 ایجاد شد و نخستین انتقال آب سرشاخههای کارون برای کشاورزی و صنعت محقق شد. این هزینه سنگین برای انتقال آب کاری غیراقتصادی بود و با تونل اول کوهرنگ آب سرچشمههای کارون از غار یخی چما تا آبشار شیخ علیخان و چشمه بزرگ کوهرنگ همه به زایندهرود تزریق شد تا کشاورزی در اصفهان گسترشی چشمگیر یابد.
کارون؛ گرفتار کاهش آوردآب
این کارشناس محیط زیست با اشاره به تزریق باقیمانده آب کوهرنگ به زایندهرود با ساخت تونل دوم کوهرنگ ادامه میدهد: با وجود کاهش چشمگیر آورد کارون به دلیل تغییرات اقلیمی، تونل سوم کوهرنگ از دهه 70 هجری شمسی وارد فاز اجرایی شد تا باقیمانده آب تونلهای اول و دوم کوهرنگ بهطور کامل از کارون و خوزستان جدا شوند.
او یادآور میشود در سالهایی که طرحهای انتقال آب از کارون انجام میشد، آورد کارون بیش از حد طبیعی آن بود؛ یعنی به جای 20 میلیارد متر مکعب، حدود 36 تا 40 میلیارد متر مکعب. اما امروز آورد آب کارون بسیار کمتر شده و در برخی سالها به نصف و یکسوم اندازه نرمال رسیده است.حافظی که آورد کارون از مجموع سرشاخه و از کل سرچشمه زاگرس را در سالهای اخیر زیر 10 میلیارد متر مکعب و حتی گاهی حدود 5 میلیارد متر مکعب میداند، میافزاید: اوضاع هرسال بدتر از سال قبل میشود بهطوریکه حتی سدهای کارون در حال خروج از مدار تولید برق هستند. با وجود این، تاکنون آب 6 سرشاخه از سرشاخههای کارون بهطور کامل انتقال یافته است و حتی در طول زمان 2 دهه ساخت تونل سوم کوهرنگ 2 سرشاخه دیگر یعنی تونل چشمه لنگان (از سال 84) و تونل خدنگستان (از سال 92) آب بیشتری را به زایندهرود آن هم برای صنایع آببر و نیز مصارف غیرآشامیدنی انتقال دادهاند.
کشمکش بر سر آب در پاییندست
در پاییندست اما پیچیدگیهای بحران آب بیشتر است. در دهه 70 که طرحهای انتقال بین حوضهای آب کلید خورد، قرار بود پس از اجرا و بهرهبرداری از تونل سوم کوهرنگ، آب زایندهرود فقط برای مصرف آشامیدنی به یزد منتقل شود، اما آب زایندهرود، 17 سال زودتر و در حالی که تونل سوم کوهرنگ و سد آن هنوز اجرا نشده و به بهرهبرداری نرسیده بود به یزد منتقل شد. در این شرایط آورد طبیعی آب در زایندهرود به صورت میانگین و در بلندمدت به 850 میلیون متر مکعب در سال میرسد و با اضافه شدن 300 میلیون مترمعکب آب تونل اول کوهرنگ که در سال 32 افتتاح شد به صورت میانگین یک میلیارد و 150 میلیون متر مکعب برآورد میشود.
رئیس انجمن حمایت از کشاورزان اصفهان با بیان این مطلب میگوید: کشاورزان 33 درصد در آب زایندهرود سهم دارند. حسین محمدرضایی معتقد است: آبی که دولت میتواند در آن دخل و تصرف کند، آب تونل دوم است که در سالهای نرمال 250 میلیون متر مکعب بوده است. او توضیح میدهد: تونل سوم از حوضه کارون هنوز به بهرهبرداری نرسیده، تونل خدنگستان 70 میلیون متر مکعب و تونل چشمه لنگان 120 میلیون متر مکعب در سال آورد دارند. به عبارتی، آورد هر 3 با هم در سال به 440 میلیون متر مکعب میرسد که برای آب آشامیدنی استان هم کفایت نمیکند.
با توجه به این شرایط است که کشاورزان از برداشت حقابهها برای تامین آب آشامیدنی و صنایع آببر و مادر در استان اصفهان و همچنین برداشتهای بیرویه در بالادست و انتقال بدون پشتوانه آب به پاییندست گلایهمندند و خواستار بازنگری وزارت نیرو در این مدیریت مقطعی آب در فلات مرکزی ایران هستند.
حالا برای رفع مشکلات آبی 4 استان درگیر یعنی اصفهان، یزد، چهارمحال و بختیاری و خوزستان، مسئولان و کارشناسان هر استان پیشنهادهایی دارند. پیشنهادهایی که در صورت همکاری و داشتن نگاه ملی به جای نگاه منطقهای میتوانند نجاتبخش زایندهرود و کارون باشند.
تونل دوم؛ گرهگشای مناقشات آبی در فلات مرکزی
مناقشات آبی در فلات مرکزی ایران به دلیل کاهش بارندگیها هر روز بیشتر میشود. تامین آب، مانند بسیاری از استانهای فلات مرکزی، چالش اصلی استان کویری یزد هم است. عطش کویر موجب قهر آسمان شده و استان یزد را در زمره کمبارشترین استانهای کشور قرار داده است. دیگر کاری از دست قنات و چشمه و چاه بر نمیآید. از سوی دیگر دعوا بر سر آب هم بالا گرفته، طوری که فقط امسال حدود 30 بار به خط انتقال آب به استان یزد تعرض شد. آبی که یزدیها تاکید میکنند فقط برای مصرف آشامیدنی استفاده میکنند، اما شهروندان استانهای دیگر تصور میکنند برای مصرف کشاورزی و صنعت هم مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی به همشهری میگوید: بر اساس بند 43 قانون اساسی، تامین آب آشامیدنی از وظایف حاکمیت است و به همین دلیل مردم یزد هم، بر اساس این بند قانونی، خواستار تامین آب آشامیدنی مورد نیاز خود هستند. استان یزد سالانه 120 میلیون متر مکعب آب آشامیدنی نیاز دارد در حالی که فقط 50 میلیون متر مکعب آن از آب انتقالیافته به استان تامین میشود.
سید ابوالفضل موسوی بیوکی با بیان اینکه آب منتقل شده به استان کفاف نیاز آشامیدنی شهروندان یزدی را هم نمیدهد، میافزاید: تصور مردم استانهای دیگر مبنی بر اینکه آب منتقلشده برای کشاورزی و صنعت مصرف میشود، کاملا اشتباه است. وی تصریح میکند: مردم یزد برای تامین آب آشامیدنی خود به اجرای خط دوم انتقال آب و دریافت سهمیه نیاز دارند و در کنار آن حاضرند آب مورد نیاز استان برای کشاورزی و صنعت را با سرمایهگذاری خود از دریا تامین کنند. نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی درباره راهکارهای پایان دادن به مناقشههای بین استانها هم میگوید: آب آشامیدنی استانهای یزد، اصفهان و کرمان باید از سرشاخههای زاگرس تامین شود و به همین دلیل پیشنهاد ما این است که اجرای تونل دوم با سرعت عمل بیشتری دنبال شود. اما قطعا این آب در همه استانها فقط باید برای آشامیدن و بهداشت مصرف شود.
موسوی بیوکی ادامه میدهد: یزدیها چارهای جز تامین آب از سرشاخههای زاگرس ندارند و دولت باید به هر نحوی که میتواند آب آشامیدنی مورد نیاز استان را تامین کند و این مهم بر کسی پوشیده نیست. اما برای حل این مناقشهها پیشنهاد میشود دولت حقابه کشاورزان همه استانها را، که حق معیشتیشان است، پرداخت کند.
راه مقابله با قهر طبیعت انتقال آب نیست
نماینده دزفول در مجلس شورای اسلامی ضمن تایید اینکه تصمیمگیریهای دهههای گذشته به نفع اصفهان نبوده است به همشهری میگوید: متاسفانه نه فقط در اصفهان بلکه در 60 تا 70 سال گذشته هیچ توسعه و بارگذاریای در کشور با سند آمایش سرزمینی همخوانی نداشته است. به همین دلیل هم استان خراسان گرفتار توسعه صنعت کشت و فرآوری چغندر قند شده است و همه ذخایر آبهای زیرزمینی خراسان در 3 بخش شمالی، جنوبی و مرکزی استفاده شد و این روزها با خشکی چاههای آب، مهاجرت روستاییان، تعطیلی کارخانههای قند و شکر و از همه بدتر فرونشست زمین روبهرو هستند.
عباس پاپیزاده دلیل اصلی بحران در حوضه آبریز زایندهرود را برنامهریزی نادرست برای منابع و مصارف آب معرفی میکند و میافزاید: برخلاف یکی دو دهه گذشته، اکنون مردم انتقال آب از حوضههای آبی را بر نمیتابند چون نتیجه اجرای این طرحها را در رودخانهها، دریاچهها و تالابهای استان خود و همسایه دیدهاند. بنابراین اطمینان میدهم هیچ طرح انتقال آبی از کارون به زایندهرود در دستور کار نیست. او ادامه میدهد: راهحل مشکلات این نیست که به دنبال برداشت جدید آب از سرشاخههای کارون یا محدود کردن مصرف کشاورزی در بالادست زایندهرود باشیم، زیرا یک میلیارد و 200 میلیون متر مکعب از سرشاخههای کارون در 40 تا 50 سال گذشته به زایندهرود منتقل شده و حجم این آب به اندازه یک رودخانه زایندهرود جدید است. بر این اساس، راهکار احیای زایندهرود، تبدیل کشاورزی سنتی به گلخانهای است. در حال حاضر بین 2 تا 3 درصد منابع آب اصفهان برای آشامیدن و بقیه برای کشاورزی سنتی مصرف میشود. بنابراین یک صرفهجویی 10 درصدی در مصرف آب کشاورزی میتواند رودخانه را احیا و بحران اصفهان را به طور کامل حل کند.
پاپیزاده پیشنهاد میدهد کشاورزان از تسهیلات ویژه دولت برای ساخت شبکه آبیاری قطرهای و توسعه کشت گلخانهای در اصفهان استفاده کنند، زیرا ایجاد هر هزار هکتار گلخانه میتواند برای 10 هزار نفر به صورت مستقیم شغل ایجاد کنند و برداشت از این سطح هم به 500 تن در هکتار میرسد. او البته مثالی از یک تجربه موفق در برخورد با قهر طبیعت میآورد و توضیح میدهد: برخی استانها مانند یزد تلاش کردند که محدودیتهای خود را برای دسترسی به آب بپذیرند و به دنبال ایجاد مشاغلی متناسب با اکوسیستم و اقلیم خود باشند. در نتیجه اکنون یزد به قطب تولید فرش، نساجی و کاشیسازی تبدیل شده است و هیچ یک از این صنایع از منابع آب زیرزمینی استفاده نمیکنند.
زایندهرود زمان ندارد
حیدرعلی عابدی، نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی، درباره راهکارهای احیای دائمی زایندهرود به همشهری میگوید: 3 راهکار کوتاه، میان و بلندمدت برای نجات زایندهرود وجود دارد. او برنامه کوتاهمدت را ساماندهی برداشتهای بیرویه در حوضه آبریز زایندهرود بیان میکند و میافزاید: وزارت نیرو موظف است اجازه ندهد هیچکس به صورت مستقیم حتی یک لیتر آب از بستر زایندهرود برداشت کند. باید مجوزها و اندازه برداشت افرادی که از قبل سهمیه آب گرفتهاند نیز دوباره در وزارت نیرو بررسی شود. با این 2 اقدام، رودخانه به صورت کامل تحت نظارت و مدیریت وزارت نیرو در میآید.
عابدی توزیع عادلانه آب را مهمترین وظیفهای میداند که باید از سوی وزارت نیرو در اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری انجام شود. او توضیح میدهد: گام دوم این است که پساب اصفهان تصفیه و برای مصرف کشاورزی در اختیار بهرهبرداران قرار بگیرد که هیات دولت هم آن را تصویب کرده است.
عابدی انتقال یک متر در ثانیه پساب تصفیهشده عاری از میکروبها و عوامل بیماریزا را، به همراه 4 متر معکب در ثانیه آبی که به یزد انتقال مییابد، برای تامین حقابههای کشاورزان کافی میداند و میافزاید: اولویت سوم پیگیری و اختصاص 170 میلیون متر مکعب آب حقابه تالاب گاوخونی است تا هم منابع آب زیرزمینی اصفهان احیا شود و از خطر فرونشست زمین دور شویم و هم تالاب بینالمللی گاوخونی احیا شود و شاهد هجوم ریزگردهای سمی و آلوده به هوای شهرهای اطراف نباشیم. او تامین حقابه گاوخونی را نیازمند پیگیری طرحهای انتقال آب عنوان میکند و میگوید: یکی دیگر از برنامههای میانمدت، ساخت سامانه دوم آبرسانی به اصفهان است که باید هرچه سریعتر پیگیری شود و وزارت نیرو باید به تعهدی که در این زمینه داده عمل کند.
عابدی یکی از این تعهدها را ساخت تونل سوم با آبرسانی 150 میلیون متر مکعب آب به زایندهرود معرفی میکند و ادامه میدهد: یکی دیگر از طرحهای نیمهتمام، بهشتآباد است که به نظر من برای نمایندگان و مسئولان خوزستان به خوبی توضیح داده نشده چون گمان میکنند قرار است برای نجات زایندهرود از کارون آب برداشت شود در صورتی که محل اجرای طرح بهشتآباد جایی است که سیلابهای زمستانه از آن عبور میکنند تا به خلیجفارس بریزند. دومین نکته اینجاست که میزان آبی که قرار است از این طرح به زایندهرود منتقل شود، 200 میلیون متر مکعب در سال و چیزی حدود یکبیستم آبهای ذخیره شده در سدهای خوزستان است.
صرفه جویی؛ مسیر عبور از معضل آب
سرشاخه بسیاری از رودخانههای مهم فلات مرکزی و جنوب ایران مانند زایندهرود و کارون در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. استانی که به بام ایران مشهور است و در گذشته با بارشهای فراوان برف و باران یکی از استانهای پرآب کشور محسوب میشد و به همین دلیل این استان مبدا برخی از طرحهای انتقال آب بین حوضهای به شمار میرفت. با این حال در سالهای اخیر با توجه به کاهش بارندگی ها و استمرار خشکسالی، اجرای طرحهای انتقال آب بینحوضهای از این استان به استانهای دیگر مورد انتقاد مردم و کشاورزان قرار گرفته است؛ انتقادهایی که گاه منجر به بروز تنشهایی هم در فلات مرکزی ایران میشد. حالا معاون نظارت بر بهرهبرداری شرکت آب و فاضلاب روستایی چهارمحالوبختیاری راهحلهایی برای رفع این تنشها ارائه میکند. او با بیان اینکه در لایحه بودجه سال 98 برای وزارت نیرو و واحدهای زیرمجموعه آن حدود 106 هزار میلیارد ریال اعتبار پیشبینی شده است که نسبت به سال قبل رشد 7 درصدی داشته، میگوید: همکاری بخش خصوصی برای تامین منابع آبی در بودجه سال 98 دیده شده، اما تنها راهحل معضل آب کشور صرفهجویی است.
سهراب بهرامی با بیان اینکه چهارمحال و بختیاری بعد از چند سال خشکسالی متوالی هفتمین استان خشک کشور است، میافزاید: سطح آبهای زیرزمینی در سالهای اخیر افت کرده و بیشتر منابع تامین آب آشامیدنی در استان منابع زیرزمینی است. خشکسالی همه این منابع را از نظر کمی و کیفی تحتالشعاع قرار داده و امسال، بهویژه در تابستان، بیشتر در شهرستانهای لردگان و شهرکرد و پس از آن در سایر شهرستانها مشکل کمآبی در بخش روستایی داشتیم.
وی با بیان اینکه آب آشامیدنی در اولویت است و باید برای نجات مردم از بحران، مدیریت مصرف در کل کشور اجرا شود، تصریح میکند: با این اوصاف باید قبول کنیم بحران آب جدی است و زایندهرود شاید نتواند با این شرایط بارندگی برای همیشه زنده بماند. این مدیریت مصرف باید بر اساس صرفهجویی اعمال شود. معاون نظارت بر بهرهبرداری شرکت آب و فاضلاب روستایی چهارمحال و بختیاری در پایان صحبتهای خود تاکید میکند: در چهارمحال و بختیاری، اصفهان، یزد و به عبارتی همه کشور در بخش روستایی امکان صرفهجویی بیشتری وجود دارد. این مهم با اصلاح و مدیریت شبکههای توزیع آب روستایی، فرهنگسازی و برخورد با متخلفان محقق خواهد شد.