جردن جنوبی
سعید مروتی
بهمن 82 خبرنگاران و منتقدانی که در سینما استقلال حاضر بودند برای تماشای یک «زمانه»ی دیگر به تماشای «بوتیک» نشستند. یک سال قبل در همین روزها و همین مکان فیلم« زمانه» اولین ساخته حمید صلاحمند - دستیار قدیمی بیضایی- به نمایش درآمد و لحظات مفرحی برای سینمایینویسان رقم زد. سکانسهایی که قرار بود محمدرضا گلزار و گلشیفته فراهانی تماشاگر را دچار تاثر عاطفی کنند، با پرداخت ضعیف فیلمساز (که سالها دستیاری بیضایی، مخملباف و کریم مسیحی را در کارنامه داشت) به کمدی ناب و کممانندی تبدیل شده بودند. حال و در بیستودومین دوره جشنواره فجر همین بازیگران در فیلم اول حمید نعمتالله- دستیار سابق مسعود کیمیایی- حاضر بودند. بوتیک از راه یافتن به بخش مسابقه بازمانده بود و خبرهای غیررسمی روایت شده از هیأت انتخاب، چنین حکایت میکرد که این هم یک فیلم دختر پسری دیگر است. از آنها که آن سالها زیاد ساخته میشد. بوتیک در چنین فضایی روی پرده رفت و از همان دقایق اول میخش را چنان محکم کوبید که کسی به فکر مقایسهاش با فیلم زمانه نیفتد. اولین بازی متقاعدکننده محمدرضا گلزار کنار درخشش حامد بهداد و رضا رویگری و حضور قابل قبول بقیه بازیگران، سکانسهای انفجاری و گرم و دقت به جزئیات (در حد پیداکردن ناخن بر زمین افتاده آقا شاپوری) بوتیک را به پدیده جشنواره بیستودوم تبدیل کرد. انرژی و گرمایی که با درخشش در فستیوال به یاری فیلم آمد باعث شد تهیهکننده تصمیم بگیرد برای بهره از این فضا، بوتیک را بلافاصله پس از جشنواره اکران کند. فیلم نعمتالله از اوائل اسفند 82 روی پرده رفت و با وجود مضمون تلخش خوب فروخت. با معصومیت احترام - اتی- (گلشفیته فراهانی) و زلالی جهانگیر (محمدرضا گلزار) زوج اصلی فیلم درام را به جلو میبردند و شخصیتهای مکمل با وجود تعداد زیادشان اغلب شناسنامه و فردیت داشتند. اگر فضاسازی خوب خانه مجردی در اوائل فیلم از تجربه زیستی فیلمساز میآمد، در مورد رابطه عاطفی اتی و جهانگیر، خلق بدمن جذابی چون آقاشاپوری (که با بازی رویگری حیثیتی تازه به نقش منفی میبخشید) و تراژدی زندگی مهرداد (حامد بهداد) و ژاله (افسانه چهرهآزاد)، جدای از غریزه و قریحه ناب، باید به قدرت بازآفرینی نعمتالله و توانایی کارگردانیاش اشاره میشد.
انتقامی که جهانگیر در انتهای فیلم از آقاشاپوری گرفت تا هتکحرمت از اتی بیتاوان نماند، نشان میداد نعمتالله در مکتب استاد، بازیگوشی نکرده.
هفت و تئاتر
مهرداد رهسپار
در اردیبهشت سال 1382، نخستین شماره ماهنامه هفت منتشر شد. این نشریه که صاحب امتیاز و مدیر مسئول آن احمد طالبینژاد و سردبیر آن مجید اسلامی بود، بخش عمدهای از هر شماره از این نشریه را به انتشار نقد و گفتوگوهای مفصلی درباره تئاتر اختصاص داد. در نخستین شماره این ماهنامه احمد طالبینژاد برای نمایش جنجالی «پچپچههای پشت خط نبرد» با علیرضا نادری، نویسنده و کارگردان جنجالیتر از متن گفتوگو کرد. انتشار این نشریه در برهوت آن سالها، مانند همین سالها، در جلب توجه مخاطبان نشریات سینمایی، به برخی نمایشها و برخی نویسندگان و کارگردانان تئاتر مؤثر بود. بیتا ملکوتی و مجید اسلامی و احمد طالبینژاد که نامهایی به نسبت آشنا در نقد فیلم بودند، به سراغ نمایشهایی میرفتند که در آن سالها جریانی متفاوت از تئاتر ایران را نمایندگی میکرد. توجه آنها به نغمه ثمینی و کیومرث مرادی برای نمایش «خواب در فنجان خالی»، علیرضا نادری برای پچپچههای پشت خط نبرد، امیررضا کوهستانی برای «تجربههای اخیر» و انتشار نقدها و مصاحبههایی بهتر از سایر نشریات و روزنامههای آن سالها پیوندی میان مخاطب سینما و مخاطب تئاتر ایجاد کرد. پیوندی که سالها از یاد رفته بود و هیچ نشریه سینمایی عنایتی به تئاتر نداشت. حضور چهرههای سینمایی و تلویزیونی در تئاترها از سالها قبل، بیشک نشریهای با تحریریه اهل سینما را متوجه تئاتر کرده بود. بنابراین آنها از یکسو موفق به تاباندن نور بر برخی کارگردانان جوان شدند، و از سوی دیگر رفتهرفته به سراشیبی معمول سیاست کشف استعداد افتادند. از اینرو نقدها و نگاه آنها رفتهرفته در شمارههای بعد تغییر کرد و این صفحات خوب تئاتر نیز به محلی برای انتشار دائمی نوشتههای عده معدودی از نویسندگان و کارگردانان تئاتر تبدیل شد و این نقطه آغاز شکلگیری نگاهی بیهدف به تئاتر ایران در این ماهنامه بود.
شکار شیر
علی بختیاری
آویش خبره زادهبرنده جایزه شیر طلایی «بهترین هنرمند جوان» از پنجاهمین دوره دوسالانه ونیزشد.
آویش که نقاشی را از کلاس های خصوصی پروانه اعتمادی آغاز کرده بود، در سال 1371 به رم مهاجرت کرد و در آکادمی هنرهای زیبا به تحصیل پرداخت. با توجه به توانایی اش در نقاشی و علاقه اش به هنرهای جدید، رو به تولید ویدئوآرت و انیمیشن و تلفیق آنها با نقاشی آورد. آثار او در مجموعه های عمومی متنوعی در هندوستان، ایتالیا و آمریکا نصب شده و در معرض دید عموم است. یکی از آثاری که آویش خبره زاده جایزه شیر طلایی را به خاطر آن دریافت کرد، ویدئویی بود که بر اساس قصه «گاو» از« عزاداران بیل» غلام حسین ساعدی ساخته بود.