طبیعتدوست و خلاق باشیم!
لیلا باقری/ روزنامهنگار
خرید خیلی آسان شده است. به هرسمتی که نگاه کنیم، تابلو یا بیلبوردی ما را تشویق به خرید میکند؛ خرید هرچیزی! مغازههای رنگارنگ نهتنها ما را برای خرید تشویق که نوعی اجبار روانی هم ایجاد میکنند؛ مانند اجبار برای خرید ابزارهای ساده که برای انجام سادهترین کارها، ابداع میشوند از انواع و اقسام پوستگیرها و هستهگیرها بگیرید تا متعلقات ناتمام وسایل الکترونیکی و... . دنیای سود و تجارت هر روز در حال اختراع و ارائه چیزهایی است که به گفته خودشان برای راحتی زندگی لازمند، درحالیکه تا دیروز لازم نبودند و حتی کسی حس نیازی به داشتنشان نمیکرد. اما تبلیغات در جهتی است که این نیاز بهصورت باری روی ذهن، هرچند کم، احساس و در نهایت مخاطب ترغیب به خرید شود. اغلب این ابزارها هم بعد از مدتی استفاده، به دلایل مختلف، ازجمله کیفیت پایین، راهی سطل زباله میشوند؛ چراکه لازمه سود بیشتر تولید انبوه آن با صرف حداقل زمان و هزینه و موارد اولیه است.
علم به اینکه تب آن وسایل و چیزهای مصرفی ممکن است فصلی و محدود باشد، این کیفیت را بیشتر هم پایین میآورد. حالا باید چه کرد؟ هیچکاری نمیتوانیم انجام دهیم، جز اینکه با وسوسه مدام خرید و خرید مقابله کنیم. جز اینکه به پول توی جیبمان رحم کنیم و ببینیم این وسیله نوظهور دقیقا کدام بار را از روی دوش ما برمیدارد و آیا تا همین دیروز نیازی به داشتن آن حس میکردیم؟ آیا درصورت نبود آن راه دیگری برای حل معضل نوظهور پیدا نمیکنیم؟ و مهمتر از همه تا دیروز چه کار میکردیم؟ اگر آدم پولداری هم هستیم، به طبیعت و جای زیستمان رحم کنیم که هر روز کوچک و کوچکتر میشود. این کارها باید قبل از مرحله خرید انجام شود چون بسیاری از این ابزارها بعد از خرابشدن یا کشف این نکته که خیلی بیمصرف هستند، نمیتوانند در چرخه استفاده در کاربردی جدید، قرار بگیرند. برای همین راهی جز دورانداختنشان وجود ندارد و خیلی که بخواهیم از ضرر جلوگیری کنیم، میتوانیم آن را در سطلهای ویژه تفکیک بیندازیم.
اما برخی چیزها همیشه لازمند، از ازل تا ابد؛ مثل لباس. نمیتوان با تنوع در مد و میل به زیبایی و... مقابله کرد و آن را به تمامی از بین برد. برای همین است که دوستداران محیطزیست، تنها کاری که فعلا به ذهنشان رسیده این است که بگویند تا جایی که میشود بر تبلیغات مد غلبه و از لباسی که میخرید نهایت استفاده را بکنید. برای آگاهکردن مردم هم کلی آمار و ارقام ارائه میدهند، مثلا اینکه برای تولید یک شلوار جین، بیش از 7هزارلیتر آب مصرف میشود این مقدار برابر است با مقدار آبی که یک فرد در 6سال مینوشد، سالانه 80میلیارد دست لباس در جهان مصرف میشود، بهطور میانگین زنان هر لباس را تنها 7بار قبل از دورانداختن تن میکنند و... .
البته آمارهای ناراحتکننده دیگری هم هست، مثل اینکه 80درصد کارگران، در تولیدیهای لباس زنان و دختران هستند. این آمارها در نهایت میخواهد ما را آگاه کند که هم به دلایل انسانی و هم زیستمحیطی بهتر است تنوعطلبی را کمتر و لباس را درست استفاده کنیم و تا جایی که سالم است آن را دور نیندازیم. درباره لباس البته ایدههای زیادی در فضای مجازی وجود دارد که بعد از خستهشدن از آن، کاربرد تازهای به لباس بدهیم؛ مانند انواع و اقسام کیفهای پارچهای که از شلوار جین یا دیگر پارچهها درست میشود؛ ایدههایی متنوع و کاربردی که با یک سرچ ساده میتوان به آنها دست پیدا کرد.
راه دیگر هم گوشه کمد نگهنداشتن لباسهای نویی است که به هر دلیل استفاده نمیکنیم. میتوان آنها را به اطرافیان مشتاق داد یا در ابعاد گسترده، از راههای مختلف آن را به فروش گذاشت. در برخی کشورها، فروشگاههایی برای اینگونه لباسها وجود دارد. در ایران هم اپلیکیشنهایی ویژه این کار طراحی شده است. کافی است که کمی دغدغه محیطزیست را داشته باشیم تا راههای خلاقانه زیادی را برای کمتر شدن دورریزهایمان پیدا کنیم.