• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
چهار شنبه 26 دی 1397
کد مطلب : 44867
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/MA1G
+
-

دستگیری ۶۰۰ مجرم در رعد21

دستگیری ۶۰۰ مجرم در رعد21


600مجرم در بیست‌ویکمین مرحله از طرح رعد که از سوی پلیس پایتخت اجرا شد دستگیر شدند. به گزارش همشهری، سرداررحیمی، رئیس پلیس پایتخت صبح دیروز در جمع خبرنگاران گفت: در اجرای این مرحله از طرح رعد در مجموع ۲۶۷حکم قضایی صادر شد که منجر به دستگیری ۶۰۰سارق، مالخر و قاچاقچی شد. وی از انهدام ۱۹باند سرقت خبر داد و گفت: ارزش ریالی اموال مسروقه کشف‌شده از متهمان 7میلیارد و ۷۰۰میلیون تومان است. به گفته وی از 500سارقی که دستگیر شده‌اند، ۲۳۷نفرشان دارای سابقه دستگیری هستند. سردار رحیمی همچنین از کشف ۲۹سلاح جنگی و شکاری در این مرحله از طرح رعد خبر داد و گفت: ۸۸قطعه سلاح سرد نیز از مجرمان کشف شد که در مجموع منجر به دستگیری ۱۰نفر شد. رئیس پلیس پایتخت افزود: در این طرح ۵۸نفر نیز به‌دلیل توزیع اقلام ضد‌فرهنگی شناسایی و دستگیر شدند.



از کورس خیابانی تا سرقت
در بین مجرمانی که دستگیر شده‌اند، پسر 19ساله‌ای در گوشه‌ای از حیاط پلیس پیشگیری ایستاده است. او را به جرم سرقت و اخاذی از مدیر یک شرکت دستگیر کرده‌اند. می‌گوید نقشه را با همدستی 2دختر جوان که در کورس خیابانی با آنها آشنا شده انجام داده و حالا به‌شدت پشیمان است. گفت‌وگوی همشهری با این جوان کم‌سن‌وسال را می‌خوانید.




از چه‌کسی سرقت کرده‌ای؟
از یک مدیرعامل اما من طراح نقشه نیستم؛ نقشه برای سپیده بود. با او در جریان یک کورس خیابانی دوست شدم. من تفریح آخر هفته‌ام این است که سوار سمندم می‌شود و می‌روم خیابان‌های بالای شهر. در آنجا با دختر و پسر کورس می‌گذارم و واقعا لذت می‌برم. آخرین‌بار که فکر می‌کنم یک‌ماه پیش بود با سپیده و نسترن که 2دوست بودند آشنا شدم. آنها سوار بر 206آلبالویی بودند که با هم کورس گذاشتیم. پس از آن شماره‌هایشان را به من دادند و با هم دوست شدیم تا اینکه سپیده گفت بیایید برای هیجان و تفریح سرقت کنیم.

 تو چرا قبول کردی؟
خب دوست داشتم هیجان را تجربه کنم اما راه را اشتباه رفتم.

 نقشه‌تان چه بود؟
من در یک کافه در تهران کار می‌کنم. سپیده و نسترن به آنجا آمدند و گفتند نقشه‌شان این است که مرد پولداری را به دام اندازند تا از او سرقت و اخاذی کنیم.

 با چه شگردی؟
سپیده می‌گفت طعمه‌مان مدیرعامل شرکتی است که آگهی استخدام منشی داده. سپیده به آنجا رفت و پس از پر کردن فرم با مدیر شرکت آشنا شد. با او طرح دوستی ریخت و به رستوران رفتند. تا اینکه روز حادثه سپیده به خانه مدیر شرکت رفت و در را پشت سرش باز گذاشت تا من و نسترن وارد آنجا شویم. مدیر شرکت به محض دیدن ما شوکه شد. تهدیدش کردیم و گفتیم سپیده خواهر ماست و چرا او را ربوده‌ای. بعد با تهدید از او اعتراف گرفتیم. من فیلم می‌گرفتم و مدیر شرکت را مجبور کردم که بگوید به سپیده تجاوز کرده است. با همان فیلم تهدیدمان را ادامه دادیم و گفتیم اگر 60میلیون تومان به ما پول ندهی فیلم را در فضای مجازی منتشر می‌کنیم. قرارمان این بود که نفری 20میلیون تومان از این نقشه بگیریم اما نشد. طعمه ما 60میلیون پول نداشت. فقط یک میلیون تومان پول نقد در خانه‌اش داشت که گفت همین را دارد. حتی طلا و سکه هم در خانه نگه نمی‌داشت. با این حال ما لوازم خانه‌اش را بردیم. مانند ال‌سی‌دی، لپ‌تاپ، دوربین عکاسی، تابلوفرش، ‌ساعت و...

 چه شد که دستگیر شدید؟
مدیر شرکت شکایت کرد اما ما قصدمان این بود که هر طور شده 60میلیون تومان پول را از او بگیریم. می‌گفتیم اگر این پول را جور نکند فیلم پخش خواهد شد. وقتی به خانه او برگشتیم تا پول را بگیریم گیر افتادیم. حتی یک‌درصد هم فکر نمی‌کردیم شکایت کند. ما کم‌سن‌وسال و تازه‌کار بودیم که خیلی زود گیر افتادیم. برای ما این کار شبیه به یک بازی و تفریح بود اما حالا می‌فهمیم که همه‌‌چیز کاملا جدی است.


جدال خونین سرباز فداکار با سارق


در حاشیه طرح رعد21 سردار رحیمی از سرباز وظیفه کلانتری147 گلبرگ که در جدال با سارقان گوشی‌قاپ زخمی شده و یکی از آنها را به دام انداخته بود، ‌تقدیر کرد. این سرباز فداکار امیرحسین طالبی نام دارد و از اهالی قائمشهر است. او که 18روز مانده تا سربازی‌اش تمام شود جزئیات ماجرا را اینطور تعریف می‌کند: روز حادثه سوار بر خودروی پلیس بودم تا رئیسم را به یکی از اداره‌های پلیس برسانم. هنگام بازگشت به کلانتری ناگهان متوجه 2سارق مسلح شدم که با تهدید چاقو قصد سرقت موبایل پیرمردی را داشتند. با دیدن این صحنه توقف کردم تا سارقان را دستگیر کنم. وی ادامه می‌دهد: به سمت 2خفتگیر رفتم، یکی از آنها به محض دیدن من فرار کرد اما دیگری به سمتم هجوم آورد و با من درگیر شد. او با چاقویی که همراهش بود ضربه‌ای به دست و پاهایم زد. با وجود این او را گرفته بودم تا فرار نکند. البته پیش از اینکه به سمت 2سارق بروم با بی‌سیم موضوع را به کلانتری اطلاع داده و درخواست نیرو کرده بودم. خوشبختانه همکارانم رسیدند و دزد گوشی‌قاپ گیر افتاد. من هم به بیمارستان منتقل شدم و خطر از بیخ گوشم گذشت. در کنار سرباز وظیفه، سارقی که به او چاقو زده و دستگیر شده ایستاده است. او می‌گوید: 2هفته قبل از اینکه گیر بیفتم از زندان آزاد شدم. پیش از این به جرم سرقت 3‌ماه زندان بودم که با گذاشتن وثیقه آزاد شده بودم اما چون پولی نداشتم با همدستی دوستم نقشه سرقت گوشی کشیدیم. وی ادامه می‌دهد: طعمه‌هایمان را شناسایی کرده و با تهدید چاقو موبایلشان را سرقت می‌کردیم و گوشی‌های سرقتی را به مالخر می‌فروختیم. روز حادثه پس از درگیری با سرباز وظیفه ضربه سطحی به‌ دست و پایش زدم تا هرطور شده فرار کنم. نمی‌خواستم باز به زندان بروم اما سرباز رهایم نکرد و در نهایت با حضور مأموران گیر افتادم.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :