• یکشنبه 23 شهریور 1404
  • الأحَد 21 ربیع الاول 1447
  • 2025 Sep 14
دو شنبه 24 دی 1397
کد مطلب : 44550
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/olRk
+
-

به رنگ عشق و جنون

به رنگ عشق و جنون

سعید مروتی 

موفقیت «قرمز» از دل شکست «صعود» بیرون آمد. در فاصله اکران صعود در 25 آبان 1367 تا روی پرده‌آمدن قرمز در 13 مرداد 1378 (پس از نمایشی موفق در هفدهمین جشنواره فیلم فجر) فریدون جیرانی 11سال از صندلی کارگردانی فاصله گرفت. برگشت به خانه اول و برای دیگران فیلمنامه نوشت و روزنامه‌نگاری کرد. 3 فیلمنامه برای اصغر هاشمی که  با همراهی او نوشته شد (زیربام‌های شهر، در آرزوی ازدواج و دو همسفر)، یک فیلمنامه برای محمد متوسلانی که با همکاری کارگردان نوشته (دو روی سکه) و فیلمنامه «نرگس» که به همراه رخشان بنی‌اعتماد نوشته شد. در دهه70 انبوهی فیلمنامه از پلیسی و اکشن گرفته تا ملودرام توسط جیرانی و اصغر عبداللهی بازنویسی شد. حالا همه جیرانی را به عنوان فیلمنامه‌نویس در سینمای ایران بجا می‌آوردند؛ فیلمنامه‌نویسی که تجربه کارگردانی‌اش در صعود آن‌قدر ناموفق از کار درآمده بود که خودش بر آن نقد منفی نوشت. در همه این سال‌ها جیرانی پیوندش با مطبوعات را هم حفظ کرد. مقاله نوشت و به تحلیل تاریخ سینمای ایران پرداخت. هفته‌نامه سینما را راه‌انداخت و در دوره‌ای مجله گزارش فیلم را مدیریت کرد. شاید همین تجربه روزنامه‌نگاری بود که باعث شد در نیمه دوم دهه70، برخلاف اغلب هم‌نسلانش از سیر تحولات اجتماعی- سیاسی گیج نشود و بداند که در دوران تازه باید چگونه فیلم ساخت. درس اول از شکست صعود، این بود که به هر قیمتی نباید فیلم ساخت و همین جیرانی را سال‌ها منتظر نگه داشت و به درستی پس از دوم خرداد تشخیص داد بهتر است به جای فیلمنامه «مدیر عامل» (که قرار بود سال75 ساخته شود و تولیدش به وقفه افتاد)، باز هم صبوری پیشه کند و در شرایط تازه و متفاوت فیلمی بسازد که روح زمانه در آن جاری باشد. قرمز از دل نگاه به جامعه، پررنگ‌شدن نقش زن و خروج از دایره انفعال و دل سپردن به دلمشغولی قدیمی (عشق به سینمای جنایی) بیرون آمد. هستی مشرقی (هدیه تهرانی) که در ابتدای فیلم مقابل شوهرش ناصر ملک (محمدرضا فروتن) می‌ایستد و می‌گوید «من زنی نیستم که کتک بخورم و طلا بگیرم» تفاوت زیادی با زن‌های سینمای دهه60 و نیمه دهه70 داشت. زن کنش‌مندی که با پاهای برهنه از روی نرده‌های خیابان می‌پرید و وارد خط ویژه می‌شد، زنی بود که در نیمه دوم دهه70 به رسمیت شناخته شده بود. جیرانی قصه پرتنش قرمز را در بستری از عشق روایت کرد و فیلم، داستان مردی مجنون شد که از فرط عشق همسرش را آزار می‌دهد. فیلمنامه‌ای هدفمند و منسجم با تمرکز در کارگردانی و تیمی خوب و حرفه‌ای به موفقیتی قابل توجه منجر شد؛ فیلمی که هم منتقد دوستش‌داشت و هم تماشاگر از تماشایش به هیجان می‌آمد و لذت می‌برد. قرمز از هوش جیرانی در درک تحولات اجتماعی بهره گرفت و محبوب همگان شد. هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن هر دو سیمرغ گرفتند و در جایگاه ستاره‌های تازه سینمای ایران تثبیت شدند. جیرانی هم داستان مشرقی‌هایش را پس از گل کردن هستی مشرقی در فیلم‌های بعدی که نه با وقفه طولانی که پی‌درپی ساخته شدند پی گرفت. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید